به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نمایشگاه «لایههای خاموش» با آثار شادی رستمی در ادامه جریان نقاشیخط معاصر ایران برپا شده است؛ جریانی که طی نیمقرن گذشته با حضور چهرههای شاخصی شکل گرفت، اما در سالهای اخیر به دلیل تکرار فرمولهای آشنا و استفاده صرف از ظرفیتهای تزئینی خط، با بحران جدی در محتوا و زبان مواجه شده است. در چنین بستری، هر هنرمند تازهنفس ناگزیر است با حساسیت بیشتری قدم بردارد تا اثرش در دام کلیشه و بازتولید گرفتار نشود.
آنچه در آثار رستمی به چشم میآید، کوششی آگاهانه برای عبور از سطح خوشنویسی تزیینی و رسیدن به تجربهای تصویری و مفهومی است.
هنرمند بهجای تأکید بر مهارت سنتی قلم یا ظرافتهای کلاسیک، خط را بهعنوان ماده خام بصری در بستر رنگ و بافت قرار داده است. در برخی آثار، لایههای متنوع رنگی حروف را احاطه کرده و به فضایی پرهیجان و ریتمیک منجر شدهاند. تکرار فرمها و همنشینی رنگهای پرقدرت، اثری نزدیک به موسیقی تصویری پدید آورده که چشم را وادار به حرکت و پیگیری میکند.
در نقطه مقابل، آثار مینیمالتر مجموعه، همچون کارهایی بر زمینه سرخ، بر تضاد میان سکوت و فریاد استوارند. قلمگذاریهای سیاه و قدرتمند بر بستری یکنواخت و خالص، نوعی شدت بیانی را به نمایش میگذارند که بیش از هرچیز بر تجربه وجودی خط تکیه دارد. این آثار بهظاهر ساده، بهلحاظ ساختاری قویترند، زیرا از شلوغی فاصله گرفته و به شفافیت زبانی دست یافتهاند.
با این حال، نمایشگاه از نظر یکدستی و انسجام بصری، همچنان جای نقد دارد. در بخشی از آثار، استفاده بیش از حد از رنگهای متنوع باعث شده است که خط بهجای محوریت، در میان جلوههای رنگی گم شود. در اینجا خطر آن وجود دارد که اثر بیشتر به پوستر یا طراحی گرافیکی شباهت پیدا کند تا تجربهای خالص در حوزه نقاشیخط. این مسئله نشان میدهد که هنرمند هنوز در حال آزمون و خطا میان «بیان تصویری» و «بار معنایی خط» است و راهی برای رسیدن به تعادلی پایدار در پیش دارد.
بیانیه نمایشگاه بر مفهوم «لایههای خاموش» تأکید میکند؛ ایدهای که از منظر نظری میتواند نقطه اتکای محکمی برای مجموعه باشد. خاموشی بهعنوان استعارهای از سکوت، لایه پنهان معنا و حتی مکث در برابر هیاهوی بصری جهان امروز، ظرفیت بالایی برای گسترش دارد. اما در انتقال این ایده به زبان تصویری، هنوز همه آثار به یک اندازه موفق عمل نکردهاند. برخی کارها، بهویژه آنهایی که بر محوشدن و لایهلایه شدن خطوط تمرکز دارند، بهخوبی حس خاموشی و غیاب را منتقل میکنند؛ اما در دیگر آثار، رنگهای درخشان و تکرارهای شلوغ، فاصله زیادی با مفهوم خاموشی دارند و بیشتر بر هیجان بصری تکیه میکنند تا مکاشفه درونی.
از نظر جایگاه در نقاشیخط معاصر، میتوان گفت رستمی تلاش دارد از حاشیه خوشنویسی سنتی فاصله بگیرد و به سوی زبانی معاصرتر حرکت کند. او برخلاف بسیاری از آثار رایج این جریان، صرفاً به نمایش زیبایی خط قانع نیست و میکوشد میان فرم، رنگ و مفهوم رابطهای معنادار برقرار سازد. این رویکرد ارزشمند است و میتواند زمینهساز تجربههای جدیتر در آینده باشد، مشروط بر آنکه هنرمند در ادامه، محدودیتهای خود را بشناسد و از وسوسه رنگآمیزیهای بیش از حد یا تکرارهای صرفاً تزئینی فاصله بگیرد.
نمایشگاه «لایههای خاموش» در مجموع تلاشی است در جهت یافتن زبانی شخصی و معاصر در دل نقاشیخط. آثار مجموعه اگرچه از نظر کیفی در یک سطح قرار ندارند، اما چشماندازی از مسیر جستوجوگرانه هنرمند ارائه میدهند. این جستوجو، با تمام ضعفها و قوتهایش، نشانه حرکت است و همین ویژگی، آن را برای مخاطب و منتقد جذاب میسازد.
در پایان باید گفت که اهمیت اصلی این نمایشگاه نه در بینقص بودن آثار، بلکه در طرح پرسشی اساسی است: خوشنویسی در جهان معاصر چه نسبتی با تصویر، رنگ و مفهوم دارد؟ «لایههای خاموش» پاسخی قطعی به این پرسش نیست، اما جسارت ورود به آن را دارد و شاید همین جسارت است که آن را از بسیاری تجربههای سطحی مشابه متمایز میکند.
در این نمایشگاه، ۲۰ اثر خوشنویسی، نقاشی و کالیگرافی به روی دیوار رفته است.
در بیانیه نمایشگاه «لایههای خاموش» آمده است: «کلمهها همیشه گفته نمیشوند. گاهی نوشته میشوند، گاهی پنهان میمانند و گاهی در لایههایی خاموش، آرام میجوشند. نمایشگاه «لایههای خاموش» تلاشی است برای کشف کلمههایی که همیشه گفته نمیشوند، گاهی نوشته میشوند، گاهی پنهان میمانند و گاهی در لایههایی خاموش، آرام میجوشند.
نمایشگاه «لایههای خاموش» تلاشی است برای کشف آنچه در عمق واژهها نهفته است نه فقط معنا، بلکه بافت، حجم و حضور. در این مجموعه، در بعضی آثار کالیگرافی از دوبعدی بودن فراتر میرود؛ حروف، از سطح کاغذ جدا میشوند و به شکلهایی ملموس و لایهدار درمیآیند. افزودن حجم نه تنها به آثار بُعد فیزیکی میبخشد، بلکه فرصتی است برای تماشای واژهها با نگاهی تازه؛ واژههایی که شاید در ابتدا خاموش بهنظر بیایند، اما با اندکی مکث و دقت شروع به سخن گفتن میکنند. در این آثار، هر برجستگی، هر خط و هر لایه، حامل بخشی از یک شعر است. روایتی از افکاری رسا و از معناهایی که پشت حجمها پنهان شدهاند.»
انتهای پیام/