به گزارش خبرگزاری ایمنا، در دههی اخیر، گسترش هوش مصنوعی و بهویژه مدلهای زبانی بزرگ (Large Language Models) چهره تعامل انسان و ماشین را دگرگون کرده است. چتباتها، بهعنوان دسترسپذیرترین نمود این فناوری، از ابزارهای خدمات مشتریان تا دستیارهای شخصی و آموزشی نفوذ کردهاند، اما در پسِ این گسترهی کارکردی، پرسشهایی جدی دربارهی وابستگی به زیرساختهای ابری، مصرف بالای انرژی، و حفظ حریم خصوصی کاربران مطرح است؛ پرسشهایی که باعث شکلگیری رویکردی تازه به نام چتباتهای آفلاین (Offline Chatbots) شده است.
چتبات آفلاین تلاشی است برای بازگرداندن هوش به مرز دستگاه کاربر، جایی که دادهها تولید میشوند و باید امن بمانند. این رویکرد با انتقال فرایند پردازش از سرورهای ابری به محیط محلی، نهتنها بر استقلال کاربر تأکید دارد، بلکه مفهوم «هوش شخصی» را نیز از عرصهی نظری به واقعیت نزدیک میکند، با این حال مسیر تحقق چنین سامانههایی آسان نیست؛ محدودیت منابع سختافزاری، نیاز به فشردهسازی مدلها، و چالشهای بهروزرسانی، از موانعی هستند که هنوز پیش روی پژوهشگران قرار دارند.
در این گفتوگو، با محمدعلی کاظمی، کارشناس و پژوهشگر حوزهی هوش مصنوعی و مدلهای زبانی، دربارهی ابعاد فنی، اخلاقی و آیندهنگرانهی چتباتهای آفلاین سخن گفتهایم، او از چالشها و فرصتهای این رویکرد، نسبت آن با چتباتهای ابری، و تأثیرش بر آیندهی تعامل انسان و فناوری سخن میگوید؛ آیندهای که در آن شاید هوش مصنوعی نه در سرورهای دوردست، بلکه در دل دستگاههای شخصی ما زندگی کند.
ایمنا: منظور از «چتبات آفلاین» چیست و چه تفاوتی با چتباتهای مرسوم دارد؟
کاظمی: وقتی از چتبات آفلاین صحبت میکنیم، منظور سامانهای است که توانایی تحلیل و پاسخگویی را بدون نیاز به اتصال دائم به اینترنت دارد.
در چنین سیستمی، تمام پردازشهای زبانی روی دستگاه کاربر انجام میشود، این دستگاه میتواند رایانهی شخصی، تلفن همراه یا حتی یک سختافزار توکار در محیط صنعتی یا خانگی باشد. در مقابل، چتباتهای معمولی دادهها را به سرورهای ابری ارسال میکنند و پاسخها از آنجا برمیگردد، بنابراین تفاوت اصلی در محل پردازش است.
در چتباتهای ابری، هوش در سرور است؛ در چتباتهای آفلاین، هوش به دستگاه کاربر منتقل میشود؛ این تفاوت در ظاهر ساده به نظر میرسد، اما پیامدهای مهمی دارد. چتبات آفلاین مزیتهای قابلتوجهی ارائه میدهد، از جمله حفظ حریم خصوصی، کاهش وابستگی به شبکه و افزایش سرعت پاسخگویی، زیرا دیگر دادهای برای تحلیل به بیرون فرستاده نمیشود، در عوض چالشهایی نیز دارد.
ایمنا: ساخت چتباتی که بتواند به صورت آفلاین کار کند، به نظر دشوار میرسد. مهمترین چالشهای فنی در این مسیر چیست؟
کاظمی: دشواریها کم نیست و نخستین مانع، حجم بالای مدلهای زبانی است، مدلهایی همچون GPT یا LLaMA میلیاردها پارامتر دارند و اجرای آنها نیازمند حافظهی زیاد و توان پردازشی بالا است، انتقال چنین مدلی به یک دستگاه موبایل یا لپتاپ معمولی درعمل امکانپذیر نیست، مگر اینکه از روشهای فشردهسازی و بهینهسازی استفاده کنیم.
دومین مسئله، بهروزرسانی مدلها است، مدل آفلاین به اینترنت متصل نیست، بنابراین همگامسازی با دادههای جدید دشوار است، برای نمونه اگر در حوزهی پزشکی یا قانون کاربری داشته باشد، دادهها باید مرتب بهروز شوند تا پاسخها دقیق باقی بمانند.
چالش سوم، امنیت و مالکیت مدل است، وقتی مدل در دستگاه کاربر قرار دارد، احتمال دستکاری، مهندسی معکوس یا سوءاستفاده از کد و وزنهای مدل وجود دارد، شرکتها باید مکانیزمهایی طراحی کنند تا مدل از نظر مالکیت فکری محافظت شود، و در نهایت مصرف انرژی و بهینهسازی برای سختافزارهای سبک مسئلهای اساسی است، باید بتوانیم مدل را طوری طراحی کنیم که حتی روی تلفنهای هوشمند با مصرف انرژی پایین کار کند.
ایمنا: به نظر شما چتباتهای آفلاین در چه حوزههایی بیشترین کاربرد را خواهند داشت؟
کاظمی: به گمان من، گسترهی کاربرد بسیار وسیع است، در گام نخست این چتباتها برای مناطق با دسترسی محدود به اینترنت بسیار مفیدند؛ همچون در روستاها، محیطهای صنعتی دورافتاده یا مأموریتهای نظامی و فضایی، در چنین جاهایی، نمیتوان به اتصال پایدار به سرور امید بست. در گام دوم، چتباتهای آفلاین برای حفظ حریم خصوصی دادهها اهمیت ویژهای دارند. فرض کنید کاربری میخواهد دربارهی وضعیت مالی یا خانوادگیاش با یک چتبات گفتوگو کند، اگر همهی این دادهها به سرور ارسال شود، حتی با رمزنگاری، ریسک نشت وجود دارد، در مدل آفلاین دادهها در همان دستگاه باقی میماند و همین موضوع برای کاربران و سازمانها اطمینانبخشتر است.
در گام سوم، صنایع حساس همچون بانکداری، بهداشت و آموزش از این فناوری سود خواهند برد، همچون یک پزشک میتواند از چتبات آفلاین برای خلاصهسازی پروندهی بیماران در بیمارستانی استفاده کند که به دلایل امنیتی اجازهی اتصال به اینترنت ندارد، این فناوری برای خانههای هوشمند و اینترنت اشیا نیز آیندهساز است، تصور کنید دستگاههای خانه بدون نیاز به سرور مرکزی، بتوانند مکالمه کنند و تصمیم بگیرند، این یعنی هوش در واقع به «لبهی شبکه» منتقل میشود.
ایمنا: اشاره کردید که حجم مدلها یکی از چالشهای اصلی است. چه روشهایی برای کوچکسازی و اجرای آفلاین مدلهای زبانی وجود دارد؟
کاظمی: خوشبختانه در سالهای اخیر، پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده است. یکی از روشها Distillation یا «تقطیر دانش» است؛ در این روش، دانش یک مدل بزرگ به مدل کوچکتری منتقل میشود، به طوری که مدل جدید بتواند رفتار مشابهی داشته باشد اما پارامترهای بسیار کمتری مصرف کند، روش دیگر Quantization یا «کوانتسازی» است (یعنی کاهش دقت عددی پارامترها از ۳۲ بیت به ۸ بیت یا حتی ۴ بیت)، این کار موجب میشود مدل سریعتر و سبکتر اجرا شود، بدون اینکه دقت پاسخها بهطور محسوس کاهش پیدا کند.
همچنین Pruning یا «هرس کردن وزنهای غیرضروری» میتواند تا ۵۰ درصد از حجم مدل بکاهد. در کنار اینها، معماریهای جدیدتر همچون TinyLM یا MobileBERT مخصوص دستگاههای کممصرف طراحی شدهاند و بهخوبی در محیطهای آفلاین کار میکنند، اما مهمتر از همه، ترکیب این روشها با طراحی هوشمندانهی معماری مدل است. اگر بتوانیم مدلی طراحی کنیم که تنها برای زبان یا دامنهی خاصی آموزش دیده باشد (همچون تنها فارسی یا تنها پرسشهای آموزشی) دیگر نیازی به یک مدل عظیم چندزبانه نیست و به همین دلیل عملکرد آفلاین آن بهبود پیدا میکند.
ایمنا: برخی معتقدند مدلهای آفلاین در نهایت جای مدلهای ابری را خواهند گرفت. نظر شما چیست؟
کاظمی: من چنین تصوری ندارم، چتباتهای آفلاین قرار نیست جایگزین مدلهای ابری شوند، بلکه تکمیلکنندهی آنها خواهند بود، مدلهای ابری مزایای فراوانی دارند؛ توان محاسباتی بالا، دسترسی به دادههای بهروز و امکان تعامل بین کاربران متعدد، در مقابل مدلهای آفلاین در زمینهی پاسخگویی سریع، امنیت دادهها و استقلال از شبکه برتری دارند، آینده بهگمان من، به سمت مدلهای هیبریدی حرکت میکند؛ یعنی سیستمهایی که بتوانند بسته به شرایط تصمیم بگیرند کدام مسیر بهتر است، همچون اگر کاربر آنلاین باشد، از مدل ابری استفاده کند؛ اما در حالت آفلاین یا برای دادههای حساس، مدل محلی فعال شود. این معماری دوگانه، انعطافپذیری را به حداکثر میرساند و تجربهی کاربری را بهبود میدهد.
ایمنا: وضعیت چتباتهای آفلاین در زبان فارسی چگونه است؟ آیا امکان پیادهسازی بومی وجود دارد؟
کاظمی: هرچند هنوز در مراحل آغازین هستیم. مدلهای بزرگ زبانی فارسی در سالهای اخیر رشد کردهاند، اما بیشترشان ابریاند، برای اجرای آفلاین، نیاز به نسخههای فشرده داریم، با ظهور مدلهایی همچون «پارسیجیپیتی» میتوان پایههای خوبی ساخت، چالش اصلی در زبان فارسی، کمبود دادهی آموزشی پاک و متنوع است، مدل آفلاین اگر قرار باشد در دستگاه محلی پاسخ دهد، باید دقت بالا داشته باشد و از دادههای اشتباه تغذیه نشود، بنابراین تمرکز بر دادهسازی و پالایش داده به اندازهی فشردهسازی اهمیت دارد، به نظر من آیندهی چتباتهای فارسی در قالب دستیارهای هوشمند محلی رقم خواهد خورد؛ همچون دستیار آموزشی، درمانی یا خدماتی که بدون نیاز به اینترنت بتواند پاسخگو باشد.
ایمنا: یکی از نگرانیهای کاربران، مسائل اخلاقی و امنیتی است. از نگاه شما، چتبات آفلاین از این نظر چه چالشهایی دارد؟
کاظمی: از نظر اخلاقی، چتبات آفلاین شاید حتی مسئولیت بیشتری دارد، چون دادهها روی دستگاه ذخیره میشوند، اگر تدابیر امنیتی رعایت نشود، خطر افشای محلی دادهها وجود دارد، بنابراین رمزنگاری و مدیریت دسترسی اهمیت فراوان دارد؛ دوم، مسئلهی دقت و سوگیری (Bias) است، اگر مدل بهروزرسانی نشود یا بر اساس دادههای ناقص آموزش ببیند، ممکن است پاسخهای نادرست یا تبعیضآمیز ارائه دهد، از آنجا که اتصال به سرور برای اصلاح خطا وجود ندارد، باید در طراحی اولیه دقت بیشتری کرد، از منظر حقوقی نیز باید روشن شود مالک دادهها و خروجیها کیست، آیا کاربر مالک دادههای ذخیرهشده است یا شرکت توسعهدهنده؟ این موضوع بهویژه در چتباتهای سازمانی اهمیت دارد، بهطور کلی، اخلاق در هوش مصنوعی (چه آفلاین و چه آنلاین) به شفافیت و پاسخگویی گره خورده است، کاربر باید بداند که با چه سیستمی تعامل میکند، دادههایش کجا میرود و چگونه پردازش میشود.
ایمنا: به نظر شما آیندهی چتباتهای آفلاین در چشمانداز کلان تعامل انسان و ماشین چگونه خواهد بود؟
هر فرد میتواند نسخهای از هوش مصنوعی خود را داشته باشد؛ هوشی که روی دستگاه او آموزش میبیند، رفتار و زبان او را میشناسد و بدون نیاز به شبکه با او تعامل میکند
کاظمی: من فکر میکنم ما بهسمت عصری حرکت میکنیم که هوش مصنوعی شخصی بهصورت واقعی در اختیار کاربران قرار گیرد، تا امروز هوش در سرورهای شرکتهای بزرگ متمرکز بوده است، اما چتباتهای آفلاین این توازن را تغییر میدهند؛ هر فرد میتواند نسخهای از هوش مصنوعی خود را داشته باشد؛ هوشی که روی دستگاه او آموزش میبیند، رفتار و زبان او را میشناسد و بدون نیاز به شبکه با او تعامل میکند.
این تغییر از نظر فرهنگی و اقتصادی نیز پیامدهای عمیقی دارد. شرکتها باید به جای تمرکز بر جمعآوری دادهها، به تولید ابزارهای بومیسازیشده و امن روی بیاورند، از سوی دیگر کاربران نیز احساس کنترل بیشتری بر دادههایشان خواهند داشت، آیندهی چتباتهای آفلاین نهتنها یک تحول فنی، بلکه نوعی بازتعریف رابطهی انسان و فناوری است (از وابستگی به شبکههای متمرکز، به استقلال و خودمختاری هوش در کنار انسان).