شناسهٔ خبر: 75227835 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

در گفت‌وگو با رئیس هیئت‌مدیره انجمن ناشران کودک و نوجوان مطرح شد؛

کتاب‌ کودک به کتابخانه‌های مدارس راهی ندارد/انبارهای پُر، قفسه‌های خالی

رئیس هیئت‌مدیره انجمن ناشران کودک و نوجوان می‌گوید؛ اگر کتابخانه‌های سازمان‌های مختلف امکانات دریافت کتاب از ناشران را داشته باشند و بتوان دسترسی به کتاب‌ها را برای آن‌ها فراهم کرد، قطعا شمارگان کتاب‌های این حوزه متفاوت از وضع موجود می‌شود.

صاحب‌خبر -

سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اهمیت کتاب کودک و نوجوان موضوعی است که در ظاهر شاید ساده به‌نظر برسد اما در حقیقت یکی از پایه‌های اصلی فرهنگ و آینده هر جامعه محسوب می‌شود، کتاب کودک، فقط مجموعه‌ای از کلمات و تصاویر رنگارنگ نیست. این کتاب‌ها دروازه‌ای هستند به دنیای اندیشه، تخیل و احساس؛ جایی که کودک، نخستین‌بار با مفاهیم دوستی، عدالت، عشق، شجاعت و انسانیت آشنا می‌شود.

کودک هنگام خواندن داستان، خود را جای قهرمان می‌گذارد، شکست و پیروزی را تجربه می‌کند و بدون آنکه بداند، درس زندگی می‌آموزد. می‌توان گفت که کتاب‌های کودک و نوجوان نقش بسیار مهمی در پرورش خلاقیت، تقویت زبان، رشد تفکر انتقادی و شکل‌گیری شخصیت اجتماعی دارند. هر واژه‌ای که کودک می‌خواند، بذر دانشی است که در ذهن او کاشته می‌شود و روزی به درخت اندیشه و خرد بدل خواهد شد.

اما در کنار این اهمیت بزرگ، متأسفانه مشکلات متعددی بر سر راه تولید کتاب کودک و نوجوان وجود دارد؛ فارغ از مشکلات نوآوری و خلاقیت در این حوزه، مشکل دوم، هزینه زیادی تولید و چاپ کتاب‌های مصور است. چاپ رنگی، طراحی جذاب و کاغذ باکیفیت هزینه‌بَر است که با توجه به نوسانات نرخ کاغذ و مقوا بسیاری از ناشران از عهده آن برنمی‌آیند. اما باید دانست که سرمایه‌گذاری در حوزه کتاب کودک و نوجوان، سرمایه‌گذاری برای آینده فرهنگی کشور است. به بهانه ۱۶ مهر روز ملی کودک، ایبنا میزبان فتح‌الله فروغی، رئیس هیئت‌مدیره انجمن ناشران کودک و نوجوان بود، او در این مصاحبه به اهمیت کتاب کودک و نوجوان اشاره و بر لزوم توجه سیاستگذاران فرهنگی از آثار این حوزه تاکید کرد.

- اهمیت هفته کودک چیست و فکر می‌کنید آثاری که درباره و برای این گروه سنی تولید می‌شود، تا چه میزان پاسخگوی نیاز آن‌ها است؟

آنچه که در اسناد، به عنوان هدف نام‌گذاری هفته کودک مطرح شده ارتقای فعالیت‌ها و برنامه‌هایی است که موجب دیده شدن کودک می‌شود، یعنی قرار است در این هفته فعالیت‌هایی انجام شود که کودکان بیشتر دیده شوند و در مجموع این مناسبت‌ها به این منظور است بیشتر به کودکان توجه شود؛ به‌عبارت دیگر حقوق کودکان تبیین شده و به حقوقشان توجه شود. مثل سایر هفته‌ه که در طول سال داریم، باید نگاهمان معطوف و متوجه آن موضوع شود، بنابراین هدف در هفته کودک توجه کردن به کودکان و نیازهای آن‌ها است. معنای صحبت من این است که که باید نیازهای کودکان در این هفته بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و برنامه‌هایی داشته باشیم که به نیازهای آن‌ها بتوانیم پاسخ بدهیم و نیازهایشان را برطرف بکنیم. اگر موفق نشویم نیازهایشان را بسنجیم، بررسی و رفع کنیم قاعدتاً این هفته هیچ خاصیت و ارزشی ندارد و ممکن است فقط در حد یک نام و یک هفته بماند.

اما موضوعاتی به نظرم می‌رسد که فکر می‌کنم باید در هفته کودک به آن توجه شود؛ البته شاید در سال‌های گذشته هم به آن توجه شده اما ضرورت دارد که بار دیگر در اینجا به آن پردازم؛ نخستین موضوع راجع به رشد کودک است. فضا و اتمسفری است که کودکان باید در آن رشد کنند و بالنده شوند. نکته دوم، بحث هویت کودک است؛ اینکه کودکان هویت داشته باشند، هویت خودشان را درک کنند و از هویتشان استفاده ببرند. نکته مهم دیگری که به نظر من به‌عنوان یک معلم وجود دارد، بحث آموزش است؛ یعنی در حقیقت کودکان دسترسی راحت، آسان و امکان‌پذیر به آموزش داشته باشند. وقتی می‌گویم آموزش، تلقی من فقط آموزش و آموزش‌های رسمی نیست؛ بلکه به‌طور کلی درباره آموزش بحث می‌کنم، همچنان که مثلاً موضوع رفاه هم برای کودکان نکته حائز اهمیتی است؛ البته موارد دیگری هم وجود دارد که می‌خواهم به این چند نکته توجه بیشتری داشته باشم و به این سمت بروم که آیا به عنوان ناشر هم توانسته‌ایم در هفته کودک به نیازهای کودکان، پاسخ بدهیم یا نه.

- ایام هفته کودک به روزهای مختلف نامگذاری شده، ۱۹ مهر را به نام «کتاب؛ دنیای شگفت‌انگیز کودکان» نامگذاری کرده‌اند، کتابخوانی کودکان را چطور می‌بینید؟

با توجه به اهمیت موضوع کتاب و کودکان باید گفت که یکی از موضوعاتی که در این حوزه باید به آن توجه کنیم بحث آموزش است، به‌نظرم زمینه آموزش، مطالعه و خواندن است؛ بنابراین فکر می‌کنم که به عنوان خواندن و مطالعه باید توجه کنیم. زمینه مطالعه و خواندن، کتاب است، از نوع کتابی که مورد نیاز کودک باشد و بتواند نیازهای کودک را برطرف کند.

مطالعه یکی از محورهای مهمی که در یونسکو به آن توجه می‌شود؛ بعد از مفهوم «زیستن» است، یعنی می‌گوید که زیستن نکته مهمی است اما بعد از آن اشاره می‌کند که بچه‌ها باید به امر خواندن و مطالعه، دسترسی آسانی داشته باشند. اما وقتی می‌گوییم دسترسی آسان به مطالعه و خواندن، باید از مهم‌ترین سازمان و نهادی که در این حوزه مسئولیت دارد نام ببریم؛ وزارت آموزش و پرورش. به زعم من و به عقیده من، آموزش پرورش می‌تواند این نقش را از طریق معلمان آگاه و کتابخوان و از طریق برنامه‌های درسی به‌روز و مورد نیاز بچه‌ها، به خوبی ایفا کند.

تا کی و چقدر باید ذهن بچه‌هایمان را از محفوظات پُر کنیم و کاربرد این دانش‌ها را در زندگی به آن‌ها آموزش بدهیم؟ دانش باید به کاربرد منجر شود، اگر فقط دانش باشد به درد نمی‌خورد. من فکر می‌کنم نقش آموزش و پرورش در فراهم کردن امکان دسترسی به دانش برای بچه‌ها خیلی خیلی مهم است. به نظر من داشتن معلمان آگاه و کتابخوان و داشتن برنامه‌های درسی متنوع و مورد نیاز بچه‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است، به این دلیل که اگر یک مسیر را دنبال کنیم که بچه‌ها فقط با کتاب‌های رسمی و درسی آموزش و پرورش آشنا بشوند، راه را اشتباه رفتیم؛ البته نمی‌گویم که کتاب درسی و رسمی اولویت ندارد، آن‌ها هم به جای خود، اهمیت دارند، اما همه عناصر و ارکان آموزش و پرورش بر این موضوع متمرکز شدند که بچه‌ها فقط به کتاب درسی توجه کنند، غفلت اینجا رخ می‌دهد؛ از این جنبه که بچه‌های خودمان را از دسترسی به منابع آموزشی دیگر محروم می‌کنیم، وقتی می‌گویم منابع آموزشی دیگر، منظورم منابع مطالعاتی است که بچه‌ها می‌توانند از آن استفاده کنند و به زعم من، این منابع آموزشی به خواندن بهتر، درک بهتر و فهم بهتر و بیشتر مفاهیم کتاب‌های درسی کمک می‌کند.

این منابع آموزشی کتاب‌هایی است که در جامعه ازسوی ناشران کتاب کودک و نوجوان تولید می‌شود؛ از طریق پدیدآورندگانی که نیازهای کودکان را می‌شناسند، می‌نویسند، تصویرگرانی که برای آن محتوا تصویر می‌آفرینند و ناشرانی که باید این محتوا را در بهترین حالت و بهترین فیزیک به بچه‌ها ارائه بدهند؛ البته دسترسی آسان، موارد دیگری هم دارد، واقعاً باید دسترسی را تسهیل کنیم تا اثری که تولید شده به راحتی هم در اختیار بچه‌ها قرار گیرد؛ بنابراین نقش نهادهایی مثل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، فروشگاه‌های بزرگ کتاب، کتابخانه‌های کلاسی و کتابخانه‌های مدرسه اینجا می‌تواند بسیار پُررنگ باشد.

کتاب‌ کودک به کتابخانه‌های مدارس راهی ندارد/انبارهای پُر قفسه‌های خالی

- حدود ۱۶ میلیون دانش‌آموز داریم که اغلب در فضاهایی آموزش می‌بینند که یا کتابخانه ندارند یا اینکه کتابدار ندارند که کتاب‌های خوب را به آن‌ها معرفی کنند، از سوی دیگر با عناوین گسترده تولید کتاب کودک روبه‌رو هستیم که ویترین چندانی برای عرضه ندارند، با توجه به ظرفیت خوب کتابخانه‌های مدارس، آیا می‌توان امیدوار بود که اتفاق خاصی رخ بدهد؟

با نظر حضرتعالی موافقم، در صحبت‌هایم هم قبلاً به دسترسی آسان اشاره کردم، دسترسی آسان از این منظر می‌تواند مورد توجه قرار گیرد که اگر جامعه کودک، محصولاتی که تولید شده را بگیرند، بخوانند و استفاده کنند. علی‌القاعده نباید شاهد شمارگان اندک کتاب باشیم، اینکه شمارگان کتاب در حوزه کتاب کودک و نوجوان اندک است به این معنا است که یا نتوانستیم آنچه که مورد نیاز بچه‌هاست تولید کنیم یا آنچه را هم که تولید کردیم نتوانستیم به آن‌ها ارائه بدهیم و از این دو حالت خارج نیست.

اگر کتابخانه‌های کلاسی برقرار شده و منظم بشود، ممکن است. حالا شاید برخی بگویند که کتابخانه‌های کلاسی داریم، من هم نمی‌گویم نداریم اما معتقدم باید سازوکار و ساماندهی مناسب باشد، اگر ۲۰ درصد واحدهای آموزشی که در سطح کشورمان داریم، در کتابخانه‌های کلاسی، یک عنوان کتاب قرار گیرد، شمارگان کتاب کودک امروز نباید این تعداد باشد، پس معنایش این است که دسترسی آسان از آن طریق اتفاق نیفتاده است. همین موضوع را درباره کتابخانه‌های مدرسه‌ای هم باید در نظر گرفت، بحث کتابداران معلم و کتابخوان، معلمانی که با خواندن و مطالعه مفید آگاهی داشته باشند، بحث اساسی است. این را به کتابخانه‌های عمومی هم در کانون، هم در نهاد کتابخانه‌های عمومی و هم کتابخانه‌های شهرداری هم باید تعمیم داد، در آنجا هم اگر آن‌ها امکانات دریافت کتاب از ناشر را داشته باشند و بتوانند دسترسی آسان را فراهم کنند، شمارگان کتاب‌ها متفاوت و متغیر از وضع موجود خواهد بود.

- شمارگان کتاب در حوزه‌های مختلف طی سال‌های اخیر سیر نزولی داشته است، این موضوع در حوزه کودک هم دیده می‌شود، ارزیابی شما از وضعیت تولید کتاب کودک در کشور چیست؟

صحبت شما را قبول دارم اما اگر مقایسه‌ای با حوزه‌های دیگر داشته باشیم، شمارگان کتاب‌های کودک و نوجوان شرایط بهتری دارد.

- آیا عدد یا آماری در این حوزه دارید؟

نه الان عدد دقیقی ندارم، شاید با اطلاعاتی که در موسسه خانم کتاب دارید، بتوانید به آمار دست پیدا کنید.

- بله. اما مسئله اینجا است که شمارگان کتاب معمولاً با خوداظهاری ناشر درج می‌شود و خیلی دقیق و قابل اتکا نیست...

بله. من می‌پذیرم؛ واقعاً آمارهای خیلی دقیقی نیست اما اگر به اقتصاد نشر نگاه کنید، می‌بینید که در حال کوچک شدن است، این موضوع نشان می‌دهد، محصولات یا تولید نشده یا فروخته نشده و در انبارها باقی مانده است. به‌نظرم محصولات کتاب کودک در انبارها وجود دارد.

- اگر نگاهی به آمار و ارقام داشته باشیم شاهد این موضوع هستیم که خصوصاً طی سال‌های اخیر بیشتر افراد ناشناس به سمت آثار ترجمه شده حرکت کردند و یکی دو سال اخیر اوضاع اقتصادی خیلی مناسب نبوده و بیشتر شاهد چاپ مجدد کتاب هستیم تا چاپ نخست کتاب، به دلیل ارتباطی که با بدنه ناشران کودک دارید، علت آن را چه می‌دانید؟

واقعیت امر این است که وقتی چرخه اقتصادی نشر به درستی نچرخد، ناشر به عنوان تولیدکننده محصول مجبور است هزینه‌هایش را کاهش بدهد، یعنی اولین راهی که به ذهنش می‌رسد کاهش هزینه‌ها است و بعد از آن به افزایش قیمت فکر می‌کند؛ زیرا در کتاب افزایش قیمت به زعم ناشران یعنی نخریدن. به همین دلیل ناشران بیشترین دقت را روی این خواهند داشت که قیمت کتاب‌ها افزایش پیدا نکند؛ زیرا از همان میزانی هم که فروخته می‌شد، کم می‌شود. بنابراین توجه ناشران به سمت این می‌رود که هزینه‌هایشان را کاهش دهند. امروزه تصویرگران با وجود اینکه حق و حقوق حقیقی‌شان را دریافت نمی‌کنند اما هزینه تصویرگری کتاب کودک برای ناشر خیلی زیاد است، پدیدآورنده و نویسنده هم همین‌طور هستند.

- مواد اولیه مورد نیاز ناشران کودک و نوجوان نیز عمدتاً گران‌تر از سایر حوزه‌ها است، چاپ چهاررنگ، کاغذ و مقوای گلاسه و.. همگی چالش‌هایی است که پیش پای فعالان این حوزه قرار دارد.

بله؛ هزینه‌های تولید چاپی و هنری کار کتاب کودک در مقایسه با حوزه‌های دیگر واقعاً بسیار زیاد است، بنابراین ناشر برای اینکه بتواند چرخه اقتصادی خود را تا حدی تنظیم کند، به آثاری روی می‌آورد که هزینه کمتری دارد؛ یا باید ترجمه انتخاب کند چون هزینه‌های تصویرسازی ندارد یا به سمت چاپ مجدد آثاری برود که پیش از آن منتشر شده است.

- انجمن ناشران کودک و نوجوان در بازه‌های زمانی مختلف برنامه‌های مختلف می‌کرد، به عنوان مثال برگزاری نمایشگاه کتاب در کارخانه‌ها یا برگزاری دوره‌های آموزشی آنلاین و حضوری، اما نگاهی به فعالیت سال‌های اخیر انجمن نشان می‌دهد که این برنامه‌ها خیلی کمرنگ شده است، علت آن چیست؟

اگر به سابقه ۳۰ ساله انجمن نگاه کنیم، غیر از این چند سال گذشته فعالیت‌های بارز و شاخصی را انجمن در دستور کار داشت؛ مثل برگزاری نمایشگاه کتاب در کارخانه‌ها در هفته کتاب. انجمن مبدع این طرح بود که کتاب کودک را به کارخانه‌ها ببرد، زیرا اعتقاد بر این بود که کارگران، بخش زیادی از جامعه کشور را تشکیل می‌دهند و هر کارگر دارای خانواده‌ای است که ممکن است در آن چند کودک و نوجوان وجود داشته باشد. از آنجایی که کارگران دسترسی آسانی به کتاب ندارند، به این نتیجه رسیدیم که کتاب کودک را به مراکزی ببریم که آن‌ها حضور دارند. کارگران با دیدن این کتاب‌ها و تسهیلاتی که فراهم می‌شد می‌توانستند کتاب خریداری کنند و به عنوان بهترین هدیه برای بچه‌هایشان، شب به منزل ببرند.

خواهش می‌کنم به این نکته عنایت داشته باشید که این اتفاق وقتی محقق می‌شود که زمینه‌های حمایتی فراهم باشد، وقتی می‌گویم زمینه حمایتی یعنی اینکه شرایط ورود به کارخانه‌ها فراهم باشد؛ زیرا کارخانه‌های بزرگ مد نظر ما بود، کارخانه و مسئولان کارخانه باید به حوزه فرهنگ علاقه‌مند باشند، یعنی نسبت به گذشته کمی متفاوت فکر می‌کردند و به این فکر کنند که اگر کارگری و خانواده کارگر با فرهنگ کتاب رشد پیدا کرد، اثر مستقیمی در رشد تولید دارد. کارگر کتابخوان و خانواده کتابخوان کارگر می‌توانند به رشد محصولات و تولیدات کمک کنند. به این دلیل مناسبت هفته کتاب را انتخاب می‌کردیم که هم برای مردمی کردن حوزه کتاب و هفته کتاب تلاش کرده باشیم و در عین حال زمینه‌ای فراهم شود که سیاست‌گذار فرهنگی و به‌خصوص معاونت امور فرهنگی بتواند از این فرصت و زمینه حمایت کند تا بتوانیم کتاب را با قیمت کمتری به کودکان و خانواده کارگران بدهیم.

اما این موضوع در سال‌های بعد رو به کمرنگ شدن رفت و اگر اشتباه نکنم، سه دوره برگزار شد. اینجا این نکته را یادآوری می‌کنم که برای اجرایی شدن این طرح، بین سه حوزه یعنی وزارت فرهنگ، وزارت صمت و وزارت رفاه یک توافقنامه و تفاهمنامه همکاری امضا شده بود تا طرح با حمایت این سه وزارتخانه اجرا شود اما با تغییر دولت‌ها و وزرا این تفاهم‌نامه هم رنگ باخت و دیگر نتوانستیم طرح را اجرا کنیم. امیدوارم معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این موضوع را در هفته کتاب مورد توجه قرار بدهد و بتوانیم آن را مجدداً احیا کنیم.

کتاب‌ کودک به کتابخانه‌های مدارس راهی ندارد/انبارهای پُر قفسه‌های خالی

- درباره دوره‌های آموزشی چطور؟

دوره‌های آموزشی قبل از دوره کرونا، حضوری برگزار می‌شد اما در دوره کرونا و محدودیت‌هایی که ایجاد شد، دوره‌ها را مجازی برگزار می‌کردیم و بعد از کرونا هم چند نشست و دوره برگزار کردیم. اما واقعیت امر این است که بالاخره گرفتارهایی که در حوزه تولید کتاب وجود دارد و ناشران باید به آن بپردازند موجب شد، کمی از این فعالیت‌ها کاسته شود.خوشحال نیستم این موضوع را بگویم اما می‌خواهم بگویم که به هر حال اولین دغدغه‌هایی که الان وجود دارد، این است که ناشران کتاب کودک نوجوان بتوانند خودشان را و چرخه اقتصادی را حفظ کنند.

- کتاب‌سازی به عنوان یک پدیده غیرفرهنگی سال‌های مختلفی است که صنعت نشر ما را درگیر خود کرده است، این موضوع در حوزه کودک و نوجوان هم به وفور دیده می‌شود، به طوری که گاهی از یک عنوان گاهی بالای ۵۰ چاپ مختلف با جمله‌بندی‌های نامفهوم و کیفیت‌های نازل وجود دارد که والدین را برای خرید اثر والا سردرگم می‌کند، بنظر شما آیا می‌شود راهکار پیش بینی کرد که جلوی این روند گرفته شود؟

مسئله اینجا است که الان دیگر از دست ناشر کاری بر نمی‌آید که در این حوزه کاری بکنند، سیاست‌ها و برنامه‌های مافوق است که می‌تواند به این حوزه ورود پیدا کرده و ابزاری را فراهم کند که ناشران درستکار مورد سوء استفاده واقع نشوند. وقتی حقوق رایت یک کتاب توسط ناشر پرداخت و سپس چاپ می‌شود، رعایت نمی‌شود. زیرا برخی از ناشران وقتی متوجه عرضه یک کتاب خوب و مفید در بازار می‌شوند، به راحتی با یک تغییر اسم مترجم یا نویسنده، عین همان کتاب را با شرایط مختلف به بازار ارائه می‌دهند و بازار صحیح و درست قبلی را تحت تاثیر قرار می‌دهند.همچنین در نمایشگاه‌های سطح شهر که کتاب‌ها با ۵۰ درصد تخفیف عرضه می‌شوند، بخش عمده این آثار کتاب‌های اصیلی نیستند. در این میان بر این باورم که قوانین بالادستی می‌توانند به اینکه ناشر در یک بستر درست، صحیح و روان کار کند، کمک کنند. د

- انجمن به دلیل تمرکز بر حوزه کودک، آیا نمی‌تواند کار یا اقدامی برای حذف این ناشران یا کتاب‌ها انجام بدهد؟

در نمایشگاه کتاب طی سال‌های اخیر نظارت‌هایی داشتیم اما نظارت انجمن خیلی قوی نیست، برای اینکه طبق آیین‌نامه، اگر ناشری یک تعداد کتاب داشته باشه می‌تواند در نمایشگاه غرفه بگیرد. در این حوزه انجمن در سال‌های گذشته، نرم‌افزاری را طراحی کرده که از طریق آن نرم‌افزار می‌توان مشخصات کتاب را به سیستم داد و سیستم بین کتاب‌هایی که کار شده تفاوت قائل شود با کتابی که با تعجیل و کپی‌برداری و این نوع امور تولید شده است. از طریق آن نرم‌افزار می‌توانیم براساس ملاک‌های کیفی به ناشران امتیاز بدهیم؛ به‌عنوان مثال می‌توانیم به ناشری غرفه بدهیم که ۲۰ عنوان کتاب دارد، کتاب‌هایی که برای آن کوشش شده، حق رایت آن پرداخت شده، ویراستاری و تصویرگری خوبی دارد و به نیاز بچه‌ها پاسخ بدهد و در مجموع کمّی بودن را به کیفی بودن تبدیل کند.

- الان این نرم‌افزار کجاست؟

همان‌طور که گفتم انجمن سال‌ها پیش نرم‌افزار را تهیه کرده و در اختیار دارد اما تاکنون به خدمت گرفته نشده است زیرا باید اطلاعات پایه را از خانه کتاب بگیریم.

- امسال انجمن، تجربه گران‌سنگی در حوزه برگزاری نخستین فلوشیپ نشر کسب کرد، کمی درباره این تجربه بگویید.

فلوشیپ کتاب کودک امسال به‌عنوان نخستین فلوشیپ در ایران برگزار شد و مسئولیت بخش ناشران داخلی آن به انجمن محول شده بود، فعالیت بسیار ارزشمندی بود و امیدوارم که بشود آن را در سال‌های آتی هم ادامه داد. اما از سال‌های قبل متوجه بودیم که می‌توانیم سهم زیادی را از بازار کتاب کودک و نوجوان دنیا به کتاب کودک ایران اختصاص بدهیم، کوشش‌هایی هم کرده و جلساتی گذاشته بودیم اما رفت و آمد به نمایشگاه‌های مختلف خیلی اثربخش نبود.

به همین دلیل برای برون‌رفت از این چالش تصمیم گرفته شد که کار را از داخل شروع کنیم، با دفتر گرنت گفت‌وگو کردیم و نتیجه این بود که ناشران، ظرفیت و آمادگی لازم و کافی را برای ورود به این بازار ندارند و باید برای ورود به این بازار خودمان را مجهز کنیم و آماده باشیم. جلساتی را طی دو سال گذشته قبل از فلوشیپ در انجمن برگزار کردیم و عناصر دخیل در حوزه کتاب کودک و نوجوان مثل نویسنده، تصویرگر، کارگزار ادبی، ناشر و حتی سیاست‌گذاران را دور هم جمع کردیم، تا با هم گفت‌وگو کنیم و هرکدام بدانیم چه نقشی را باید برای این طرح ایفا کنیم تا در نهایت بتوانیم سهم خود را از بازار جهانی بگیریم؛ البته اولویت این بود که سهم ایران از بازار منطقه‌ای است که عدد قابل توجهی هم است.

در این حوزه نشست‌های موفقی را برگزار کردیم تا جامعه و سیاست‌گذاران فرهنگی نسبت به این موضوع حساس شوند، اولین رویداد در این حوزه در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ با عنوان پیش‌فلوشیپ به شکل محدود برگزار شد که برنامه چندان موفقی هم نبود، چون برنامه‌ریزی زیادی برای آن نشده بود و کارها شتاب‌زده بود. در این میان انجمن از این فرصت استفاده کرد و با مهمانان خارجی نشست‌های زیادی داشت، آن‌ها را به سالن کتاب کودک با سالن کتاب کودک بردیم و با ظرفیت‌های کتاب کودک ایران آشنا شدند. با هم به تفاهم‌نامه‌های همکاری صنفی رسیدیم که بتوانیم با هم کار کنیم، با نهادها و انجمن‌های صنفی نشست داشتیم. من ۲ دوره در شورای سیاستگذاری فلوشیپ حضور داشتم، در دوره اول اعلام کردم که بهترین ظرفیت الان در حوزه کتاب کودک وجود دارد و بهتر است که کار فلوشیپ با اولویت کتاب کودک شروع شود که تصویب شد. در فلوشیپی که امسال برگزار شد کتاب کودک به دلیل ظرفیت‌هایش اولویت پیدا کرد، اما طبیعتاً در دنیا فلوشیپ‌ها منحصر به یک حوزه از کتاب نیستند.

- برنامه فلوشیپ برای سال آینده چه برنامه‌ای دارد؟

دبیرخانه دائمی تشکیل شده است، در سخنرانی افتتاحیه اعلام کردم که کتاب کودک و نوجوان ما این ظرفیت را دارد که قطب فلوشیپ در منطقه باشد و به توانایی‌های ناشران و ظرفیت کتاب کودک کودکان نوجوان ایران آگاهی دارم. اما رسیدن به این هدف نیازمند توجه جدی و عملیاتی سیاستگذاران فرهنگی است. من معتقدم اگر قرار است دومین فلوشیپ برگزار شود، دقیقاً بعد از اتمام فلوشیپ اول، کار فلوشیپ دوم باید شروع شود. اما سوال من این است که تعهدات فلوشیپ اول را به کجا رسانده‌ایم و تا چه حد عملیاتی شده‌اند که ما برای فلوشیپ دوم برنامه‌ریزی کنیم.

- آینده نشر کتاب کودک و نوجوان را چگونه می‌بینید؟

به عنوان یک ناشر کودک دلم می‌خواهد که وضعیت بهتر از حال باشد، پیشگو نیستم، آینده‌نگر نیستم ولی پیش‌بینی من این است که اگر به داد حوزه کتاب کودک نرسیم، کودکان خود را از دسترسی آسان به دانش، سواد و کتاب محروم کرده‌ایم و این موضوع نیازمند تصمیم‌سازی موثر، جدی و فوری سیاستگذاران فرهنگی است.