شناسهٔ خبر: 75275234 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

تاثیر دیدگاه نخبگان ایرانی و چینی بر روابط دو کشور و آسیب‌شناسی آن

تهران- ایرنا- تهران و پکن به عنوان دو بازیگر قدرتمند در شرق و غرب آسیا، از زمینه‌ها و بسترهای مشترک زیادی برای همکاری برخوردارند. این همکاری در وهله نخست به هم‌فهمی و درک متقابل نخبگانی در دو کشور نیاز دارد.

صاحب‌خبر -

جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین از دیرباز دو دروازه تمدنی مهم قاره آسیا در شرق و جنوب غربی این قاره پهناور بوده‌اند. این دو کشور در همگرایی و رابطه تمدنی تاریخی به درازای راه ابریشم، اشتراکات فرهنگی بسیار زیادی دارند. بدیهی است که ارتباط و درک متقابل نخبگان سیاسی و فرهنگی و اقتصادی دو کشور به عنوان پیشرانان قدرتمند حکمرانی، رهنمون‌کننده روابط دو کشور به بستری مطمئن خواهد بود.

کشور چین به عنوان دومین ابرقدرت تجاری و اقتصادی دنیا سهم قابل‌توجهی در سبد بازرگانی جهانی دارا است و این وضعیت با سیاستگذاری هر چه دقیق‌تر حکمرانان و نخبگان سیاسی پکن رو به فزونی است. از سویی، علاوه بر قدرت اقتصادی بودن چین، این پتانسیل، منجر به گرایش و گرانش به دیگر حوزه‌ها شده است. در حقیقت چین در حال حاضر با طرح‌هایی مانند ابتکار کمربند و جاده، علاوه بر توانمندی وافر اقتصادی در حال اعمال اراده و قدرت در حوزه‌های امنیتی و سیاسی و فرهنگی است و در حقیقت مختصات جدید چندوجهی را ترسیم و هژمون شدن را دنبال می‌کند.

از سویی، جمهوری اسلامی ایران به عنوان پل خاورمیانه، دارای مزیت‌های متعدد ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک است و در حال حاضر به عنوان مهم‌ترین کنشگر خاورمیانه در ساحت بین‌الملل فعالیت و حضور دارد.

شاید بتوان اصلی‌ترین نقطه اتصال و گرانیگاه در پیوند میان اذهان نخبگان دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین را موضوع اعتماد متقابل و منطق فهم متقابل از موضوعات مشترک دانست. در حقیقت مخابره این پیام از تهران که چین نه فقط صرفا شریک اقتصادی و مفر کاهش فشار تحریمی، بلکه شریک راهبردی در تمام حوزه‌ها است و ایران نیز به عنوان بازیگر اصلی در منطقه توانایی پیشبرد اهداف مشترک را در خاورمیانه دارد، همچنین تبادل متقابل این پیام که پکن از تهران در شرایط سخت پشتیبانی می‌کند، می‌تواند منجر به پیوند اذهان نخبگان و قرابت منطق تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری آنان باشد.

از سویی، وجود دشمن و رقیبی مشترک به نام ایالات متحده آمریکا که سعی در ایجاد فشار و به انزوا بردن هر دو قدرت ایران و چین دارد، از دیگر نقاطی است که می‌تواند موجب چاره‌اندیشی مشترک میان نخبگان ایرانی و چینی شود و زمینه تصمیم‌های مشترک را فراهم آورد.

در یک آسیب‌شناسی کلی، در ساحت درک نخبگانی جمهوری اسلامی ایران، نبود دید صحیح نسبت به پارادایم و بستر بین‌المللی قدرت چین را می‌توان مشاهده کرد. در داخل ایران، طیفی از نگاه‌های منفی به قدرت‌های شرقی و تصویر بی‌اعتمادی و بازتولید آن بسیار بر نخبگان تاثیر گذاشته است. گروه‌های دارای گرایش به غرب بر تشدید این خلل بسیار موثر بوده‌اند و این پیام را که چین در بحران‌های سخت بین‌المللی برای ایران کاری مهم انجام نمی‌دهد، مخابره می‌کنند. در این میان، این نکته حائز اهمیت است که چین با توجه به فشارهای جهانی تلاش‌های شایانی برای کمک به جمهوری اسلامی ایران داشته است.

در موضوع آسیب‌شناسی دیدگاه نخبگان چینی نسبت به ایران نیز نکات مهمی هویدا است. نخبگان چینی درک دقیقی از پارادایم و منطق رفتاری جمهوری اسلامی ایران در قبال موضوعاتی مانند کنش نظامی در منطقه و مسائل و موضوعاتی مانند رفتارشناسی ایران در قبال موضوع فلسطین و گروه‌های جبهه مقاومت ندارند و بعضا این رفتارها را حتی منافی منافع خود می‌دانند که ریشه آن می‌تواند عدم درک نظام محاسباتی جمهوری اسلامی باشد. نکته بعدی در بی‌اعتمادی جهت اتکا به ایران است. برخی اتکا به ایران در خاورمیانه و قرار دادن مزیت‌های خود در ظرف ایران را اشتباه می‌دانند و هنوز به اعتماد کامل برای اتکا به ایران دست نیافته‌اند.

در حقیقت این مطروحات بخشی از نقصان‌های دیدگاه نخبگان چینی و ایرانی نسبت به شرایط و اتمسفر کنشی یکدیگر است و در آسیب‌شناسی این مهم قطعا نکات فراوانی نیز وجود دارد که با مداقه عمیق می‌توان به آن پی برد.

در یک رویکرد رهیافتی و تجویزی برای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین برای ایجاد افق دید و بستری جدید برای پیوند فکری میان نخبگان دو کشور نکاتی مد نظر است که باید مورد توجه قرار گیرد.

مهم‌ترین نقطه اتصال در ایجاد یک بستر جدید برای دید صحیح نسبت به نخبگان دو کشور، دو اصل مهم اعتمادسازی و همچنین درک و ارائه مختصات صحیح از جایگاه و روند هر قدرت در معادلات جهانی و بازتاب آن است.

اعتماد به عنوان عنصر اصلی و لنگرگاه در ایجاد دید مثبت در سطح نخبگان و مولد تصمیمات اساسی است.

همچنین درک صحیح از جایگاه و منطق رفتاری هریک از قدرت‌ها در سطح منطقه‌ای و جهانی منجر به بازتاب فهم صحیح از مسائل میان نخبگان خواهد شد.

همچنین درک صحیح از کارکرد و نقش هر یک از دو قدرت در تأمین منافع یکدیگر و درک صحیح از دشمن مشترک و تهدیدات می‌تواند به بازتولید نگاهی جدید میان نخبگان دو کشور بیانجامد. ایالات متحده آمریکا به عنوان رقیب اصلی چین و دشمن مهم ایران سعی دارد با اقدامات مخرب در دو ساحت عمل کند؛ اول اینکه از نفوذ و گسترش اقدامات چین در غرب آسیا و خاورمیانه جلوگیری کند و مانع نفوذ چین در این منطقه حساس راهبردی شود. دوم با اعمال فشار بر تهران، ایران را به کمپ انزواگرایی بکشاند و مانع حرکت و رشد آن شود.

بدیهی است درک صحیح و مشترک از این مساله مهم میان نخبگان دو کشور زمینه‌ساز همگرایی و پیوند است.

همچنین این مهم به شکل‌گیری تصویری واقع‌بینانه از معادلات منطقه‌ای و نیاز دو قدرت به همدیگر در اذهان نخبگان ایران و چین می‌انجامد.

*کارشناس روابط بین‌الملل