با گذشت بیش از یک سال از عمر دولت چهاردهم، منتقدان دولت با بخشی از حامیان آن همصدا شدهاند که زمان اصلاح و ترمیم کابینه فرا رسیده است؛ هر چند به نظر نمیرسد رئیسجمهور تصمیمی جدی برای بازنگری در ترکیب تیم اجرایی خود داشته باشد؛ چنان که پیش از این هم تأکید کرده اعتقاد چندانی به جابهجایی مدیران ندارد و آن را ناکارآمد میداند. در همین حال، خبرها از احتمال استیضاح پنج وزیر در مجلس حکایت دارد؛ نشانهای که حاکی از افزایش مطالبه برای چابکسازی بدنه مدیریتی کشور، در میان منتقدان است.
تحلیلگران منتقد تأکید دارند در شرایط حساس کنونی به ویژه در بحبوحه فشارهای اقتصادی و مطالبات عمومی، به نفع دولت است که شخص رئیسجمهور پیشقدم اصلاحات درونی کابینه شود تا پیام اعتماد، شفافیت و کارآمدی را به جامعه مخابره کند. با این حال، در آخرین نشست رئیسجمهور با اعضای دولت، وی بار دیگر از همه جریانهای سیاسی خواست به جای دامن زدن به حاشیهها، در مسیر تقویت دولت گام بردارند؛ موضعی که همسو با توصیه اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار با هیئت دولت است؛ آنجا که معظمله با تأکید بر ضرورت همدلی، همه جریانها را به یاری دولت چهاردهم برای عبور از چالشهای موجود فراخواندند.
ایشان خردادماه در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس نیز ضمن توصیه به مجلس برای همکاری با دولت فرمودند: یکی از انواع همکاریها با دولت این است که مسئولین دولتی را با تکثیر سؤال، تکثیر احضار به مجلس، مشغول نباید کرد.
اکنون این پرسش جدیتر از همیشه مطرح است که در فضای پیچیده اقتصادی و سیاسی کشور، اصرار برخی جریانها بر استیضاح و تغییرات پیاپی در دولت، تا چه اندازه در مسیر تقویت دولت و تحقق منافع ملی است و تا چه اندازه برخاسته از سوگیریهای جناحی؟
در گفتوگو با دو معاون پیشین وزارت کشور در دولتهای هفتم و نهم کوشیدیم پاسخی برای این پرسش بیابیم.
حمایت مشفقانه یا تضعیف سیاسی؟
در حالی که بحث درباره ضرورت ترمیم کابینه و ارزیابی عملکرد وزیران دولت چهاردهم در محافل سیاسی و رسانهای بالا گرفته است، دکتر سیدحسن رسولی، معاون پیشین وزیر کشور در دولت هفتم در گفتوگو با قدس تأکید میکند: نقد و اصلاح دلسوزانه دولت باید از انگیزههای رقابتی و سیاسی تفکیک شود.
وی در تحلیل خود از دو زاویه به این موضوع نگاه میکند؛ نخست، ارزیابی عملکرد دروندولتی که به گفته او امری طبیعی در همه دولتهاست و میتواند به تقویت نظام تدبیر کشور کمک کند. وی میگوید: در ترکیب دولت، عملکرد وزیران و بخشهای مختلف مانند همه دولتهای گذشته، نقاط قوت و ضعف به موازات هم وجود دارد. دلسوزان کشور در این شرایط حساس که دولت پیشران مدیریت کلان نظام است، ممکن است نسبت به برخی نارساییها پیشنهادهای مشفقانهای داشته باشند.
او با اشاره به گذشت بیش از یک سال از آغاز به کار دولت چهاردهم، تأکید میکند: زمان ارزیابی جدی وزیران، استانداران و مدیران ارشد فرارسیده است، برنامه دولت، بر اساس آنچه از آقای رئیسجمهور و دکتر عارف، معاون اول دولت شنیده شده، بر پایه ارزیابی عملکرد مدیران استوار است. در این فرایند، مدیران باید از نظر شاخصهای عملکردی در سه سطح موفق، متوسط و ضعیف دستهبندی شوند. مدیران متوسط باید با آموزش و مشورت تقویت شوند، مدیران موفق تشویق و ترفیع یابند و مدیران ضعیف جای خود را به نیروهای توانمندتر بدهند.این چهره سیاسی اصلاحطلب تصریح میکند: چنین نگاهی نه تنها ایرادی ندارد بلکه نشانه حمایت دلسوزانه از دولت است؛ چرا که هدف آن ارتقای کارآمدی و کارایی نظام اجرایی کشور است.
اما رسولی در بخش دوم سخنان خود، به رویکردی دیگر اشاره میکند که آن را از اساس مغایر با منافع ملی میداند و اظهار میکند: روش دوم که مورد نقد رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته، تضعیف کلیت دولت است؛ یعنی همان نگاههایی که با طرح استیضاح رئیسجمهور، تشبیه وی به بنیصدر و طرحهای سیاسی برای بیکفایتی، به دنبال بیثباتسازی کشورند. چنین اقدامهایی نه تنها کمکی به اصلاح امور نمیکند بلکه در تضاد با مصالح ملی است.معاون پیشین وزیر کشور در دولت هفتم، میگوید: در چنین شرایطی همه کسانی که دل در گرو ایران و انقلاب اسلامی دارند، باید با نگاهی مشفقانه از دولت و رئیسجمهور حمایت کنند و نقد خود را در چارچوب تقویت دولت و بهبود عملکرد آن مطرح کنند، نه در مسیر تخریب و تضعیف.
حمایت مشفقانه و نقد کارشناسی؛ چارچوب تقویت دولت
در شرایط حساس فعلی کشور، حمایت از دولت و هر نهادی که برای مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران کار میکند، یک وظیفه ملی برای همه جریانهای سیاسی است. این نکته را دکتر «محمود عباسزاده مشکینی» مدیرکل سیاسی سابق وزارت کشور در دولت نهم در گفتوگو با قدس، مطرح میکند. او معتقد است: حمایت از دولت نباید صرفاً لفظی باشد بلکه باید مکمل کارکرد عملی و تقویتکننده ظرفیتها باشد. حمایت اصولاً باید سبب قوت شود؛ نقد منصفانه و کارشناسی نه تنها به دولت و سایر دستگاهها آسیب نمیزند، بلکه روند تقویت آن را نیز تسهیل میکند. نقد باید دارای چارچوب و نظریه محکم باشد تا به مجموعه نقدشونده کمک کند.
وی با اشاره به نقش نظارتی مجلس شورای اسلامی میگوید: مجلس قانونگذار و ناظر است و وزیران بر اساس امکانات، آمار و فرصتها باید وظایف خود را انجام دهند و اگر نتوانند، میتوان از وزیران سؤال کرد، در کمیسیونها توضیح دهند و در صورت ضرورت استیضاح انجام شود.
اما سخنگوی پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس یازدهم، ضمن هشدار برای استفاده از ابزارهای قانونی در راستای منافع شخصی یا رقابتی، آن را خیانت به کشور میداند و معتقد است: اگر خدای نکرده جریانی شکل بگیرد یا وزارتی به درخواستهای نماینده پاسخ ندهد و برخی بخواهند از ابزارهای نظارتی برای انتقام یا تحمیل خواستههای خود استفاده کنند، این نه حمایت از دولت است و نه خدمت به مردم، بلکه خیانت به کشور است.او تصریح میکند: باید از دولت حمایت شود و در جاهایی که ضعف وجود دارد، با مبانی، اصول و آمار مستند نقد شود. مجلس باید نظارت خود را با حمایت و همراهی دولت انجام دهد. در مواردی که ضعف وزیر آشکار است و توضیحات او قانعکننده نیست، میتوان وزیر توانمند را جایگزین وزیر ضعیف کرد؛ این بهترین کمک به دولت است.
مدیر کل سیاسی سابق وزارت کشور در عین حال با برجستهسازی نقاط قوت دولت چهاردهم، معتقد است: نقاط قوت دولت باید برجسته و ضعفها دوستانه با خود دولت مطرح شود، پیش از آنکه به مطبوعات و تریبونهای رسمی کشیده شود. اگر مشکل همچنان باقی ماند، افکار عمومی و ابزارهای نظارتی مجلس میتوانند راه چاره باشند.عباسزاده تأکید میکند: حمایت از دولت و نقد کارشناسی، دو روی یک سکه برای تقویت کارآمدی و بهبود عملکرد دولت است.