به گزارش خبرگزاری ایمنا، عملیات «طوفانالاقصی» که در پاییز ۱۴۰۲ توسط نیروهای حماس آغاز شد، تحولی شگرف در معادلات منطقهای و جهانی ایجاد کرد. این عملیات که در واکنش به جنایات رژیم صهیونیستی و هتک حرمت مسجدالاقصی صورت گرفت، موجی از تغییرات را در پی داشت.
عملیات طوفانالاقصی موجب شد تا درگیری میان مردم فلسطین و رژیم صهیونیستی به مسیر واقعی خود بازگردد. این درگیری، بهویژه پس از تلاشهای کشورهای استعماری برای نادیده گرفتن اسرائیل بهعنوان دشمن اصلی اعراب و مسلمانان، به حالت طبیعی خود برگشت.
این تحول در روایت، بهویژه در رسانهها و افکار عمومی جهانی، تأثیر عمیقی داشت و نشان داد که مسئله فلسطین همچنان در کانون توجهات جهانی قرار دارد و تنها موضوع کشورهای اسلامی هم نیست و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
عملیات طوفانالاقصی همچنین روابط دولتهای منطقه را تحت تأثیر قرار داده و حضور و مداخله قدرتهای فرامنطقهای را تشدید کرده است. در این زمینه، بهویژه کیفیت مناسبات اعراب و اسرائیل، منازعه ایران با رژیم صهیونیستی و تحول در توازن قدرت منطقهای مورد توجه است.
این عملیات نه تنها در سطح منطقهای، بلکه در سطح جهانی نیز پیامدهای راهبردی به همراه داشت؛ موقعیت جهانی آمریکا و قدرت نرم آن تضعیف شد و نشان داد که سیاستهای یکجانبهگرایانه در منطقه با چالشهای جدی مواجه است، همچنین این تحول موجب تقویت جایگاه منطقهای جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا شد و نشان داد مقاومت اسلامی توانسته است در برابر فشارهای بینالمللی ایستادگی کند.
عملیات طوفانالاقصی بهعنوان یک نقطه عطف در تاریخ مقاومت فلسطین و تحولات منطقهای و جهانی، نشاندهنده عزم راسخ ملت فلسطین در برابر اشغالگری و جنایات رژیم صهیونیستی است. این تحول، بازتعریفی از نظم امنیتی خاورمیانه را به همراه داشته و تأثیرات آن در عرصههای مختلف همچنان ادامه دارد، ازاینرو گفتوگویی داشتیم با محسن نصری، استاد دانشگاه، پژوهشگر، نویسنده و کارشناس مسائل سیاسی که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
ایمنا: چرا طوفانالاقصی نقطه عطفی در مبارزه با رژیم صهیونیستی محسوب میشود؟
نصری: طوفانالاقصی از آن جهت حائز اهمیت است که یکی از ابعاد اصلی آن به مقاومت مردم غزه و فلسطین بازمیگردد؛ در سالهای گذشته، چنین سطحی از مقاومت و ایستادگی همراه با این میزان خسارت، شهادت، محاصره اقتصادی از سوی غرب و بروز قحطی مشاهده نشده بود، اما در جریان مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی، این بار نوع جدیدی از مقاومت شکل گرفت که آن را از تمام اتفاقات و عملیاتهای گذشته فلسطینیان در مبارزه با صهیونیسم متمایز کرد و از سوی دیگر، طوفانالاقصی موجب ایجاد نوعی بیداری اسلامی و به تعبیر دقیقتر بیداری انسانی در سطح جهان شد.
در مرداد سال ۱۳۵۸، امام خمینی (ره) با نامگذاری آخرین جمعه ماه رمضان بهعنوان «روز قدس» زمینه راهپیمایی در ایران را فراهم کردند، در آن زمان تنها تعداد محدودی از کشورهای مسلمان منطقه در این حرکت مشارکت داشتند و امروزه به مدد خداوند تبارک و تعالی و با ایستادگی و مقاومت مردم غزه و فلسطین، در واقع در پنج قاره جهان، روز قدس گرامی داشته میشود؛ به عبارتی در سراسر جهان، دانشجویان، اقشار مختلف مردم، جوانان مسلمان، اساتید و نخبگان، از مردم فلسطین حمایت میکنند و علیه رژیم صهیونیستی موضع میگیرند.
این بیداری جهانی را طوفانالاقصی رقم زد، اگرچه ریشههای آن به انقلاب اسلامی بازمیگردد. انقلاب اسلامی موجب شکلگیری بیداری اسلامی شد و در ادامه این روند، بیداری جهانی پدید آمد که اوج آن را در جریان طوفانالاقصی شاهد هستیم؛ این جریان نقطه عطفی در مبارزه با رژیم صهیونیستی محسوب میشود، چرا که از منظر جهانی موجب پیدایش نفرت گسترده علیه صهیونیسم شد، از منظر ایستادگی به تقویت مقاومت مقابل صهیونیستها انجامید و از منظر سوم نیز تأثیرات قابلتوجهی بر چشمانداز سیاسی منطقه برجای گذاشت.
در این سالها بارها از سوی مسئولان عالیرتبه رژیم ظالم صهیونیستی اذعان شده است که اسرائیل در معرض فروپاشی قرار دارد و مقاومت مردم ضمن بیداری جهانی زمینهساز یک فروپاشی بزرگ برای صهیونیستها شده است. هرچند طرف مقابل با استفاده از تمام امکانات و ارتکاب جنایات مختلف و در سایه سکوت نهادهایی همچون سازمان ملل و دیگر بازیگران بینالمللی تلاش کرد مانع این روند شود، اما این اقدامات به نتیجه نرسیده است.
در مجموع، یک منظومه سهضلعی در این جریان قابلمشاهده است؛ ضلعی از آن به بیداری جهانی در سراسر دنیا اختصاص دارد، ضلع دیگر به مقاومت مردم فلسطین مربوط میشود و ضلع سوم نیز به فروپاشی رژیم صهیونیستی و بحرانهای داخلیای اشاره دارد که برای این رژیم بهوجود آمده است و به همین دلیل، طوفانالاقصی را میتوان نقطه عطفی در مبارزه با صهیونیستها دانست.
ایمنا: عملیات طوفانالاقصی چه تاثیری در معادلات منطقهای و نگاه قدرت های جهانی به فلسطین داشته است؟
نصری: طوفانالاقصی موجب شد مسئله فلسطین در منطقه و در میان مسلمانان فراموش نشود و بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد، در حالیکه تلاشها بر این بود که فلسطینیها به فراموشی سپرده شوند و صهیونیستها بتوانند از طریق پیمانهای صلح و سازش با کشورهای عربی جایگاه خود را تثبیت کنند؛ طوفانالاقصی سبب شد مسئله فلسطین بار دیگر هم در سطح منطقه و هم در عرصه جهانی زنده شود. این رخداد موجب شد افکار عمومی دنیا بار دیگر متوجه موضوع فلسطین و مظلومیت مردم فلسطین شود.
نکته دوم از نظر تحولاتی که در سطح منطقه و جهان ایجاد شد، این است که ما شاهد افول هرچه بیشتر قدرتهای استکباری بودیم؛ چه در بُعد رژیم صهیونیستی و چه در میان قدرتهای غربی، آمریکایی و اروپایی. از سوی دیگر، این افول تنها به عوامل بیرونی محدود نبود، بلکه ریشه در درون خود این کشورها نیز داشت. بیداری ملتهایشان و مخالفت مردم با رهبران سیاسیشان نشانهای از این روند بود؛ موضوعی که پیش از این، به این شکل و گستردگی سابقه نداشت.
از جنبه دیگر، طوفانالاقصی موجب شد در معادلات منطقهای، قدرت جهان اسلام، قدرت مسلمانان و توان آنها در مبارزه با استکبار افزایش پیدا کند و بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد و در مقابل این روند، شاهد شکلگیری نفرت عمومی در سطح جهانی نسبت به صهیونیسم و آمریکا هستیم؛ نفرتی که روزبهروز گستردهتر میشود و بازتابی از تغییر نگاه افکار عمومی جهان به این تحولات است.
زمانی که انقلاب اسلامی ایران بهعنوان هسته مرکزی این حرکت شناخته میشود و نقش بیداریبخشی را ایفا کرده است، موجب ایجاد احساس مسئولیت، امید، ایمان و خودباوری در میان ملتهای مسلمان شده است؛ در نتیجه، پس از وقوع طوفانالاقصی مشاهده میشود که جریانهای استکباری از نقش انقلاب اسلامی ایران خشمگیناند و اظهار میکنند که این انقلاب اسلامی بود که به مردم فلسطین روحیه، امید، انگیزه و خودباوری بخشید و از آنها حمایت کرد؛ همین روحیه و باور انقلابی سبب شد رهبرانی همچون یحیی سنوار اعلام کند «ما هیچ صلح و سازشی با صهیونیستها نداریم؛ یا پیروز میشویم یا کربلا پدید میآید.»
این مقاومت در سطح منطقه تحولات مهم منطقهای و جهانی را رقم زده است و علاوه بر آن، موجب تقویت وحدت میان شیعیان و مسلمانان برای مبارزه با دشمن اصلیشان شده است؛ دشمنی که در سطح جهانی، شیطان بزرگ آمریکا و در منطقه صهیونیستها شناخته میشود. به همین دلیل، این جریان گامی مؤثر در مسیر ظهور تمدن اسلامی ایرانی برداشته و افول تمدن غربی یا توحش غربی را به سقوط نزدیکتر کرده است.
ایمنا: چشمانداز آینده مقاومت و رژیم غاصب و ظالم صهیونیستی پس از طوفانالاقصی را چگونه میبینید؟
نصری: در تبیین چشمانداز آینده، باید از قرآن مجید استفاده کرد که خداوند در آن میفرماید: «اگر مرا یاری کنید، یاریتان خواهم کرد؛ اگر تقوا پیشه کنید، اگر مقاومت ورزید، اگر مبارزه کنید، اگر جهاد نمایید، من یاریتان خواهم بود؛ و اگر من یاریگرتان شدم، هیچکس بر شما غلبه نخواهد کرد.» بر مبنای این سنت الهی، به قطع و با مشیت الهی، در آینده نزدیک شاهد نابودی صهیونیستها خواهیم بود و رخدادهای دو سه ساله اخیر این روند را تسریع کرده است.
مقام معظم رهبری پیش از این بیان کردهاند «فلسطین کلید رمزآلود ظهور است» و نیز اعلام کردهاند «ما به قله نزدیک شدهایم». امر نشان میدهد هنگامی که میان مسلمانان بیداری رخ دهد و در میان ملل غیرمسلمان در اروپا و غرب و در پنج قاره دنیا نیز بیداری پدید آید بهگونهای که نفرتی نسبت به صهیونیسم و آمریکا شکل بگیرد و مردم پرچم فلسطین و پرچم جمهوری اسلامی ایران را برافرازند، این روند نشاندهنده نزدیک شدن به ظهور است.
مجموع این تحولات مؤید آن است که انشاءالله مسیر بهسوی ظهور حضرت حجت (عج) فراهم میشود؛ از این رو چشمانداز آینده را میتوان شامل نابودی صهیونیستها، افول قدرت آمریکاییها، پیروزی مسلمانان و زمینهسازی برای ظهور دانست.
ایمنا: دانشجویان چطور میتوانند در این عرصه اثرگذار باشند؟
نصری: دانشجویان، مهمترین کاری که میتوانند انجام دهند، جهاد تبیین است. مهمترین کار امروز دانشجو، جهاد تبیین است. مقام معظم رهبری نیز فرمودهاند: «جهاد تبیین هم فریضه واجب است، هم فوری و هم قطعی.»
در حوزه وظایف دانشجویان، جهاد تبیین بهعنوان رویکردی محوری مطرح است. دانشجو باید ابتدا برای خود آگاهی و شناخت و بصیرت بهدست آورد و سپس این آگاهی و شناخت و بصیرت را به دیگران انتقال دهد که جنگ شناختی و جنگ ترکیبی دشمنانمان با شکست مواجه شود.
امروز همه امید آنها معطوف به این نکته است که با جنگ تبلیغاتی و فریب و دروغ اذهان مردم را تغییر دهند؛ از این رو، مهم است این دانشجو بداند چگونه جهاد تبیین را بهعنوان کار مهم امروز اجرا کند.
جهاد تبیین بهطور مشخص دارای دو بعد است؛ نخست آنکه فرد باید برای خود آگاهی و بصیرت و شناخت دقیق، بر اساس بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری بهدست آورد و دوم آنکه وظیفه آگاهیبخشی و بصیرتدهی نسبت به اقشار و نسبت به دانشجوهای دیگر و سایر اقشار جامعه را بر عهده گیرد.
بر این اساس لازم است در این زمینه برنامهریزی صورت گیرد تا در مسائل داخلی کشور و مسائل منطقهای و مسائل جهانی اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی، نظامی و غیره دانشجو هم اطلاعات و تحلیل دقیقی برای خودش داشته باشد و هم آن اطلاعات و تحلیل را انتقال بدهد به دیگران، تا آن جنگ شناختیِ دشمنان ما با شکست مواجه شود.