سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نقشه برای او فقط جغرافیا نبود، زبان زندگی بود. عباس سحاب با نگاهی کودکانه و دلی بزرگ، از همان سالهای دبستان به ترسیم جهان پرداخت. از نخستین نقشهای که معلمش باور نکرد تا چاپ اولین اطلس جغرافیایی ایران، همواره در پی آن بود که به مردم کشورش «جهت» بدهد. وقتی جهان خلیج فارس را میخواست از نقشهها حذف کند، او با اسناد و نقشههای کهن پاسخ داد. وقتی در جهانِ غرب کرههای جغرافیایی به زبانهای دیگر ساخته میشد، او با گرو گذاشتن خانهاش نخستین کره فارسی را تولید کرد. زندگی او، روایت ایمان به دانش، کار، و وطن است؛ نقشهای از تلاش انسانی که تا آخرین روز عمرش در پی اندازهگیری عشق به ایران بود.
تولد تا تحصیل
استاد عباس سحاب در سوم دی ماه ۱۳۰۰ خورشیدی چهار سال قبل از به پایان رسیدن سلطنت احمدشاه قاجار و پانزده سال بعد از مشروطیت در خانواده ای فرهنگی در روستای «فم» تفرش متولد شد. پدرش استاد ابوالقاسم سحاب تفرشی صاحب آثار و تألیفات فراوان و مادرش معصومه خانم نام داشت. پدر ایشان که به هنگام تولد فرزند، ریاست معارف آموزش و پرورش ولایت ثلاث نهاوند ملایر و تویسرکان را برعهده داشت، پس از تولد دخترانش عذرا، صغری، بهجت و...) ، با ولادت نخستین فرزند ذکور خویش، با نهایت خرسندی به دیار خویش برگشت.
تولد فرزند عزیز مکرم عباس در جمادی الاولی ۱۳۳۹ در تفرش جدی ۱۳۰۰ شمسی خداوند او را دارای عمری زیاد و علمی بسیار و سعادت دنیا و آخرت بنماید».
عباس سحاب برای رسیدن به مقامهای عالی بسیار مورد توجه خانواده به ویژه پدر بود مادرش چند سالی به دور از پدر در تربیت و شکل گیری سالهای اولیه زندگی او همت گماشت و در ۴ سالگی به توصیه پدر او را به مکتب خانه روستا فرستاد. از قضای روزگار سرنوشت عباس نیز همانند پدر چنان بود که به همان مکتبی پای نهد که پدر قدم نهاده بود و از محضر ملاحسین شاهمیری که در واقع استاد پدر نیز بود، کسب فیض کند. او در مدت ۳ سال قرائت قرآن خواندن و نوشتن و مطالعه کتابهایی را که در اختیار داشت به پایان برد و محیط آموزشی تفرش برای این کودک جستجوگر چیزی تازه و جذاب نداشت.
ناچار در سن ۷ سالگی به همراه مادر و خواهران که همه از او بزرگتر بودند، عازم تهران شد. بدین ترتیب عباس تحصیلات ابتدایی خویش را در مدرسه کمالیه که پدرش نیز از زمره معلمان آن بود، با موفقیت طی کرد و پس از اتمام دبستان به مدرسه ابنسینا و سپس مدرسه علمیه رفت و از محضر مهدی رهنما، استاد دلسوز و دانشمند جغرافیا برخوردار و مورد توجه ایشان قرار گرفت.
کودکی عباس سحاب کنار پدر
نخستین جرقههای آشنایی با جغرافیا و عشق به نقشهکشی، زمانی در او شکل گرفت که از قضای روزگار، میرزا ابوالقاسم سحاب در ۴۴، ۴۵ سالگی که تألیف و ترجمههای کتب گوناگون را پشت سر نهاده بود ترجمه و اصل کتاب جغرافیای کارپنتر را که در سالهای گذشته به فارسی برگردانده و متأسفانه به علت هزینههای سنگین ترسیم و مشکل چاپ نقشههای رنگی نتوانسته بود آن را چاپ کند در اختیار فرزند ۱۰ سالهاش قرار داد. ترجمه سحاب بزرگ، درهای دنیا را در چشمان سحاب جوان گشود و نقشههای کتاب که در میان مردم ایران ناشناخته بود چشمان او را بیناتر کرد و کمکم خط کشیدن روی کاغذ و تقلید از نقشهها کار و سرگرمی فراغت از مدرسه و اوقات زیاد شبانه وی شد.
استاد در این باره میگفت کلاس سوم دبستان بودم که روزی معلم ما از دانشآموزان خواست تا نقشهای ترسیم کنند و به کلاس بیاورند اما من آن شب را بدون انجام تکلیف خوابیدم. فردا دیدم که هرکدام از بچهها کاغذ پارهای دستشان است و به کلاس آمدهاند و حس کردم که استعدادم بسیار بیشتر از بچههاست.
آن روز به خاطر انجام ندادن تکلیفم از معلم سیلی محکمی خوردم و فردا نقشهای کشیدم و چون زبان فرانسه را تحت تعلیمات پدرم به خوبی میدانستم نقشه را به فرانسه نشانهگذاری کردم و دوباره سیلی دیگری از معلم خوردم معلم گفت: نقشه نمیکشی وقتی هم میکشی دروغ میگویی! من هم برای اثبات اینکه نقشه را خودم کشیدم همان جا نقشه دیگری کشیدم و به زبان فرانسه نشانهگذاری کردم، آن وقت معلم من را در آغوش کشید و نوازش کرد. پس از آن نیز بچهها از من میخواستند که برایشان نقشه بکشم، هرکس ۲۰ میگرفت یک ریال به من میداد.»
او که از کودکی عاشق هنر بود و تابلوهای نقاشی بسیاری از او به یادگار مانده پس از اتمام دوره دبیرستان، توانست جهت ادامه تحصیل به دانشگاه راه یابد به همین جهت به منظور تکمیل یافتههای فنی و هنری خود به تحصیل در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پرداخت.
زندگی حرفهای
عباس سحاب بنیادگذار نقشه نگاری نو و خالق صدها اطلس و نقشه جغرافیایی با تلاش وافر در طول سالیان متمادی، پنجره ای جدید به روی جهان جغرافیا گشود. گستره فعالیت های علمی آموزشی و فرهنگی او چنان وسیع ا است که ذکر همه آنها در این پژوهش نگنجد. ایشان با تأسیس نخستین مؤسسه جغرافیایی و نقشه نگاری در ایران و خاورمیانه ، مسیری پُرتلاطم اما آیندهدار در راستای نشر علم را آغاز میکنند.
- مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب: استاد عباس سحاب از همان دوران نوجوانی بیشتر اوقات خود را صرف ترسیم، چاپ و انتشار نقشههای جغرافیایی و رواج آن بین مردم کرد و آنها را با نقشه آشنا ساخت و دوره جوانی را نیز با همین روش پشت سرنهاد و بعدها با تلاش بیوقفه توانست پایههای نخستین مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی بخش خصوصی ایران را پیریزی نماید و نقشه، کتاب اطلس و کُرههای جغرافیایی بیشماری را خلق و برای اولینبار به مردم سرزمینش تقدیم کند. او در همین رابطه میگوید: در دوره دبیرستان اولین نقشه شهر تهران را به زبان لاتین تهیه کردم با یک شیشه مرکب چین چند قلم هاشور و یکی دو متر کاغذ کالک. تهیه این نقشه، ۶ ماه طول کشید بعد از چهارماه همین نقشه را با اوزالید و سپس در هزار نسخه چاپ کردم و با فروش آنها توانستم نسخه فارسی نقشه را هم تهیه کنم این شروع کار جدی من بود که در یکی از اتاقهای منزل پدری ام در سال ۱۳۱۵ انجام شد و کم کم با تشویق پدرم ادامه پیدا کرد.
علاوه بر ذوق و جوهره ذاتی در تهیه و ترسیم نقشه انگیزه دیگری نیز او را به خلق نقشه مذکور رهنمون ساخت. روزی در سالهای پایانی دبیرستان در خیابان شاه آن زمان تهران با چند نفر جهانگرد فرانسوی مواجه شده که وی و کشورش را به خاطر نداشتن یک نقشه راهنما از شهر تهران مورد سرزنش قرار دادند. از این رو بر آن شد تا با تهیه نقشه مزبور به رفع این نقیصه بپردازد. بدین ترتیب عباس سحاب با دستمایهای برابر با ۲۷ ریال که تمام دارایی او بود کار یاد شده را انجام داد.
این نقشه در واقع اولین نقشه توریستی شهر تهران به خط لاتین بود که توسط یک ایرانی آن هم یک دانشآموز دبیرستانی تهیه شد. به این ترتیب در سال ۱۳۱۵ سنگِ بنای نخستین مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی ایران در بخش خصوصی، با حمایت و تشویق پدر توسط استاد عباس سحاب گذاشته شد که بعدها توانست آن را به طور رسمی ایجاد کند.
به این ترتیب فعالیتهای وی در زمینه تهیه نقشه آغاز شد و پس از آن او به تهیه نقشههای مختلف از ایران و شهرهای آن پرداخت و موفق شد در فواصل زمانی مختلف نقشههایی سیاه و سفید که گاهی در چند قطعه تهیه و به هم چسبانیده میشدند به بازار عرضه نماید و به تدریج به خاطر تهیه این نقشههای جغرافیایی به شهرت رسید.
عباس سحاب از سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۵ بر پایه مطالعه، بررسی و سفرهای پژوهشی به حدود سیهزار روستا در سراسر کشور دست به کار تهیه و ترسیم نقشههای مناطق گوناگون شد. نقشههای استانهای تهران اصفهان و مازندران حاصل این کوششها است.
... بعد از تهیه نقشه تهران به ترتیب نقشههای اصفهان تبریز شیراز همدان و شهرهای دیگر را کشیدم نقشه اصفهان را با چهارماه تلاش بیوقفه آماده کردم. در این نقشه تمام اطلاعات جغرافیایی طبیعی مردمشناسی نوع فعالیت اقتصادی نوع مسکن، نوع محصولات شهرت اجتماعی و تاریخی و خلاصه تمام اطلاعات منطقه را ارائه کردم». این نقشه که یکی از شاهکارهای نقشهنگاری ایران است هماکنون در آرشیو مؤسسه سحاب نگهداری میشود.
همچنین در طی سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۰، کار ترسیم و تولید نقشههای خاورمیانه و کشورهای منطقه نظیر افغانستان، پاکستان، هندوستان جمهوریهای شوروی سابق ترکیه عراق عربستان و کویت را با کیفیتی مطلوب و زیبا و به سبک خاص خویش که مملو از جلوههای هنری و رسم تصاویر و تذهیب در حاشیهها بود، به سرانجام رسانید.
ایشان در بخشی از خاطرات خویش اشاره دارند: «وقتی شروع به تهیه نقشه میکردم سعی میکردم کارم بی نقص باشد. مطالعه میکردم یادداشت بر میداشتم سفر میکردم، از مردم اطلاعات میگرفتم همه کورهراهها را زیر پا میگذاشتم سعیام این بود که حتی نام کوچکترین روستاها را در نقشه بیاورم هر نقشهای که رسم میکردم همۀ مشخصات آن در خاطرم حک میشد. شاید اسم بیش از سیهزار روستا را در حفظ بودم و میدانستم در هر نقشه چه نامهایی نوشته شده است.
در ابتدای فعالیت استاد سحاب نقشهها به دو زبان تهیه میشد اما بعدها وی به چند زبان، فارسی، انگلیسی عربی و حتی ژاپنی نیز مبادرت به تهیه نقشه میکرد. او در آن سالها به تنهایی کار میکرد و یگانه حامی و مشوق او پدرش، ابوالقاسم سحاب بود.
ازدواج استاد عباس سحاب در همان ابتدای جوانی با خانم بدیعه خطیبی فرزند میرزا علیخان خطیبی اقبالالممالک، از وکلای صدر مشروطه و منتخب کردستان در دورههای چهارم و پنجم، تأثیر زیادی در زندگی علمی و تلاشها و فعالیتهای نقشهنگاری وی داشت. حاصل این وصلت شش فرزند با نامهای محمدرضا، غلامرضا، فاطمه، خدیجه، زهرا و مینو است که همگی ادامهدهنده راه پدر بودهاند.
با گذشت زمان و توسعه فعالیتهای مؤسسه سحاب روزبه روز بر تعداد سفارشهای تهیه نقشه و سایر خدمات مؤسسه در داخل و خارج کشور اضافه میشد. او نیز که دیگر محیط محدود منزل پدری را برای فعالیتهای خود مناسب نمیدید، در صدد برآمد با تشویق و حمایت پدر و همسر در راستای گسترش این حوزه برآید به همین خاطر مؤسسه در سال ۱۳۲۴ به خیابان جابری در شرق تهران، سپس به میدان ژاله و متعاقب آن به خیابان شاهرضا روبروی خیابان صفی علیشاه منتقل شد پس از چندین بار تغییر مکان سرانجام مؤسسه در سال ۱۳۴۶ به مکان فعلی، ساختمانی سه طبقه در خیابان سمیه انتقال یافت اما این اقدام هم فضای لازم را تأمین نکرد و در نهایت مؤسسه در سال ۱۳۵۶، خانه مجاور را خریداری و به مرکز اضافه کرد و فضای مناسبی را برای تألیف، طراحی نقشهنگاری عکاسی، لیتوگرافی و فروشگاه محصولاتش فراهم ساخت.
پس از فوت استاد ابوالقاسم سحاب در سال ۱۳۳۵ این واقعه تأثیر شگرفی بر عباس سحاب گذاشت. وی که حمایتهای پدر را از دست رفته میدید با به خدمت گرفتن توان فکری و عملی فرزندان و خانواده مسیر خویش را پی گرفت. مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب از معتبرترین مراکز خصوصی جغرافیایی در جهان است که به واقع شاکله تمامی امور آتی استاد سحاب در سالهای بعد در این مؤسسه آغاز و به سرانجام رسید.
عباس سحاب نقشههای خود را از سال ۱۳۳۵ در چاپخانه مجلس به صورت تکرنگ و در چاپخانه علمی به صورت رنگی از سال ۱۳۴۰ در چاپخانه کیهان در سال ۱۳۴۱ در چاپخانه دنیای چاپ و بعد چاپ افست در خیابان گوته و چاپ پویا بودند و سه پایهای جلوی آن قرار داشت که عباس سحاب روی آن نشسته نقشه جدیدی را در دست داشت.
درباره نقشهای که به چاپ رسانده بود و سوابق کار و علاقهمندی خود به امر نقشه و بالاخره نقشههایی که برای آینده در سر میپروراند خیلی صحبت کردیم و همصحبتی پیدا کرده بودم که در خارج از محیط دانشگاه با من فکر و زبان مشترکی داشت و آن هم نقشه جغرافیایی بود که هر یک از ما بهطور خاصی به آن علاقهمند بودیم؛ من بهعنوان یک بازوی قوی در تدریس جغرافیا در دانشگاه و او به صورت یک خدمت علمی و اجتماعی که برای زندگی برگزیده بود.
در تمام این مدت من ناظر اقدامات و شاهد پیشرفتهای عباس سحاب بودم و اکنون خوشوقتم مشاهده میکنم که گفتههای [او] درباره نقشه یکی بعد از دیگری جامه عمل به خود پوشیده و اتاق کار ۴×۵ متری سحاب... به مهمترین و معتبرترین مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی خصوصی در کشور مبدل شده است که نه فقط در محافل آموزشی.... بلکه از طریق شبکه ارتباطی بینالمللی که با مؤسسات مشابه در کشورهای معتبر جهان برقرار کرده، نام ایران و نقشههای ایران را به آن کشورها هم معرفی کرده است»
- نقشههای تاریخی ایران: از دیگر ابتکارات استاد سحاب مجموعه دورههای تاریخی ایران در ۱۶ نقشه رنگی هر یک به قطع ۷۰×۱۰۰ سانتی متر است که از سلسله هخامنشیان تا قاجار را در برمیگیرد و شامل حدود و موقعیت ایران در هر دوره تاریخی شهرها و نقاط با) اسامی همان زمان، مسیر لشکرکشی و تهاجم و وقایع تاریخی مهم در متن و حاشیه نقشه است که از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۷۸ تحت نظارت و سرپرستی ایشان انجام پذیرفته است. تمامی این نقشه ها به استثنای مواردی که در ادامه میآید، به زبان فارسی بودهاند.
این دورهها عبارتند از ایران در زمان هخامنشیان [فارسی و انگلیسی»، «ایران در زمان حمله اسکندر [فارسی و انگلیسی ایران در زمان اشکانیان»، «ایران» در زمان ساسانیان»، «ظهور و گسترش اسلام تا سال ۱۳۲ق.»، «ایران در زمان طاهریان، سامانیان، علویان صفاریان»، «ایران در زمان زیاریان بوئیان غزنویان»، «نقشه جغرافیایی شاهنامه فردوسی»، «ایران در زمان سلجوقیان [فارسی و انگلیسی]»، «ایران در زمان خوارزمشاهیان حمله مغول»، «ایران در زمان ایلخانیان جانشینان چنگیز» ایران در زمان تیموریان»، «ایران در زمان جانشینان تیمور آق قویونلو، قره قویونلو»، «ایران در زمان صفویه [فارسی و انگلیسی»، «ایران در زمان نادرشاه افشار» «ایران در زمان زندیه و جانشینان نادر». متأسفانه نقشه مربوط به دوره قاجار در زمان حیات استاد امکان انتشار نیافت.
دفاع از نام خلیج فارس: مطالعه پژوهش و گردآوری اسناد تاریخی و جغرافیایی خلیج فارس برای مقابله با سازندگان اسامی جعلی و اثبات حقانیت ایرانیان و اصالت نام این آبراه ایرانی از سالهای دهه ۴۰ تا پایان حیات از بزرگترین دغدغههای استاد سحاب بود.
وی با تشکیل نخستین نمایشگاه بزرگ اسناد تاریخی و جغرافیایی خلیجفارس به سال ۱۳۴۴ در محل کافه شهرداری تهران و ادامۀ برگزاری این نمایشگاهها تا اواخر عمر و تدوین و انتشار چندین مجلد اطلس به زبانهای گوناگون و شرکت در مجامع علمی داخل و خارج کشور مبارزه اساسی و علمی خود را در این زمینه آغاز کرد تعدادی از آثاری ایشان در این زمینه
عبارتند از:
«اطلس خلیج فارس ۱۳۴۵ ، ۳۲۰ صفحه، قطع رحلی»، «اطلس نقشههای جغرافیایی و اسناد تاریخی خلیج فارس از ماقبل تاریخ تا زمان حاضر ۱۳۴۹ ، ۳۱۵ صفحه، قطع سلطانی فارسی و انگلیسی»، «اطلس» عراق در نقشههای قدیمی، ۱۳۶۴، ۱۴۰ صفحه، قطع «سلطانی»، «اطلس» نقشههای جغرافیایی و اسناد تاریخی خلیج فارس، ۱۳۶۸، ۱۶۲ صفحه، قطع سلطانی، فارسی و انگلیسی
اولین کره جغرافیایی فارسی: ساخت کره جغرافیایی به زبان فارسی به سال ۱۳۴۴ که برای نخستینبار در جهان و ایران صورت پذیرفت، از دیگر نوآوری و ماجراجوییهای استاد سحاب بود. وی در یکی از سفرهای اروپایی، عزم خود را جزم میکند تا این ایده را عملی سازد.
«در سال ۱۳۳۹ خورشیدی با یک مؤسسه آلمانی (کلمبوس مکاتبه کردم و قصدم را درباره تهیه کره جغرافیایی به زبان فارسی به آنها بیان کردم پاسخ دادند اگر شما نقشه کره را به فارسی تهیه کنید ما آن را برای شما تولید میکنیم این کار را کردم و آنها نیز در نهایت هزار دستگاه از آن را درست کردند. اما من به مشکل بزرگی برخوردم زیرا پول پیش پرداخت کُرهها را نداشتم برای رفع این مشکل، مسأله را با یکی از دوستانم که رئیس شعبه بانک ملی ایران در میدان ژاله بود مطرح کردم و او گفت خانهات را گرو بگذار تا بانک پول لازم را برایت مهیا کند و من موفق شدم با گرو گذاشتن سند خانه پول لازم را تهیه کنم.»
کتابخانه جغرافیایی: سحاب بنیان این کتابخانه تخصصی را پدر ایشان ابوالقاسم سحاب گذاشت، اما عباس سحاب با زحمت و صرف وقت و هزینه بسیار برای گردآوری منابع از سراسر جهان کوشش بسیاری در جهت هرچه غنیتر شدن آن کرد. ایشان در اغلب اوقات دو جلد از یک کتاب تهیه میکرد و عقیده داشت شاید در طول زمان یکی از آنها به دلیلی از دست برود.
این کتابخانه تخصصی با ۱۶۰۰۰ جلد کتاب در موضوعات اطلسهای جغرافیایی اطلسهای ملی و منطقهای، کتابهای هنر اسلامی، سفرنامههای چاپ سنگی دائرۃالمعارفها و ۱۲۰۰۰ جلد مجلههای ادواری جغرافیایی و تاریخی به زبانهای مختلف، حدود ۲۰۰۰۰ برگ نقشههای مربوط به ایران در موضوعات مختلف و نیز صدها گره و اطلس کوچک و بزرگ از ایران و جهان از منابع بسیار با ارزش کشور به شمار میرود.
آثار
در مجموع بیش از هفتصد اثر در حوزه جغرافیا و نقشهنگاری و گردشگری از یادگارهای ارزشمند عباس سحاب است. مجموعهای از نقشههای استانها مناطق و شهرهای ایران نقشههای سایر کشورها نقشههای جهاننما و قارههای جهان.
«اطلس چهارده قرن هنر اسلامی»
فهرست عناوین مجلدات بیستگانهٔ «اطلس چهارده قرن هنر اسلامی» به شرح زیر است:
جلد اول «کلیانی دربارۀ هنر اسلامی» جلد دوم «خوشنویسی از آغاز تا امروز » جلد سوم «تأثیر خط در سایر هنرهای اسلامی» جلد چهارم «کتابآرائی، نقاشی، تذهیب مینیاتور»، جلد پنجم «کلیاتی درباره معماری اسلامی»، جلد ششم «هنر و معماری اسلامی در ایران»، جلد هفتم «هنر و معماری اسلامی در جزیرةالعرب» جلد هشتم «هنر و معماری اسلامی در بینالنهرین و شامات» جلد نهم «هنر و معماری اسلامی در آسیای میانه و قفقاز» جلد دهم «هنر و معماری اسلامی در آفریقا» جلد یازدهم «هنر و معماری اسلامی در اندلس و جنوب اروپا» جلد دوازدهم «هنر و معماری اسلامی در آناطولی»، جلد سیزدهم «هنر و معماری اسلامی در پاکستان و افغانستان» جلد چهاردهم «هنر و معماری اسلامی در شبهقاره هند» جلد پانزده «هنر و معماری اسلامی در چین و جنوب خاوری آسیا» جلد شانزدهم «معماری مدرن اسلامی» جلد هفدهم «اطلس تاریخی جهان اسلام»، جلد هجدهم «اطلس جغرافیایی جهان اسلام» جلد نوزدهم «اطلس مفصل کشورهای اسلامی»، جلد بیستم «کتابشناسی و فهرستها» متأسفانه این مجموعه معظم در زمان حیات استاد سحاب امکان انتشار نیافت و پس از فوت ایشان، تنها جلد دوم آن تحت عنوان «هنر خوشنویسی از آغاز تا امروز» به دو زبان فارسی و انگلیسی در ۴۸۰ صفحه در ابعاد ۳۵×۲۵ سانتی متر با چاپ نفیس و جلد زرکوب به سال ۱۳۸۱ چاپ و منتشر شد. در این کتاب صدها مرقع و نمونه آثاری از خوشنویسان اسلامی سراسر جهان گردآوری شده است.
«پیشینه خط»، «درآمدی بر خطوط اسلامی، خاستگاه، گونهها و دگرگونیهای آن»، «خط عربی در گذر تاریخ و روند تکامل آن». «علل پیدایش گوناگونی در خط اسلامی»، «طلایههای خط کوفی»، «کاوشی در سرچشمههای کوفی و نسخ و ویژگیهای کلی خط اسلامی»، «خط کوفی»، «گونههای خط کوفی کوفی مشرقی کوفی مغربی» «آیا کوفی همان پیرآموز ایرانی است؟»، «زمینههای پیدایش خطوط دیگر اسلامی»، «طلیعه زیباییشناسی در خط و پیدایش نخستین خوشنویسان خط نسخ و بزرگان آن خطوط دیگر ششگانه محقق و ریحان، ثلث، توقیع رقاع»، «خطوط مهم دیگر تعلیق و شکسته تعلیق» «خطوط تفننی و کم رواج غبار، مسلسل، دیوانی رقعه، یا رقعی، سیاقت، تاج، مثنی نویسی طغرا و شبه طغرا» «نستعلیق و شکسته نستعلیق نستعلیقنویسان قرن دهم»، «نستعلیقنویسان قرن یازدهم»، «میرعماد»، «شکسته نستعلیق».
فهرست بخش تصاویر آن نیز اینگونه است: «انواع بسمله با خطوط مختلف خطوط مربوط به ائمه اطهار و خلفای راشدین»، «سنگ نبشتههای قرن ۱ و ۲ هجری»، «خط کوفی قدیم»، «خط کوفی معقلی»، «خط کوفی تزئینی»، «خط ثلث»، «خط مثنی»، «خط نسخ»، «خطوط محقق و ریحان خطوط تعلیق و دیوانی»، «خطوط چینی و ایغوری»، «خط طغرا»، «خط نستعلیق»، «خط شکسته نستعلیق»، «خط کوفی مغربی»، «خط تفننی»، «آثار خوشنویسان معاصر». در فهرست بخش پایانی کتاب به این موارد اشاره شده است فهرست اعلام» «فهرست منابع و کتابشناسی کتابهای ،فارسی کتابهای عربی»، «فهرست منابع و کتب لاتین در بخش انگلیسی منابع انگلیسی منابع فرانسوی، منابع آلمانی منابع ،ترکی، منابع سایر زبانها»
از عباس سحاب آثار منتشر نشده بسیاری برجای مانده که یکی از آنها اطلس ۶۰ سال کارتوگرافی» است. او در طول شصت سال کارتوگرافی ۷۰۰ قطعه نقشه از ایران و جهان را با قلم و مرکب و کاغذ مخصوص نقشهکشی با دست، ترسیم کرد که به خاطر ظرافت خاص، علاوه بر ارزش کاربردی به عنوان یک اثر نفیس هنری نیز ماندگار شده است.
کارنامه نشر
گستره کارنامه نشر این مؤسسه بسیار در تنوع است. با آن که این مرکز به طور تخصصی کار نشر و تدوین کتابهای نقشهنگاری اطلس و جغرافیا را دنبال میکرد اما در طول سالها فعالیت از چاپ آثار مذهبی، سفرنامهها و حمایت از گونه هایی خاص از ادبیات داستانی همچون آثار هوشنگ مرادی کرمانی نیز دریغ نمیکرد. همچنین در مقاطعی کتابهایی در زمینههای مختلف برای کودکان و نوجوانان را نیز در دستور کار قرار داد. این دیدگاه سبب شد تا در ثبت آثار منتشره توسط مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب با طیف وسیعی از آثار با موضوعات مختلف روبه رو شویم که این مسأله تأکیدی برنگاه خاص و ایران دوستی عباس سحاب و رسالت او در چاپ و انتشار کتاب در کشورش دارد.
شماری از کتابهای چاپ اول انتشارات مؤسسۀ سحاب تا زمان حیات استاد سحاب به قرار زیر هستند:
جغرافیای اقتصادی جهان؛ احمد مدنی ۱۳۵۷ آفتاب غروبناپذیر. احمد مدنی، ۱۳۵۷، ۳۶ صفحه ۳۰ ریال.
مرا دردیست اندر دل... سیروس آرمین، ۱۳۵۷، ۵۸ صفحه. • ایران انقلاب بنام خدا کلر، بریر پیر بلانشه، ترجمه قاسم صنعوی ، ۱۳۵۸، ۲۶۶ صفحه
ایران سراب قدرت. رابرت گراهام ترجمه فیروز فیروزنیا
۱۳۵۸، ۲۴۹ صفحه ۱۶۰ ریال
مجموعه طرح آزادی. بهمن رضایی، ۱۳۵۸، ۹۵ صفحه مرگ شاه آلن ویلیامز ترجمه اردشیر ایرانی ۱۳۵۸، ۲۷۱ صفحه ۱۵۰ ریال
فلسفه و اسرار حج تاریخ و جغرافیای مختصر مکه معظمه و مناسک حج . ابوالقاسم سحاب، ۱۳۵۸ ، ۲۰۸ صفحه قرآن و پدیدههای طبیعت از دید دانش امروز یحیی نظیری ۱۳۵۸، ۱۸۸ صفحه.
قصههای مجید هوشنگ مرادی کرمانی، ۱۳۵۸ چاپهای متعدد در سالهای بعد.
درگذشت
یکی از برجسته ترین جنبههای تلاش علمی استاد و وجه ممیزه وی از سایر فعالان عرصه جغرافیا در کشور این است که برای نخستین بار در قالب یک مجموعه خصوصی و با سرمایه شخصی خود وارد این حوزه شد و در گسترش این علم در کشور بسیار تلاش کرد اهمیت این اقدام زمانی مشخصتر میشود که در آن زمان تهیه نقشه در انحصار اداره جغرافیایی ارتش بود و امری محرمانه تلقی میشد این مسأله چندین دهه ایران را از آشنایی با نقشه و استفاده از آن عقب نگه داشته بود؛ که تلاش خودجوش استاد سحاب به این وقفه خاتمه داد. عبدالرحیم جعفری بنیانگذار انتشارات امیرکبیر در کتاب خاطرات خود درباره عباس سحاب گفته است:
«استاد عباس سحاب در آن زمان مانند امیرکبیر مؤسسه کوچکی داشت که خود تکتک نقشهها را با دست رسامی و رنگآمیزی میکرد و برای چاپ به چاپخانههای مختلف سفارش میداد. در آن زمان هیچ مؤسسهای برای چاپ و آمادهسازی نقشه در ایران وجود نداشت آقای عباس سحاب با پشتکار و فعالیت شبانهروزی و ابتکارات و نوآوریهای بسیار در فن نقشهکشی و تهیه نقشههای گوناگون و تصاویر مختلف برای آنها و هم چنین تألیف اطلسهای جغرافیایی مختلف حتی برای شهرهای ایران توانست هنر شگفتانگیز خود را در این زمینه به منصه ظهور برساند.»
او مردی زحمتکش و متواضع و مردمدار با قیافهای مظلوم و پوستی سبزه و قامتی متوسط [بود]...
سحاب سالها بعد با کمک فرزندانش که همه در دستگاه او خدمت میکردند توانست بزرگترین مؤسسه کارتوگرافی تولید و چاپ نقشه را در ایران به وجود بیاورد.
مرحوم استاد سحاب در سال ۱۳۴۱ اولین اطلس جغرافیایی خود را به نام اطلس ایران و جهان با همکاری مالی مؤسسه امیرکبیر تهیه و منتشر کرد که مورد استقبال قرار گرفت و چندینبار تجدید چاپ شد. بعدها کمیسیون ملی و فرهنگی یونسکو آن اطلس را به نام اطلس افغانستان و جهان سفارش داد که آقای سحاب منتشر نمود. ساخت گرههای جغرافیایی برای اولینبار در ایران از ابداع و ابتکارات اوست.
مرحوم دکتر معین با نظارت و همکاری دکتر بهمن بوستان که آن موقع از شاگردان وی بود نقشههای مورد نیاز بخش اعلام فرهنگ معین را به آقای سحاب سفارش میداد که پس از تأئید دکتر معین ترتیب چاپ آنها در فرهنگ داده میشد، به این ترتیب برای اولین بار غیر از نقشه ایران و کشورهای جهان نقشههای ایران هم در یک فرهنگ فارسی طراحی و چاپ شد اما بزرگترین کار فرهنگ زنده یاد سحاب تألیف اطلس چهارده قرن هنر اسلامی است که سالها وقت و عمر گرانقدر خود را برای آن صرف کرد و آرزو داشت تا هنگامی که زنده است دوره کامل آن منتشر شود ولی دریغ که اجل مهلتش نداد.
فرزندانش در سال ۱۳۸۱ منتشر شد که باعث خوشوقتی بسیار است. امید میرود که بقیه مجلدات چهارده قرن هنر اسلامی به همت فرزندان و خانواده آن زندهیاد چاپ و منتشر شود». استاد عباس سحاب، حاصل سالیان دراز رنج و مرارت، تجربه و اندوختههای علمی خود را در قالب آثار پُرشمار جغرافیایی علمی و ادبی به نسلهای آینده اهدا کرد و سرانجام در شامگاه یکشنبه چهاردهم فروردین ۱۳۷۹ چشم از جهان فرو بست و در قطعه هنرمندان و نویسندگان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
∎