ایران و بهویژه خراسان به حضور امام رضا (ع)، چنان برکت یافته است که خاکش را به تبرک میشود سرمه چشم کرد. همین نگاه جغرافیایی است که تاریخ و هویت ما را نیز، ذیل تعریف خویش گرفته است. چنانکه نسبت ما ایرانیها با امام رضا (ع)، هم در هیئت
امت- امامت در اندیشه شیعی شکل میگیرد و هم در نسبت ملی با سرمایهای تمدنی و فرهنگی، نظام پیدا میکند. حضور ایشان در خراسان و آرامگاه نورانیاش در مشهد، امام رضا (ع) را به محور هویت دینی و اجتماعی و حتی ملیِ ایرانیان تبدیل کرده است. بهراستی کدام شخصیت ملی را میتوان یافت که دامنه اثرگذاریاش، در تربیت و فرهنگ و تمدن ملت این همه گسترده باشد؟
خوبان ما زیست رضوی را سرشار از آموزههایی میبینند که میتواند امروزمان را بسازد. اصلا میزان خوبی را در نزدیکی رفتاری به الگوی رضوی میشود تعریف کرد. مگر نه اینکه جامعه همیشه به صبر راهبردی، هدایتگری اخلاقی و سبک زندگی پسندیده نیاز دارد، خب چه اسوهای حسنهتر از امام رضا (ع)؟
پذیرش ولایتعهدی مأمون عباسی از سوی امام رضا (ع)، دقیقا جلوهای از صبر و تدبیر راهبردی بود. ایشان این جایگاه را نه برای بسطِ قدرتِ خویش، بلکه برای حفظ کیان معنایی اسلام، ایجاد فرصت برای نشر معارف اهلبیت و محدود کردن تأثیرگذاری دستگاه خلافت پذیرفتند.
امام رضا (ع) نشان داد که گاهی ماندن در متن قدرت، بهمنظور هدایتگری، راهی برای بقا و رشد حقیقت است. در این حقیقتگستری است که ایشان به الگوی زیست مؤمنانه و مسئول در شرایط سخت مشهور و به «امام گفتوگو» نامبردار میشوند.
مناظرات علمی ایشان با متفکران مسیحی، یهودی، زرتشتی و حتی ملحدان، نشان داد که هدایت دینی باید بر پایه عقلانیت، استدلال و احترام به مخاطب استوار باشد. در جامعه امروز ایران، که تنوع فکری و فرهنگی رو به گسترش است، بازخوانی این سیره نشان میدهد که امروز هم امام ما حضرت رضا (ع) است.
کسی که سیرهاش با عقلانیت و استدلال، جامعه را هدایت میکند. همین سنت رضوی میتواند مدام برای ما مدلسازی داشته باشد. مگر نه اینکه ما در ساحت فردی- خانوادگی با فقر گفتوگوی سازنده روبهروییم چه رسد به سطوح حکمرانی؟ ما اگر درس گفتوگوی امام را سرمشق زیست سیاسی- اجتماعی- فرهنگی خود کنیم، بسیاری از مصائب، شکل نخواهد گرفت تا برای ما مشکلسازی کند.

در منهج امام رضا (ع) به بردباری و خویشتنداری نیز خواهیم رسید وقتی ایمان بیاوریم به این واقعیت که: الصَّبرُ رأسُ الإیمان؛ صبر، ستون اصلی ایمان است. این صبر میتواند اعجاز خود را در حوزههای گوناگون نشان دهد و نشان راه هدایت گردد. مردمداری، مردمیاری، خیرخواهی، نصیحتگری و... در نظام تربیتی رضوی راه را به سوی رستگاری میگشاید. ایرانیان در طول تاریخ، این درسها را از امام رضا (ع) فراگرفته و به کار بستهاند. این که ما حرم را پناهگاه معنوی خود میدانیم ناظر به تعریف همین نسبتهاست.
در نظم شایسته خود است که قرارها را قوام میبخشد تا حرم هم میدان زیارت باشد و هم محور تربیت و همبستگی اجتماعی و هم کانون وحدت ملی. با این منطق است که منطقه ما حرمت پیدا میکند. ما نیز ایشان را نه صرفا امامی تاریخی بلکه رهبری تاریخ ساز و چراغ هویت دینی، اجتماعی و فرهنگی و تمدنی میبینیم. برای ما امام رضا (ع) امروز همان نقشی را دارند که در قرن دوم و دوران حیات خاکی خود داشتند. تأثیر از این نقش است که به تحقق نقشه خدا در تربیت انسان میانجامد.