سوال تکراری این روزها این است که آیا بار دیگر با اسرائیل جنگی درخواهد گرفت یا خیر؟ پاسخ این پرسش، بیش از هر عامل دیگری، به رفتار و سیاستگذاریهای دولت وابسته است. اسرائیل تنها در صورتی به اقدام نظامی علیه ایران تن خواهد داد که به این جمعبندی برسد که ایران در شرایط شکننده اجتماعی و سیاسی قرار گرفته و فاقد انسجام و اراده بازدارندگی است. در غیر این صورت، حملهای در کار نخواهد بود.
اما واقعیت تلخ اینجاست که طی هفتههای اخیر از سوی بالاترین مقامات کشور پیاپی سیگنال ضعف به دشمن مخابره شده است. رئیسجمهور با بیان اینکه «ما گرسنهایم»، تصویری از یک کشور مستأصل و درمانده ارائه میکند. وزارت امور خارجه به جای نشان دادن اقتدار، در مسیر التماس برای مذاکره با آمریکا حرکت کرد. دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز به رغم وعده صریح پیشین مبنی بر لغو توافق قاهره در صورت فعال شدن اسنپبک، همچنان به این توافق پایبند مانده و عملاً پیام عقبنشینی را منتقل کرده است.
در این میان رئیس مجلس هم برخلاف سخنان قاطع قبلی برخی نمایندگان مجلس مبنی بر خروج ایران از انپیتی در صورت بازگشت تحریمها، عملاً روند را متوقف کرده و به دشمن این پیام را داده که تهدیدات تهران بیشتر مصرف تبلیغاتی دارد تا پشتوانه عملی.
مجموعه این رفتارها، از دولت تا وزارت خارجه، دبیرخانه شعام و هیئت رئیسه مجلس، در حال شکل دادن به تصویری است که اسرائیل دقیقاً در پی آن است: کشوری ضعیف، مردد و فاقد اراده راهبردی. و همین دقیقاً همان چراغ سبزی است که میتواند رژیم صهیونیستی را به سمت جنگ بکشاند.