شناسهٔ خبر: 75284442 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

برای نسل هوش مصنوعی؛

سیلویا لیتام درباره انتشار نخستین رمانش در دهه پنجاه زندگی

این مصاحبه با سیلویا لیتام نمونه‌ای روشن از چالش‌ها و باورهای محدودکننده‌ای است که بسیاری از نویسندگان بالقوه با آن دست به گریبانند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از تایمز، سیلویا لیتام به تازگی نخستین رمان خود، «نظریه آشوب» (Chaos Theory) را منتشر کرده است؛ رمانی در سبک رمانتیک-کمدی ادبی برای نسل هوش مصنوعی. در ادامه، او مسیر طولانی رسیدن به اولین کتابش را بازگو می‌کند و دیگران را به جسارت و شروع نوشتن تشویق می‌کند.

من دو هفته دیر به دنیا آمدم و از آن زمان، زمان‌بندی‌هایم عموماً فاجعه‌آمیز بوده است. همیشه در بزرگسالی برای سر وقت رسیدن به سر کار مشکل داشته‌ام. از هفت سالگی آرزو داشتم کتابی بنویسم، اما تا ۴۷ سالگی واقعاً اقدام نکردم. بنابراین، شگفت‌انگیز است که اکنون، در ۵۲ سالگی، نه تنها نخستین رمانم منتشر شده، بلکه خوانندگان آن را «به‌روز»، «بسیار به‌موقع» و «جدید و تازه» توصیف می‌کنند.

احساس کهنگی یا پیری ندارم. هنوز به یاد دارم که هفت ساله بودم و آرزوی نوشتن داشتم. پس چه شد که در این ۴۰ سال هیچ اقدامی نکردم؟ اکنون با نگاه به گذشته، می‌بینم دو مانع بزرگ مانع از جدی گرفتن نوشتن من شدند: یکی وجودی و دیگری عملی. ترکیب این دو؟ کشنده بود. آمیخته‌ای از تصورات نادرست، ترس‌ها و بهانه‌ها. درست است که مدیریت زمان ضعیفی داشتم، اما ایده‌های اشتباه درباره زمان، به همان اندازه یا حتی بیشتر مانع من بودند.

این مصاحبه با سیلویا لیتام نمونه‌ای روشن از چالش‌ها و باورهای محدودکننده‌ای است که بسیاری از نویسندگان بالقوه با آن دست به گریبانند. او با صداقت درباره موانع زمانی و ترس‌های وجودی خود صحبت می‌کند و تصویری واقعی از مسیر طولانی و پر پیچ‌وخم نوشتن ارائه می‌دهد.

چیزی که نظریه آشوب را جذاب می‌کند نه تنها موضوع آن، بلکه خود داستان پشت صحنه نویسندگی است: داستان کسی که با باورهای اشتباه درباره استعداد و زمان دست‌وپنجه نرم کرده، اما نهایتاً با صبر و تمرین به موفقیت رسیده است. روایت لیتام به خواننده پیام واضح و انگیزشی می‌دهد: هیچ‌گاه دیر نیست، و تجربه زندگی می‌تواند به همان اندازه استعداد ذاتی، ارزشمند باشد.

ویژگی دیگر این متن، نگاه دقیق به «زمان شخصی» است؛ مفهوم ساعت مرده، یافتن زمان‌های کوچک اما باارزش، و رد کلیشه‌های رایج صبح زود بودن برای نوشتن. این ایده، علاوه بر انگیزه‌بخشی، به نویسندگان تازه‌کار نشان می‌دهد که خلاقیت می‌تواند با انعطاف‌پذیری و سازگاری با ریتم شخصی شکوفا شود.

در نهایت، روایت لیتام تلفیقی است از فلسفه زندگی و هنر نوشتن؛ یادآوری می‌کند که نوشتن نه یک استعداد الهی، بلکه یک حرفه است که با تمرین، تکرار و شجاعت شکل می‌گیرد. این متن، الهام‌بخش برای نسل‌های مختلف خوانندگان و نویسندگان، به ویژه کسانی که فکر می‌کنند برای شروع دیر شده، است.

برچسب‌ها: