شناسهٔ خبر: 75279416 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

بازگشت سباستین لکورنو به نخست وزیری بازگشت سباستین لکورنو به نخست وزیری

امانوئل مکرون ریِس جمهور فرانسه چهار روز پس از استعفا سباستین لکورنو به دلیل فروپاشی(پایه مشترک ائتلافی میان مکرونیست ها و جمهوری خواهان) او را باردیگر به نخست وزیری منصوب کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ امانوئل مکرون ریِس جمهور فرانسه چهار روز پس از استعفا سباستین لکورنو به دلیل فروپاشی(پایه مشترک ائتلافی میان مکرونیست ها و جمهوری خواهان) او را باردیگر به نخست وزیری منصوب کرد.
طبق اعلام کاخ الیزه رئیس جمهور به لکورنو (اختیارات کامل) داده است تا دولت جدید خود را تشکیل دهد و در مذاکرات سیاسی با احزاب مخالف به ویژه درباره بودجه آینده کشور آزادانه تصمیم بگیرد.
نخست وزیر مستعفی سابق در نخستین واکنش خود اعلام کرد که این ماموریت را از سر احساس وظیفه پذیرفته است او وعده داد که در دولت جدید موسوم به (لکورنو دوم) وزیرانی را منصوب کند که(نماد نوسازی سیاسی) باشند و متعهد شوند از جاه طلبی های انتخاباتی برای ریاست جمهوری2027 فاصله بگیرند.
بااین حال این تصمیم در فضای سیاسی پاریس با واکنش های متفاوتی رو به رو شد. حزب سوسیالیست (هرگونه توافق پنهانی یا معامله سیاسی) با الیزه را قویآ تکذیب کرد.از سوی دیگر جنبش فرانسه تسلیم ناپذیر که خواستار استعفای مکرون است باردیگر اعلام کرد به دلیل (توهین تازه به مردم فرانسه) قصد دارد دولت جدید راسرنگون کند. همچنین حزب راست افراطی مجمع ملی این ترکیب سیاسی تازه را (ائتلافی بی آینده و بی ثبات) توصیف کرده است.
فرانسه بیش از پیش در گرداب بحران سیاسی و اقتصادی فرو می‌رود. تصویب بودجه، که یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های دولت به شمار می‌رود، اکنون بیش از هر زمان دیگری به سرابی دور از دسترس شباهت دارد. در این میان، کشورهای همسایه اروپایی با نگاهی سرشار از ناامیدی یا تمسخر، اوضاع پاریس را دنبال می‌کنند. کشوری که همیشه ستون اصلی اروپا در کنار آلمان بوده، اما اکنون در شرایطی به‌سر می‌برد که نقش رهبری خود را از دست داده و بیشتر به منبع نگرانی تبدیل شده است.
امانوئل مکرون که روزگاری با شعار «وحدت ملی و نوسازی» بر سر کار آمد، اکنون در موقعیتی قرار گرفته که هیچ جناحی حاضر به هم‌پیمانی با او نیست. چپ‌ها از او روی‌گردان شده‌اند، راست میانه او را خائن به اصول خود می‌داند و جامعه، از جمله بدنه کارمندی و جوانان، نسبت به او بی‌اعتماد شده‌اند. این انزوا، هم سیاسی است و هم روانی؛ نوعی خستگی حاکمیتی که خود را در سکوت و بی‌عملی نشان می‌دهد.
مکرون ، روزبه‌روز بیش‌تر در انزوای سیاسی و ناتوانی اجرایی فرو می‌رود و کشور را نیز با خود به درون بحرانی عمیق‌تر می‌کشاند. این وضعیت در عمل موجب شده تا جناح راست افراطی، به‌ویژه مارین لوپن و ژوردن باردلا، چهره‌های اصلی حزب «اجتماع ملی»، بیش از هر زمان دیگری از شرایط کنونی خرسند باشند.
اکنون فرانسه در نقطه‌ای ایستاده که مکرون دیگر نمی‌تواند نقش منجی را ایفا کند بحران کنونی نه فقط بحران یک دولت، بلکه نشانه‌ی پایان دوره‌ی مکرونیسم است؛ دورانی که با وعده‌ی «میانه‌گرایی پویا» آغاز شد و با انزوای رئیس‌جمهور و لبخند پیروزمند راست افراطی در حال پایان یافتن است.
امیرحسین مقیمی