شناسهٔ خبر: 75247167 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

استاد طاهرزاده مطرح کرد

استاد حسن‌زاده آملی؛ بازگشای باب خودشناسی و تجلی حقیقت انسان

اصغر طاهرزاده در همایش بزرگداشت علامه حسن‌زاده آملی گفت: این استاد فلسفه، همانند خورشیدی درخشان، راهی به سوی خودشناسی و حقیقت انسان باز کرده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، اصغر طاهرزاده امروز _پنج‌شنبه هفدهم مهر_ در همایش بزرگداشت علامه حسن‌زاده آملی اظهار کرد: استاد حسن‌زاده، حقیقتاً خورشید درخشانی است که باب جدیدی را برای انسان امروز باز کرد. با آمدن او، بابی باز شد که عمدتاً و عمیقاً به خود انسان برمی‌گردد.

وی افزود: جناب استاد بیان کردند که هر کس خود، باب یکی از ابواب عظیم الهی است که از این باب می‌تواند به مراتب طبیعت عروج کند، اما حضرت حق تبارک و تعالی، انسان را که حقیقت نفس پاک اوست، از ناحیه پروردگار و معیت خود وصل کرده است، نه تنها انسان بلکه همه موجودات، تا معیت با هم داشته باشند و نیاز به معرفی واقعاً حس شود.

این استاد فلسفه ادامه داد: ما علوم عقلی داریم، علم کلام داریم؛ این‌ها بیشتر از ناحیه عقل و اندیشه و فکر، انسان را معرفی می‌کنند و ما را با طبیعت آشنا می‌کنند. قوه عقلیه، قوه خیال و قوه واهمه همه قوایی هستند که اگر تربیت شوند، انسان را به سوی مراتب بالاتر طبیعت می‌کشاند. فلسفه و کلام نشان می‌دهند و محتوای پرسش انسانی که اساس فلسفه را ساخته، این است که انسان از کجا آمده و به کجا می‌خواهد برود.

طاهرزاده مطرح کرد: اما میراث عمیق بشری که در واقع انسان‌شناسی است، باید کسی به درستی معرفی کند. این معرفی نه به عنوان یک امر عقلی که کسی در عالم می‌گردد، بلکه به این معناست که تو و نفس تو، از کانال خودت و آن احساسی که داری و وجدانی که داری، این حقیقت را می‌یابی.

وی افزود: خویشتن خودت به حقیقتی متصل است که بی‌نهایت است و هیچ مقدمه‌ای لازم ندارد. به خودت مراجعه کن؛ اگر محتوای حواس و خیالات که انسان را گمراه کرده یا حتی محتوای افکار را دور بیاندازی و به خودت توجه کنی، او را می‌یابی.

این استاد فلسفه تأکید کرد: قوه خیال و قوه واهمه که شب و روز در حال فعالیت هستند و پیوسته در درون این خیالات مشغول‌اند، همه را کنار بگذار. در سکوت و آرامش، وقتی هیچ کاری در جریان نیست و هوا آرام است، به خودت توجه کن. آن همان حقیقتی است که در تو وجود دارد و او در تو تجلی پیدا می‌کند.

طاهرزاده تصریح کرد: این معنا و حقیقت، نه به عنوان فیلسوفی که عالم را می‌گردد، بلکه به عنوان توست. تو خودت متصل هستی و جزئی از حقیقت کل. وقتی به خودت مراجعه کنی، دیگر مسلمان و کافر نمی‌شناسی؛ در هر عرصه فرهنگی، این معنا می‌تواند معرفی شود. بعد از اینکه انسان از این طریق به خود مراجعه کرد، می‌تواند تمشیت شریعت را بفهمد و دیگر نیازی به عقل و کلیات ندارد. خود تو، حقیقت تو، دریچه‌ای به معیت حق تبارک و تعالی است.

وی افزود: اهل معرفت می‌گویند وجود در همه جاست و تو هم موجودی. تو سایه‌ای از آن حقیقتی و حقیقت تو بی‌نهایت است. انسان کامل را به طور کامل در بر می‌گیرد. ایشان در این عصر فریادگر چنین حقیقتی بود و راهی به سوی طبیعت و حقیقتی که مردم در اعصار گذشته گم کرده بودند، باز کرد.

این استاد فلسفه ادامه داد: او با معرفت نفس خود بلند فریاد زده است. درس‌ها و کتاب‌هایش، از جمله کتاب حق، در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه منتشر شد. ایشان حقیقت را در جان شاگردانش می‌کاشت. گاهی در عبارت دقت نداشت، اما جوهره و حقیقت توحیدی را در انسان‌ها تثبیت می‌کرد.

وی افزود: ایشان هم به همه انسان‌ها یکسان نگاه می‌کرد و عظمت را برای همه به نمایش می‌گذاشت. همه می‌توانستند از آموزه‌های ایشان بهره‌مند شوند، زیرا حقیقت انسان، حقیقتی است که با هر کس همراه است. دعوت او از طریق کتاب‌ها و سیره درس‌هایش بود. وجود ایشان وقتی با انسان برخورد می‌کرد، نفس انسانی و ابواب حضرت حق را متجلی می‌ساخت.

این استاد فلسفه تصریح کرد: فاصله‌ها و زمان‌ها بین متن و شخص، امکان فهم بیشتر متفکر را فراهم می‌کند و ما را از متفکران دور نمی‌کند، بلکه فهم او را عمیق‌تر می‌سازد.