شناسهٔ خبر: 75284345 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

دوگانه‌سازی‌های غریب آشنا

گفت‌وگوی اخیر حسام‌الدین آشنا با محمد فاضلی با وجود سوژه‌ جذاب و زاویه دید تازه، از نظر محتوایی با نقدهای جدی روبه‌رو شد.

صاحب‌خبر -

گفت‌وگوی هفته گذشته حسام‌الدین آشنا با محمد فاضلی در ادامه گفت‌وگوهای پرمغز و اثرگذاری که این روزها فاضلی با اندیشمندان می‌گیرد اقدامی قابل قدردانی بود اما این بار گفت‌وگوی فاضلی و آشنا اگرچه از نظر سوژه‌یابی و زاویه دید بدیع و جالب توجه بود اما از نظر محتوا نقدهای جدی به دنبال داشت.
حسام‌الدین آشنا، رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در دولت‌های یازدهم و دوازدهم در گفت‌وگو با محمد فاضلی به ریشه‌یابی فرهنگ استراتژیک و روایت‌های سیاسی ایران پرداخته است. وی مؤلفه‌های این فرهنگ و روایت استراتژیک را ذهنیت محاصره‌شدگی و خوداتکایی، شکل‌گیری فرهنگ مقاومت و اولویت بقا بر ارتقا، فداکاری و شهادت‌طلبی که منجر به کمرنگ شدن مفهوم بازدارندگی شده و در نهایت روایت‌های بزرگ و مأموریت‌های فراتر از استطاعت می‌داند و معتقد است: بر این مبنا دچار آسیب‌هایی از جمله تقدم نظر بر عمل، تقدم نمادگرایی بر برنامه‌ریزی و توسعه، تقدم مأموریت‌های جهانی و منطقه‌ای بر سرمایه اجتماعی و نشاندن آرمان به جای استراتژی شده است.
با این مقدمه نخستین نقدی که وارد است و در مثال‌های آشنا نیز دیده می‌شود، نگاه گزینشی به تاریخ کشور است. این نقد به متفکرانی که با نگاه تاریخی به موانع فرهنگی و تاریخی عدم امکان توسعه در ایران را صورت‌بندی می‌کنند وارد است؛ چرا که در برهه‌های مهمی از جمله دوران صفویه و پیش از آن در دوران سلجوقیان و حتی سلسله‌های پیش از آن که اندیشه و دیوان‌سالاری ایرانی با شاهان غیرایرانی و بعضاً متجاوز همراه می‌شود، تمدنی عظیم در پهنه ایران شکل می‌گیرد که از بسیاری از دوگانه‌هایی که آشنا مطرح کرده عبور می‌کند.
نقد بعدی به دوگانه‌سازی‌های عجیب و غیرمنطقی است که ایشان مطرح می‌کند. به عنوان مثال دوگانه مقاومت/ ارتقا در شرایطی شکل گرفته است که هیچ کشوری به ویژه در خاورمیانه پرآشوب، دور از تهدید نیست و مقاومت عنصر ضروری برای توسعه است. دوگانه فداکاری و شهادت‌طلبی در برابر بازدارندگی نیز از آن دوگانه‌سازی‌های عجیب است؛ چرا که با وجود رویکرد شهادت‌طلبانه و فداکاری مثال‌زدنی که در نیروهای مسلح به ویژه در جنگ ۱۲روزه اخیر رقم خورد، بازدارندگی کشورمان بر مبنای قدرت موشکی تعریف شده است. البته طبیعی است در بخش‌هایی مثل پدافند و جنگنده و برخی دیگر از عرصه‌ها، تفاوت سطح فناوری، قابلیت‌های عملیاتی خاصی را برای دشمن ایجاد کرده باشد اما در بخش موشکی سطحی از توانمندی و فناوری بومی شده وجود داشت که در عمل تجاوز را از مقطعی به بعد با هزینه‌های سنگین برای دشمن همراه کرد و موجب خاتمه حمله شد.
اما عجیب‌ترین دوگانه‌سازی آشنا به آنجا بازمی‌گردد که سیاست منطقه‌ای ما به ویژه در تعامل با گروه‌های غیردولتی در کشورهای منطقه را در تقابل با تعامل ما با دولت‌ها تعریف کرده است. واضح است که این ادعا تا چه اندازه ناقص و کاریکاتوری است. نگاهی به نفوذی که دیگر کشورهای جهان و منطقه در میان قومیت‌ها، احزاب، فرقه‌ها و طوایف در هر یک از کشورهای منطقه دارند بطلان این ادعای آقای آشنا را نشان می‌دهد. از دروزی‌های لبنان تا کردهای شمال عراق، از معارضان سوری در دولت سابق این کشور تا اهل سنت عراق، همگی مثال‌های بارزی از نفوذ کشورهای غربی، ترکیه و کشورهای عربی در کشورهایی است که این گروه‌ها در آن حضور دارند. بماند که این ارتباط هیچ گاه منجر به قطع شدن ارتباطات رسمی ما با دولت‌های قانونی ساکن در آن کشورها نشده است. مثال بارزش دو نوبت سفر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان به لبنان و گفت‌وگو با مقامات این کشور، سفرهای متعدد مقامات کشورمان به عراق و رایزنی با مقامات سیاسی غیرشیعه این کشور و ارتباطات دیپلماتیک مداوم ما با سران کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است.
در نهایت آنچه حسام‌الدین آشنا در این گفت‌وگو ترسیم کرده، آمیزه‌ای از واقعیت و برساخت واقعیت است. قطعاً در نظام حکمرانی ما نگاه‌های غلط به مسائل و موضوعات و فرهنگ نادرست در موضوعات مختلفی ریشه دوانده که برخی از این موارد که از سوی ایشان مطرح شده، بجا و قابل تأمل است. از جمله تقدم نظر بر عمل و نمادگرایی بر برنامه‌ریزی توسعه، نقدهایی است که مابه‌ازای واقعی دارد اما به نظر می‌رسد آشنا برخی شعارها و حرف‌های شاذ برخی افراد را خیلی راحت به منزله سیاست کلان نظام تصویر می‌کند. از سوی دیگر انتظار می‌رفت وی به عنوان فردی که هشت سال مسئولیت رسمی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ داشت، در عوض جوالدوزی که به نظام حکمرانی زد، سوزنی به تجربه مدیریتی خود و همراهانش در این دو دولت نیز می‌زد و از تبعات نگاه بسیار خوش‌باورانه نسبت به غرب در نسبت سیاست خارجی و اقتصاد، ساده‌انگارانه در موضوعاتی نظیر مدیریت مصرف انرژی و عافیت‌طلبانه در موضوعاتی نظیر اصلاح بخش‌های مهم اقتصاد از جمله نظام بانکی و ارزی سخن می‌گفت تا نه صرفاً از جایگاه یک منتقد که تا حدی از جایگاه یک مسئول سابق نیز، معضلات حکمرانی و کوتاهی‌های صورت گرفته توسط خود و دوستان خود را نیز آسیب‌شناسی کند.