به گزارش خبرنگار برنا "صبا صارمی"، در روزهای کاری شلوغ و هزینههای بالای مهدکودک، درست جایی که والدین نمیتوانند به پرستارها اعتماد کنند تا در ساعات کاری مراقب فرزندشان باشد، پدربزرگ و مادربزرگها همانند یک فرشته نجات وارد عمل میشوند.
اینکه پدربزرگ و مادربزرگها در نگهداری به فرزندانشان کمک میکنند پر از نکات مثبت و منفی غیر قابل انکاری است که بی شک چه بر هویت فرزند و آینده او تاثیر میگذارد.
زمان طولانی مدتی که فرزندان با پدربزرگ و مادربزرگ هایشان میگذرانند هم میتواند موجب بروز بسیاری از اخلاقهای خوب در آنها شود هم میتواند در نحوه برخورد فرزندان با والدینشان تاثیر بگذارد، حال آنکه این تاثیر گاهی مثبت و به نفع والدین است و گاهی هم بدون اینکه بدانند باعث به وجود آمدن مانع بین فرزندان و والدینشان میشوند.
مهسا ساداتی، روانشناس، در گفتوگو با خبرنگار برنا گفت: وقتی که قانونی میگذاریم بهتر این است که این قانون همه جا رعایت شود. ولی از آن طرف، چون داریم از پدر و مادرمان خدمات میگیریم نباید با برخورد بد و نامحترمانه با آنها برخورد کنیم.
وی افزود: من فکر میکنم مثلاً ما میتوانیم زمان باهم بودن پدربزرگ و مادربزرگها با بچهها را کمسی محدود کنیم. مثلا اگر ساعت کاری شما ۳ به پایان میرسد، فرزند را تا شب پیش پدربزرگ و مادربزرگش نگذارید.
وی درخصوص کنترل قوانین میگوید: وقتی از سر کار میآییم بچه را به خانه ببریم. خیلی از والدین به هوای اینکه بچه پیش پدر بزرگ و مادر بزرگاش است حتی میگذارند شب هم آن جا بخوابد یا در مواردی خودشان هم در خانه پدر و مادر میمانند که یعنی حریم خانوادگی در خانوادهها وجود ندارد. اگر زمان را محدود کنیم به نظرم قوانین را بیشتر کنترل کنیم.
این روانشناس معتقد است: نمیتوانیم سن خاصی را در نظر بگیریم که بگوییم فرزند در این سن مستقل میشود، اما اکثر بچههای نرمال در ۵ سالگی در بسیاری از کارها مانند غذا خوردن مستقل میشوند. اگر والدین زمان کافی داشته باشند تا منتظر فرزند بمانند و اجازه دهند کودکشان خودش کارهایش را بکند، اینکودک در گذر زمان به مادر و پدر دچار وابستگی میشود.
کم حوصلگی والدین میتواند باعث احساس گناه شود و چون مادرهایی که شاغل هستند فکر میکنند وقت کافی برای فرزندشان ندارند از آن طرف یک سری خدمات مالی میدهند که میتواند مضاعف باشد. این باعث میشود که مثلاً والدین کارهایی را انجام بدهند که فرزندخودش میتواند انجام بدهد و از استقلال او کم کنند.
ساداتی ضمن تاکید بر اهمیت آموزش استقلال به فرزندان گفت: کودکان هر چقدر به سمت استقلال بیشتری پیش بروند فرزند اضطراب کمتری خواهد داشت و سلامت روانی در او بالاتر میرود.
وی با اشاره به خطرات کمک گرفتن از پرستار میگوید: ما نمیتوانیم ارزیابی کنیم که هر آدمی چقدر سلامت روانی دارد، حتی اگر در خانه دوربین داشته باشیم نمیتوانیم مطمئن باشیم آیا پرستار آن طوری که باید به بچه رسیدگی میکند یا خیر. حضور پدر بزرگ و مادر بزرگ میتواند کمک کننده باشد. به ویژه خانوادههایی که بچههای دوقلو دارند و مادر به راحتی از پس نگهداری بچهها بر نمیآید.
وی اظهار کرد: از طرف دیگر پدربزرگ و مادربزرگها از پدر و مادرها حوصله و زمان بیشتری دارند. با بچه بازی یا صحبت میکنند که خیلی مزایای زیادی دارد. ما میتوانیم از معایبی مثل حذف قانون چشم پوشی کنیم، چون حضورشان از نبودنشان خیلی بهتر است.
این روانشناس ضمن بیان اینکه بهتر است توجه والدین به فرزندان مثبت باشد تا منفی گفت: معمولا خانوادههایی که شاغل هستند وقتی به خانه میآیند اولویت شان انجام کارهای عقب افتاده است. والدین وقتی از سر کار میآیند یک زمان باکیفیت با کودکشان داشته باشند و حداقل نیم ساعت در طول روز با فرزندشان یک زمان دو نفره داشته باشند.
وی افزود: در واقع زمان طولانی گذاشتن بچه با پدربزرگ و مادربزرگ، یک سری آسیبهای خیلی دراز مدت میتواند برای بچه داشته باشد، چون مثلاً خونه آنها قانونی ندارد و خیلی از مواقع وقتی والدین برای نوجوان قوانین سفت و سختی میگذارند، بچه آنها پناه میبرد و این درست نیست.
وی خاطرنشان کرد: یا اینکه فرزند مادربزرگ و پدر بزرگاش را از دست و وابستگی شدید کودک میتواند آسیب بزرگی برای بچه داشته باشد.
این روانشناس میگوید: خیلی از خانوادهها در فرزندآوری نگران بحث مالی هستند ولی من فکر میکنم کودک ما میتواند یک سیسمونی معمولیتر داشته باشد، اما حداقل توجه والدین را بهتر داشته باشد. به این فکر کنیم که فرزندمان به مدرسه معمولیتری برود، اما حضور ما بیشتر و پررنگتر باشد.
وی افزود: اگر فرزند زیر ۶ سال آسیبی داشته باشد مطمئن باشید بعد از این سن دیگر قابل ترمیم نیست.
انتهای پیام/