شناسهٔ خبر: 75233153 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: الف | لینک خبر

یک ادعای عجیب درباره کشف حجاب رضاخانی

صاحب‌خبر -

گروه تعاملی- حسین مروتی
اینکه کسانی ناآگاه و نوعا کم دانش به دلیل ناراحتی و عصبانیت از کسی یا چیزی سخنی بگویند که نه با واقعیت سازگار است و نه اساس درستی دارد شاید عجیب نباشد، اما وقتی همین رفتار از دانش آموختگان و خواص و مدعیان سر می زند آن وقت باید یا به دانش و ادعای خاص بودن این افراد شک کرد یا باید به یک مشکل عمیقا فرهنگی که گریبانگیر جامعه ماست اعتراف کرد. مشکلی که چنان فراگیر است که عامی و خواص نمی شناسد و اکثریت قابل اعتنایی از افراد جامعه به آن مبتلا هستند. برای نمونه آقای « محسن برهانی» حقوقدان به تازگی  مدعی شده است که ماجرای کشف حجاب رضاخانی به مخالفت او با حجاب و چادر بر نمی گردد بلکه دستور او ناظر بر بی نقاب و بی روبنده شدن زنان بوده و این همان عمل به دستور فقهی و دینی است که بدون پوشش بودن وجه و کفین (چهره و دو دست) را مجاز دانسته. او با نوعی ریتوریک و هیجان هم می گوید مطمئمن است مخاطبانش این موضوع را نمی دانستند و نتیجه ای که لاجرم گرفته می شود این است که تمام آنچه درباره رضاخان در ماجرای کشف حجاب گفته شده بی دلیل بوده.

آقای برهانی حتی می گوید دلیل کشیده شدن چادر از سر زنان هم این بوده که طبیعتا کشیدن روبنده از شوی ماموران باعث افتادن چادر هم می شود اما دستوری قانونی نه برای لباس زنان و نه مشخصا برای چادر صادر نشده. 

جدا از اینکه حتی بزور متوسل شدن برای کنار گذاشتن روبنده زنان خودش مانند به زور حجاب کردن تا چه حد امر قابل دفاعی است، آقای برهانی با این همه نامه و سند که درباره واقعه کشف حجاب وجود دارد چه می کند؟ او می گوید همه اسناد را دیده اما چیزی از این سندها مبنی بر صحت ادعای ممنوعیت روبنده نه چادر، در ماجرای کشف حجاب، ارائه نمی کند. آیا در این اسناد تفکیک روبنده و چادر وجود دارد؟  به نظر می رسد او اسناد مغایر با این ادعا را کاملا نادیده می گیرد. وانگهی با رفتار خود رضاشاه و خانواده اش چه کنیم که در مجلسی برای همین منظور خانواده اش بدون چادر حاضر شدند نه بدون روبنده ! 

 اینکه مخالفت با یک رفتار و رویه غلط درباره ترویج حجاب طی سال های گذشته باعث شود یک حقوق دان بخواهد سخنانی صرفا مغایر با آنچه تا حال گفته شده بگوید حقیقتا مساله امر عجیبی است که محدود به آقای برهانی هم نمی شود و تحلیل آن نیازمند جامعه شناسی و روان شناسی عمیق ماست.