شناسهٔ خبر: 75243670 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

یک داستان‌نویس مطرح کرد؛

نباید از داستان‌های بومی غافل شد/ لزوم داشتن نقشه‌راه برای خلق داستان

خراسان‌رضوی - یک داستان‌نویس با تشریح عناصر اصلی یک شاهکار ادبی، بر ضرورت داشتن طرح و نقشه مهندسی برای خلق داستان تاکید کرد و گفت: نویسندگان باید جهانی متفاوت خلق کنند و از ظرفیت‌های داستان‌های بومی غافل نشوند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، داوود امیریان در صد و بیستمین نشست تخصصی «عصر داستان» که بعداز ظهر چهارشنبه به همت موسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی در سالن «مکتب هنر رضوان» برگزار شد، گفت: ما در داستان‌های کلاسیک و بومی خودمان نظیر «امیرارسلان نامدار»، «شاهنامه» و.. المان‌های بسیار خوبی از تخیل، جادو، جهان سوررئال و .. داریم اما خودمان از این عناصر بهره نمی‌بریم در صورتی‌که نویسندگان خارجی از این عناصر به خوبی استفاده می‌کنند.

وی شاهکارهای بزرگ جهان را دارای چند شاخصه نظیر عشق و نفرت، جنگ و صلح، خیر و شر و.. دانست و اظهار کرد: تمام آثار بزرگ از کتاب‌های رضا امیرخانی تا «کلیدرِ» محمود دولت‌آبادی و «شاهنامه» این عناصر را در خود دارند و همین عناصر هستند که یک شاهکار را به وجود می‌آورند.

ضرورت داشتن نقشه راه در داستان‌نویسی

نویسنده کتاب «رفاقت به سبک تانک» گفت: برخی داستان‌نویسان می‌گویند یک داستان را خیلی خوب شروع کرده‌ام اما الان وسط کار نمی‌دانم آن را چطور تمام کنم. من در این موارد همواره پاسخ می‌دهم برای این اثر طرح یا پلات نداشته‌اید، شما باید برای کارتان یک نقشه مهندسی داشته باشید.

این نویسنده گفت: یک اثر یا یک بنا اول در ذهن مخترع و سازنده آن ساخته می‌شود، بعد تولید می‌شود، قبل از شروع نوشتن داستان باید برای آن یک چهارچوب مهندسی طراحی کرد.

امیریان با اشاره به ضرورت داشتن نقشه‌راه گفت: ۹۰ درصد داستان‌ها پایانش با آنچه طراحی می‌کنیم متفاوت می‌شود، اما بالاخره ما از ابتدا یک نقشه راه داشته‌ایم.

او با تاکید بر داستان پرفروش «هری پاتر» گفت: جی.کی.رولینک اثرش را بعد از نوشتن پیش ده‌ها ناشر برد، هیچ ناشری آن اثر را قبول نکرد، تا اینکه یک ناشر گمنام آن را منتشر کرد و امروز می‌بینیم که همه جهان این کتاب را می‌شناسند.

این داستان‌نویس ادامه داد: او موقع نوشتن این اثر به یک قهوه‌فروشی ارزان‌قیمت می‌رفت و یک قهوه می‌خرید تا به بهانه آن قهوه به نگارش این اثر مشغول باشد، اما امروز از حق‌التحریر همین کتاب «هری پاتر» بسیار ثروتمند شده چراکه او یک جهان متفاوت را خلق کرد.

ضرورت استفاده از المان‌های داستان‌های بومی

وی افزود: ما در داستان‌های کلاسیک و بومی خودمان نظیر «امیرارسلان نامدار»، «شاهنامه» و.. المان‌های بسیار خوبی از تخیل، جادو، جهان سوررئال و .. داریم اما خودمان از این عناصر بهره نمی‌بریم در صورتی‌که نویسندگان خارجی از این عناصر استفاده می‌کنند، در هری پاتر انسان‌ها تبدیل به حیوان می‌شوند، در داستان‌های شرقی هم می‌بینیم انسان‌ها تبدیل به اجسام می‌شوند اما داستان‌نویسان خارجی از المان‌های بومی خودشان بهره می‌برند و این موضوع را وارد سینما هم می‌کنند و جهان از آن استقبال می‌کند، اما ما از داشته‌هایمان هیچ استفاده‌ای نمی‌کنیم.

نباید از داستان‌های بومی غافل شد/ لزوم داشتن نقشه‌راه برای خلق داستان

امیریان بیان کرد: در قصه‌های فولکورمان خوانده‌ایم که دختری گل‌سری دارد، جادوگری آن گل‌سر را از دختر می‌گیرد و آن گل‌سر را تبدیل به یک دختر می‌کند، دختری که طلسم شده بوده و به همان گل‌سر تبدیل شده بود.

وی شاهنامه را سرشار از قصه و ماجرا دانست و ادامه داد: شاهنامه پر از داستان‌های حماسی، عاشقانه، تراژیک و اشک‌آور است. اما داستان‌نویسان ما از این داستان‌های بومی ما استفاده نمی‌کنند بنابراین نویسندگان خارجی از آن بهره‌می‌برند.

لزوم خلاقیت در داستان‌نویسی

این فیلمنامه‌نویس در خصوص لزوم خلاقیت در داستان‌نویسی گفت: محمود دولت‌آبادی، گل‌محمدِ «کلیدر» را با ذهن خود ساخت و به خوبی هم از آن بهره برد که امروز اینقدر این کتاب مورد استقبال مردم است.

وی با اشاره به بیتی از شاهنامه گفت: فردوسی می‌گوید «که رستم یلی بود در سیستان .. منش کرده‌ام رستم داستان» اما باید توجه کنید که اغراق با مبالغه متفاوت است، در طنز می‌شود مبالغه کرد، اما برای نوشتن داستان رئال، مبالغه امکان‌پذیر نیست.

امیریان گفت: فیلم «لعنتی‌های بی آبرو» در مورد یک دسته سرباز یهودی است که از نازی‌ها انتقام می‌گیرند و به طرز بدی آنها را می‌کشند، کشتن هیلتر هم در این داستان مبالغه است. اما در جهان داستان ممکن است با یک دیو روبه‌رو شویم، به این بستگی دارد که چطور داستان را شروع کنید.

وی اظهار کرد: نویسنده باید از خلاقیت نهایت بهره را ببرد، برخی می‌گویند در نوشتن داستان‌های مذهبی با برخی محدودیت‌ها مواجه‌اند، پاسخ من این است که به عنوان مثال برای نوشتن داستانی از زندگی پیامبر، نویسنده می‌تواند زندگی یکی از افراد در آن زمان را به تصویر بکشد و در خلال آن ماجراهای آن دوران را هم بیان کند، این‌گونه هیچ‌محدودیتی دست و پای نویسنده را نخواهد بست.

او در بخش دیگری از نشست، در خصوص طنزنویسی گفت: طنزنویسی، نوشتن در لبه تیغ است، طنز باید یک پشتوانه‌ای داشته باشد. طنز نویس باید رند باشد ما با فقر ادبیات طنز مواجه هستیم.

امیریان با بیان اینکه «جی.آر.تالکین» نویسنده ارباب حلقه‌ها خودش استاد دانشگاه و زبان شناس بوده، اظهار کرد: او خودش چند زبان خلق کرده است، خیلی مهم است که در داستان‌مان یک جهان به وجود بیاوریم، تالکین «هابیت‌ها» را بر اساس جهان فولکور اروپایی‌ها به وجود آورده، برای آنها زیست و زندگی منحصر به فردی ساخته.

وی افزود: «گابریل گارسیا مارکز» هم در صدسال تنهایی جهان متفاوتی را خلق کرده که افرادی حرکت کرده‌اند تا به اقیانوسی برسند، اما نمی‌رسند در جایی سکنی می‌کنند و همانجا جهان متفاوتی خلق می‌شود.

این داستان‌نویس بیان کرد: در امیر ارسلان وقتی اسم «فرنگ» می‌آید هم ما با خلق یک جهان مواجهیم. من در کتاب «جام جهانی در جوادیه» محله «گلبهار» را طبق آنچه دوست داشتم، به وجود آوردم. نمونه‌های دیگر آن سریال «قهوه تلخ» است.