شناسهٔ خبر: 75254725 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: انتخاب | لینک خبر

قسمت چهل و چهارم خاطرات میلسپو: شیوه‌های سیاسی «سید ضیاء» مشکوک بود؛ او به سایر نمایندگان القا می‌کرد که نفوذ خاصی بر من دارد

از سوی دیگر شیوه‌های سیاسی سید ضیاء مشکوک بود. او بدون شک امیدوار بود روابطی با هیئت برقرار کند که ما در ماشین سیاسی او به صورت مهره‌ای در آئیم و این فکر را به سایر نمایندگان القا می‌کرد که نفوذ خاصی بر من دارد. در واقع من با تقاضا‌های او همانند تقاضا‌های سایر نمایندگان رفتار می‌کردم؛ بعضی را می‌پذیرفتم و برخی دیگر را رد می‌کردم

صاحب‌خبر -

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب ماموریت آمریکایی‌ها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است.

 

آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی ارشد) دانشگاه ایلینوی بود‌.

 

نمایندگان بطور انفرادی یا دسته جمعی هر روز به من و همکارانم مراجعه و تقاضا‌های شخصی یا مربوط به حوزه انتخابیه خود را مطرح می‌کردند. من با فکر بر طرف کردن سوء تفاهم‌ها و کسب همکاری، به بازدید بسیاری از آنها می‌پرداختم. در میان این عده سید ضیاء الدین برجسته‌ترین چهره به شمار می‌رفت. حزب توده طرفدار شوروی او را دشمن میداشت و به او بر چسب «کاپیتالیست» و «فاشیست» زده بود. سید ضیاء پشتیبانی همه جانبه خود را به من عرضه کرد. من چند بار همراه با نمایندگان مجلس دوست خود با وی ملاقات و گفت‌و‌گو کردم. گروه مزبور در دوران نخست وزیری ساعد پشتیبانی با ارزشی از هیئت به عمل آورد. 

از سوی دیگر شیوه‌های سیاسی سید ضیاء مشکوک بود. او بدون شک امیدوار بود روابطی با هیئت برقرار کند که ما در ماشین سیاسی او به صورت مهره‌ای در آئیم و این فکر را به سایر نمایندگان القا می‌کرد که نفوذ خاصی بر من دارد. در واقع من با تقاضا‌های او همانند تقاضا‌های سایر نمایندگان رفتار می‌کردم؛ بعضی را می‌پذیرفتم و برخی دیگر را رد می‌کردم. تصادفاً من یکی از پیروان برجسته او را از کار برکنار کردم و با انتصاباتی که او در نظر داشت مخالفت ورزیدم. با وجود این نمایش رابطه سیاسی بین ما هر چند دلیل موجهی نداشت، بدون شک مخالفان را در مجلس تقویت میکرد و دشمنی شوروی‌ها را سخت‌تر می‌ساخت و احتمالاً به سردی دربار نسبت به ما می‌افزود. حتی دیدار من با سه چهار تن از نمایندگان متنفذ ضررش بیش از منفعت بود، زیرا نمایندگان مجلس عموماً از داشتن رهبر خوششان نمی‌آمد و کسانی که می‌کوشیدند رهبری را در دست بگیرند، از سوی نمایندگان و روزنامه‌ها به «متولیان مجلس» ملقب شده بودند.