شناسهٔ خبر: 75284047 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

وزرای صمت و نفت ایجاد مخازن ذخیره‌سازی گاز را جدی بگیرند

باید توجه داشت که بحران ناترازی گاز برای ایران تنها یک تهدید نیست، بلکه فرصتی تاریخی برای اصلاح ساختار انرژی کشور است. اگر صنایع به‌صورت جدی وارد عرصه ذخیره‌سازی شوند، می‌توانند نه تنها زیان‌های فصلی خود را حذف کنند، بلکه به یکی از ارکان امنیت انرژی کشور تبدیل شوند. استمرار تولید در زمستان، افزایش صادرات، تثبیت اشتغال و کاهش وابستگی به بودجه عمومی، همگی پیامد‌های مستقیم این سیاست خواهند بود

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: سرمایه‌گذاری صنایع در ایجاد مخازن ذخیره‌سازی گاز، کلید عبور از بحران ناترازی انرژی در ایران است. وزارت صمت باید صنایع را به سمت سرمایه‌گذاری در این بخش هدایت کند و وزارت نفت نیز همکاری لازم را برای پر کردن ذخایر ایجاد شده در ماه‌های منتهی به آبان هر سال فراهم کند تا به این ترتیب، قطعی گاز صنایع و عدم‌النفع ۲۰ میلیارد دلاری ناترازی گاز، با این سیاست به طور کامل از بین برود. 

یکی از مهم‌ترین چالش‌های اقتصاد ایران در سال‌های اخیر، ناترازی گاز طبیعی در فصول سرد سال است؛ مسئله‌ای که هر زمستان بخش قابل‌توجهی از صنایع بزرگ کشور را با توقف یا محدودیت تولید مواجه می‌سازد و آثار اقتصادی، اجتماعی و صادراتی گسترده‌ای برجای می‌گذارد. این ناترازی در حالی رخ می‌دهد که ایران از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر گاز طبیعی در جهان است و بخش قابل توجهی از مشکلات فعلی ناشی از نبود زیرساخت‌های ذخیره‌سازی گاز و عدم مدیریت علمی تقاضاست. 

صنایع بزرگ کشور، به‌ویژه فولاد، پتروشیمی و سیمان از اولین قربانیان کمبود گاز در زمستان هستند. با افت دما و افزایش مصرف خانگی، وزارت نفت ناگزیر می‌شود گاز این صنایع را قطع یا محدود کند تا شبکه سراسری دچار افت فشار نشود. براساس آمار‌های رسمی، توقف تولید در صنایع بزرگ به دلیل قطع یا محدودیت گاز در زمستان، سالانه موجب حدود ۲۰ میلیارد دلار عدم‌النفع اقتصادی برای کشور می‌شود. صنایع فولاد، پتروشیمی، سیمان و آلومینیوم بیشترین آسیب را از این وضعیت می‌بینند. علاوه بر زیان مالی، این توقف‌ها باعث اختلال در زنجیره تأمین، افزایش بیکاری فصلی، کاهش صادرات و آسیب به برند بین‌المللی صنایع ایرانی می‌شود. 

مسئله ناترازی گاز صرفاً ناشی از کمبود منابع زیرزمینی نیست، بلکه نتیجه عدم سرمایه‌گذاری کافی در زیرساخت‌های ذخیره‌سازی و مدیریت فصلی مصرف است. کشور‌هایی که حتی منابع گازی بسیار محدودتری نسبت به ایران دارند، از طریق ایجاد مخازن ذخیره‌سازی گسترده، توانسته‌اند مصرف گاز خود را در طول سال متعادل کنند و از شوک‌های فصلی و سیاسی مصون بمانند، در حالی که در ایران، تقریباً سهم ذخیره‌سازی از کل مصرف سالانه گاز کشور، کمتر از یک درصد است؛ این رقم در اروپا بیش از ۲۰ درصد، در امریکا حدود ۱۸درصد و در چین نزدیک به ۱۰ درصد است. 

در چنین شرایطی، سرمایه‌گذاری صنایع در ایجاد و بهره‌برداری از مخازن ذخیره‌سازی گاز به‌عنوان یک راهبرد راه‌حل‌محور و پایدار مطرح می‌شود. ایجاد زیرساخت ذخیره‌سازی گاز، به صنایع امکان می‌دهد در فصول گرم سال، گاز ارزان‌تر را خریداری و ذخیره و در دوره‌های اوج مصرف، از این ذخایر استفاده کنند. بدین‌ترتیب، تولید در زمستان متوقف نخواهد شد و بهره‌وری انرژی افزایش می‌یابد. این اقدام به معنای تبدیل یک تهدید مزمن به فرصت اقتصادی پایدار است. 

اثرگذاری ذخیره‌سازی گاز صنعتی در حل ناترازی برق و گاز کشور

سرمایه‌گذاری صنایع در ذخیره‌سازی گاز، یک اثر همزمان بر ناترازی برق و گاز کشور خواهد داشت. با ثبات یافتن مصرف گاز در بخش صنعتی، امکان برنامه‌ریزی دقیق‌تر برای تأمین خوراک نیروگاه‌ها فراهم می‌شود. در کنار آن، با تنوع‌بخشی به سبد سوخت نیروگاه‌ها از طریق توسعه تجدیدپذیر‌ها و استفاده از زغال‌سنگ یا سوخت مایع، سهم گاز در تولید برق کاهش یافته و کل نظام انرژی کشور متعادل‌تر می‌شود. 

سرمایه‌گذاری صنایع در ایجاد مخازن ذخیره‌سازی گاز، کلید عبور از بحران ناترازی انرژی در ایران است. وزارت صمت باید صنایع را به سمت سرمایه‌گذاری در این بخش هدایت کند و وزارت نفت نیز همکاری لازم را برای پر کردن ذخایر ایجاد شده در ماه‌های منتهی به آبان هر سال فراهم کند تا به این ترتیب، قطعی گاز صنایع و عدم‌النفع ۲۰ میلیارد دلاری ناترازی گاز با این سیاست به طور کامل از بین برود. با اجرای این سیاست، کشور می‌تواند از تکرار سالانه بحران‌های زمستانی رهایی یابد و به جای مدیریت بحران، وارد دوره مدیریت پایدار انرژی شود. این تحول نه صرفاً فنی، بلکه اقتصادی و راهبردی است؛ تحولی که امنیت انرژی را تضمین، رشد صنعتی را تثبیت و تاب‌آوری اقتصاد ایران را در برابر تکانه‌های خارجی تقویت خواهد کرد. 

حل ناترازی انرژی تولیدکنندگان صنعتی کشور با سرمایه‌گذاری صنایع در ایجاد مخازن ذخیره‌سازی گاز

سیدعلی مرتضوی، کارشناس حوزه سیاستگذاری اقتصادی، در ابتدای صحبت‌های خود با اشاره به ناترازی گاز در زمستان گفت: ناترازی گاز در ایران به‌عنوان یکی از مزمن‌ترین چالش‌های زیرساختی اقتصاد کشور، طی دو دهه گذشته به‌صورت تکرارشونده در هر زمستان، چهره واقعی خود را نشان داده است. با وجود آنکه ایران دومین دارنده بزرگ ذخایر گاز طبیعی در جهان است، هر ساله در فصل سرد شاهد کاهش شدید فشار گاز، قطع یا محدودیت تأمین سوخت صنایع و نیروگاه‌ها و در نتیجه کاهش تولید صنعتی و اختلال در بازار انرژی هستیم. این وضعیت نه تنها یک تناقض ساختاری، بلکه نشانه ضعف عمیق در مدیریت زنجیره انرژی کشور است.

وی در مورد راهکار‌های مختلف مقابله با ناترازی گاز گفت: طیف وسیعی از اقدامات را می‌توان ایجاد کرد که به پشتوانه آن، می‌توان در راستای کاهش ناترازی گاز قدم برداشت؛ طیف وسیعی از اقدامات و سیاست‌های قیمتی تا اقدامات حوزه تأمین زیرساخت برای ذخیره‌سازی گاز یا تعویض وسایل گرمایشی فرسوده، همگی از جمله راهکار‌های پیش‌روی حاکمیت برای حل ناترازی گاز است، ولی در بین همه این عوامل، ضربه اصلی به کشور در حوزه توقف رشد تولید و توقف ارزآوری از محل توقف تولید صنایع بزرگ و صادرات‌محور کشور است که قطعی گاز این صنایع، عدم‌النفعی چند ده میلیارد دلاری به کشور تحمیل می‌کند. بنابراین باید تمرکز وزارت صمت و نفت به عنوان متولیان حوزه تأمین گاز جهت تهیه سوخت صنایع بر این بخش باشد به خصوص که این صنایع بزرگ، منابع مالی عظیمی دارند که می‌تواند در این بخش هزینه شود. 

مرتضوی افزود: صنایع برای استمرار تولید در دوره‌های بحران ناچار به استفاده از سوخت‌های مایع مانند مازوت یا گازوئیل هستند که هم آلاینده‌تر و هم پرهزینه‌ترند. نتیجه، افزایش هزینه تولید، کاهش بهره‌وری و در نهایت کاهش قدرت رقابت محصولات ایرانی در بازار‌های جهانی است. به همین دلیل، ایجاد زیرساخت‌های ذخیره‌سازی گاز از سوی خود صنایع می‌تواند یکی از بنیادی‌ترین اصلاحات ساختاری در نظام انرژی ایران است. ایده اصلی این است که صنایع بتوانند در فصول گرم سال، زمانی که مصرف خانگی پایین و قیمت گاز ارزان‌تر است، بخشی از گاز مورد نیاز خود را خریداری، ذخیره و در فصل سرد مورد استفاده قرار دهند. به‌این‌ترتیب، بحران کمبود گاز در زمستان به جای توقف تولید با تکیه بر ذخایر پیش‌بینی‌شده مدیریت می‌شود. این مدل در بسیاری از کشور‌های صنعتی جهان اجرا شده و توانسته است امنیت انرژی بخش تولید را تضمین کند. تجربه تأمین گاز صنایع در اروپا حتی در سخت‌ترین شرایط پس از جنگ روسیه با اوکراین نیز به خوبی بیانگر اهمیت سرمایه‌گذاری صنایع در بخش ذخیره‌سازی است. 

این کارشناس حوزه سیاستگذاری اقتصادی با اشاره به اهمیت تأمین سرمایه از سوی صنایع برای ایجاد ذخیره‌سازی گاز گفت: مشارکت صنایع در ذخیره‌سازی گاز، نوعی انتقال بار سرمایه‌گذاری از بودجه عمومی به سرمایه خصوصی است. وزارت نفت و وزارت صمت می‌توانند با تنظیم چارچوب‌های قانونی و مشوق‌های اقتصادی، زمینه جذب سرمایه‌های صنعتی را در این حوزه فراهم کنند. اعطای معافیت‌های مالیاتی، تسهیلات بانکی، تخصیص زمین صنعتی و تعیین تعرفه ترجیحی برای گاز ذخیره شده، از جمله ابزار‌های حمایتی مؤثر در این زمینه است. در ایران، مخازن زیرزمینی متروکه، میدان‌های گازی تخلیه شده و همچنین حفر چاه‌های جدید در ساختار‌های زمین‌شناسی مناسب، قابلیت تبدیل به مراکز ذخیره‌سازی دارند. شرکت ملی گاز ایران طی سال‌های اخیر مطالعات متعددی در این زمینه انجام داده و ظرفیت بالقوه ذخیره‌سازی بیش از ۳۰میلیارد مترمکعب گاز را در کشور شناسایی کرده است. اگر تنها بخشی از این ظرفیت با سرمایه‌گذاری صنایع فعال شود، کشور قادر خواهد بود بخش عمده‌ای از ناترازی فصلی خود را مدیریت کند. 

وی ادامه داد: نکته مهم دیگر، همزمانی بحران گاز با ناترازی در بخش برق است. در فصول سرد، کمبود گاز نیروگاه‌ها را نیز تحت فشار قرار می‌دهد و منجر به کاهش تولید برق می‌شود. این موضوع در سال‌های اخیر به خاموشی‌های زمستانی نیز منجر شده است. در چنین شرایطی، توسعه مخازن ذخیره‌سازی گاز برای صنایع، به طور غیرمستقیم کمک می‌کند تا مصرف گاز نیروگاه‌ها نیز پایدارتر بماند، زیرا سهم صنایع از گاز شبکه در زمستان کاهش یافته و بخشی از منابع آزاد می‌شود. از منظر ملی، ورود صنایع به حوزه ذخیره‌سازی گاز، یکی از مصادیق بارز مشارکت بخش خصوصی در امنیت انرژی کشور است. این اقدام نه تنها هزینه‌های دولت را کاهش می‌دهد، بلکه یک الگوی نوین حکمرانی انرژی را نیز رقم می‌زند؛ الگویی که در آن بخش خصوصی به جای دریافت‌کننده صرف انرژی، به بازیگری فعال در تأمین و مدیریت انرژی تبدیل می‌شود. 

مرتضوی در پایان گفت: باید توجه داشت که بحران ناترازی گاز برای ایران تنها یک تهدید نیست، بلکه فرصتی تاریخی برای اصلاح ساختار انرژی کشور است. اگر صنایع به‌صورت جدی وارد عرصه ذخیره‌سازی شوند، می‌توانند نه تنها زیان‌های فصلی خود را حذف کنند، بلکه به یکی از ارکان امنیت انرژی کشور تبدیل شوند. استمرار تولید در زمستان، افزایش صادرات، تثبیت اشتغال و کاهش وابستگی به بودجه عمومی، همگی پیامد‌های مستقیم این سیاست خواهند بود. در کنار این مسیر، لازم است کشور به‌طور همزمان در جهت تنوع‌بخشی به سبد سوخت نیروگاه‌ها حرکت کند تا وابستگی بیش از حد به گاز طبیعی کاهش یابد. توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، استفاده از زغال‌سنگ داخلی در مقیاس محدود و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین در تبدیل انرژی می‌تواند مکمل سیاست ذخیره‌سازی باشد. این دو راهبرد، در کنار هم پایه‌های یک امنیت انرژی پایدار را برای کشور شکل می‌دهند.