احمد بینا کارشناس حقوق بشردر یادداشتی که در اختیار خبرگزاری دانشجو قرار داد نوشت: بازگشت تحریم های سازمان ملل با تلاش سه کشور استعماری(انگلیس، آلمان و فرانسه) که هر کدام در گذشته جنایات شدیدی در پرونده خود ثبت کرده٬اند، علی رغم غیر قانونی بودن و خلاف قوانین بین الملل اعلام شد بازگشت شد، حال این سوال مطرح میشود چرا فرانسه سردمدار این حرکت شد و تمام تلاش خود را صرف تحت فشار قرار دادن جهموری اسلامی ایران قرار داد؟
فرانسه در پی نمایش به رسمیت شناختن فلسطین آن هم با شرط وشروطی به جهت جوابگویی به افکار عمومی در پی نسل زدایی مردم فلسطین ژست حقوق بشر دوستانه گرفت، و پس از ۷۵ سال تاخیر به تازگی حمایت خود را اعلام کرد، هرچند همگان می دانند این اقدامات راه بجایی نمیبرد و اگر اوضاع بدتر نشود قطعا بهتر نخواهد شد، از طرف دیگر به دلیل ارتباطات شدید فرانسه و رژیم صهیونیستی و کمکهای فرانسه در نسل کشی فلسطینیها، میخواهد هدیهای به اشغالگر قدس بدهد، و مدافع واقعی و عملی فلسطین را تحت فشار قرار دهد،.همچنین برخی از کشورهای اروپایی قصد دارند ، نابودی فناوری هسته ای ایران که توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی موفق به آن نشدند از این روش بهره برداری از این صنعت مهم را تعطیل نمایند.
در ادامه اشارهای کوتاه به جنایات فرانسه پس از انقلاب اسلامی میشود، تا عمق خباثت این کشور معلوم گردد.
حمایت از صدام در جنگ با ایران
کمکهای فرانسه به صدام، در جنگ ایران و عراق مجموعه کمکهای نظامی و اطلاعاتی گفته بود که فرانسه قبل از جنگ ایران و عراق یعنی سال ۱۹۷۳ شروع به اعطای آنها به عراق کرده بود و با شروع جنگ ۸ ساله نیز این کمکها شدت گرفت. حجم کمکهای نظامی و فروش تجهیزات فرانسه به عراق در طول جنگ تا حدی بود که این کشور در رده دوم فروشندگان تسلیحات به عراق بعد از شوروی قرار گرفت. با توجه به سند شماره ۵۳/۴/۲۰۹۹/د مورخ ۲ آوریل ۱۹۸۷ وزارت دفاع عراق، «فیلیپ روندو»، از نقش خود در ارسال هواپیماهای میراژ و موشکهای رولاند خطاب به عدنان خیرالله سخن میگوید و در مورد بحث در هیئت دولت فرانسه بر سر امکان دستیابی محدود عراق به سلاح هستهای در جنگ نیز خبر میدهد.
کمک به نیروی هوایی عراق در دوران صدام
دکترین نیروی هوایی عراق بیش از شوروی به فرانسه نزدیک بود. به طوری که عراق بجای استفاده از هواپیماهای شوروی، هواپیماهای فرانسوی را به کار میگرفت.
هواپیمای میراژ
فرانسه قرارداد فروش ۱۳۳ فروند «داسو میراژ اف۱» را بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۷ با عراق امضا کرد. این هواپیما بسیاری از مناطق غیرنظامی و جوانان ایران را به خاک و خون کشید، با این حال فرانسه دست از حمایت صدام برنداشت.نگارنده و هزاران نفر از مردم ایران از آسیب دیدگان هواپیماهای میراژ فرانسه هستند.
امضای قرارداد خرید هواپیماهای میراژ از فرانسه
سوپر اتاندارد
در سال ۱۳۶۲، طارق عزیز از مقامات عالیرتبه رژیم بعثی صدام، خرید ۵ فروند هواپیمای «سوپر اتاندارد» مجهز به موشکهای «اگزوسه» را تقاضا کرد. هدف عراق از سفارش این جنگندهها حمله به تأسیسات نفتی ایران در حوزه خلیج فارس به ویژه خارک بود. در این رابطه دولت فرانسه اجازه داد تا خلبانهای عراقی به طور محرمانه در یک پایگاه هوایی فرانسه در حوالی شهر برنت آموزش ببینند. علاوه بر تحویل هواپیماهای سوپر اتاندارد، دفاع ضد هوایی عراق با مشارکت مقاطعهکاران فرانسوی کاملتر شد و فرانسه بالغ بر ۴۰۰ تکنسین نظامی و غیرنظامی را به عراق گسیل داشت.
کمک به عراق برای تولید موشک
در سال ۱۳۶۳، تولید موشکهای « OL۳AS » توسط رژیم بعثی صدام آغاز شد. تکنولوژی ساخت این موشکها حاصل فروش فرانسه به صدام بود. بعثیها پیش از آن، ۵۸۶ فروند از این موشک را برای خرید به فرانسه سفارش داده بودند و در همان سال هزار نفر از تکنسینهای فرانسوی برای استقرار موشکهای اگزوسه بر روی کشتیها، وارد بغداد شدند.
پرداخت وام به صدام
حمایتهای فرانسه از عراق تنها به فروش تجهیزات نظامی محدود نمیشد؛ بلکه اعتبارات و وامهای مالی را نیز در بر میگرفت. دولت فرانسه در سال ۱۳۶۲ با خرید ۴ میلیون تن نفت خام از عراق در ازای مطالبات خود از بغداد، موافقت کرد تا رژیم بعثی صدام در جنگ با ایران از لحاظ مالی به مشکل برنخورد.
تسلیحات شیمیایی عراق
اطلاعاتی که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد نشان میداد که فرانسه از تأمینکنندگان زنجیره تولید بمبهای شیمیایی برای عراق علیه ایران بوده است. دهها هزار ایرانی که بخش عمدهای از آنان را غیرنظامیان تشکیل میدادند از جمله هزاران کرد عراقی که با بمبهای شیمایی صدام قتلعام یا مجروح شدند و پس از تحمل سالها درد و رنج از دنیا رفتند. مردم محلی معتقدند، مشکلاتی از جمله به دنیا آمدن کودکان ناقص الخلقه در برخی روستاهای بمباران شده ایران، ناشی از استفاده عراق از گازهای شیمیایی از جمله گاز اعصاب است.
ملاقات صدام حسین و فرانسو میتران
ملاقات طارق عزیز (وزیر امورخارجه وقت عراق) و فرانسوا میتران(روزنامه اطلاعات، ۱۵ دی ۱۳۶۱، صفحه ۱۶)
پرونده خونهای آلوده فرانسه
رسوایی فرانسه در قضیه خونهای آلوده در دوران نخستوزیری لوران فابیوس رخ داد. به گونهای که انستیتو «مریو» فرانسه، فرآورده فاکتورهای انعقاد خونی، آلوده به ویروس HIV و هپاتیت را به برخی از کشورها مانند آلمان غربی، ایتالیا، آرژانتین، عربستان، عراق، ایران و... صادر کرد، این فراوردههای خونی، پس از مصرف توسط بیماران هموفیلی کشورهای دریافتکننده، منجر به ابتلای آنها به بیماریهای ایدز، هپاتیت و در اغلب موارد مرگ شد.
حمایت از جریانهای ضد انقلاب ایران
بهترین سند حمایت سرویس اطلاعاتی فرانسه از جریان ضد انقلاب را میتوان در وقایع فتنه سال 1388 در ایران یافت. هنگامی که در سال 88 آتش فتنه در ایران شعلهور شد، کشورهای غربی از جمله فرانسه بدون تعارف در حمایت از فتنهگران و مقابل دولت قانونی ایران ایستادند. کشور فرانسه تنها در یک نمونه، طی هشت روز دو بار سفیر ایران را در ایام پس از انتخابات احضار کرد. در 25 خرداد ۱۳۸۸«برنار کوشنر» وزیر امورخارجه وقت فرانسه برخورد با اغتشاشگران را «بیرحمانه» خواند، «آنری گویانو» مشاور ارشد رئیسجمهوری فرانسه نیز اظهارات مشابهی داشت. همچنین «فردریک دساگنو» سخنگوی وقت وزارت خارجه فرانسه، آنچه را که سرکوب بیرحمانه تظاهرات خوانده میشود را محکوم کرد. فرانسه در بهمن ۱۳۸۸ به همراه بریتانیا خواستار بررسی خشونتهای پس از انتخابات در ایران شد. همچنین، دولت فرانسه بارها به ضد انقلاب مجوز برگزاری تجمع اعتراضی در مقابل سفارت ایران را داد. آنها با اغتشاشگران روز عاشورای 88 نیز همدردی کردند. اقدامات ضد ایرانی فرانسه محدود به بیرون مرزها نبود، بلکه سفارت این کشور در تهران نیز به مثابه پشتیبانی فعال برای اهالی فتنه بود؛ تا جایی که مأمن اغتشاشگران بود و کارکنان سفارت فرانسه، همچون افسرانی کارکشته در فتنه فعال بودند. اقدامات ضد ایرانی فرانسه، تنها محدود به فتنه ۱۳۸۸نبوده، بلکه پاریس پای ثابت هر ناآرامی در ایران بوده و هست،؛ آنها در اغتشاشات 96 پشت آشوبگران ایستادند و ضمن صدور بیانیه ضد ایرانی، سفر وزیر خارجه کشورشان به تهران را به تأخیر انداختند. در اعتراضات ۱۴۰۱ فرانسه علاوه بر حمایت همه جانبه با تعدادی ازعناصر ضدانقلاب خارج کشور عکس یادگاری گرفت و آن را رسانه ای کرد علاوه بر موارد فوق، نقش فرانسه به عنوان پلیس بد در مذاکرات هستهای هنوز از یادها نرفته است.
جاسوسی سازمانیافته فرانسه علیه ایران
جاسوسافزاری با نام دینو از مبدأ فرانسه در سال 1394 معرفی شد که مشغول جاسوسی از مراکز علمی و صنعتی کشور و مراکزی نظیر وزارت امورخارجه، دانشگاه علم و صنعت ایران، شرکت ارتباطات زیرساخت، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی، دانشگاه امام حسین (ع) و دانشگاه مالک اشتر بود، به نظر میرسد هدف اصلی بدافزار یا در حقیقت جاسوسافزار دینو آن هم در بحبوحه مذاکرات سیاسی ایران با گروه ۱+۵، استخراج فایل مذاکرات بوده است.در حال حاضر نیز تعدادی جاسوسان فرانسوی در زندانهای ایران حضور دارند
حمایت گسترده فرانسه از منافقین
1. فرانسه؛ پناهگاه امن منافقین
اولین حامی تروریستهای سازمان مجاهدین خلق، فرانسه است و این مسئله سبب تیرهتر شدن روابط ایران و فرانسه شد. به طوری که در سال 1360 آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، حمایتهای فرانسه از منافقین را محکوم کرد و گفت: «این جنایتکاران امروز در فرانسه جمع شدهاند و مشترکاً توطئه میریزند. بختیار، بنیصدر، رجوی، اویسی، ازهاری و رضا پهلوی و امثال اینها که میدانیم همه آنجا هستند و این فرانسه است که اینها را با هم متحد کرده و فرانسه باید در آینده تاریخ، جوابگوی ملت ما باشد و ما از فرانسه به این آسانی نخواهیم گذشت». علاوه بر این، بعدها که مکالمات و گفتگوهای مسعود رجوی و مقامات رژیم بعث عراق منتشر شد، مشخص شد که همکاریهای فرانسه و سازمان مجاهدین خلق، فقط محدود به پناهندگی به مسعود رجوی نبوده و فرانسه و واشنگتن از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخستوزیری نیز اطلاع داشتند. مسعود رجوی در دیدار با سران رژیم بعث با اشاره به اطلاع واشنگتن و پاریس از انفجارها با افتخار میگوید: «همان گونه که اطلاع دارید، من در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم. در آن سالها اینگونه نبود و به ما تروریست نمیگفتند؛ هرچند که کاخ سفید و کاخ الیزه با هم ارتباط داشتند و میدانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیسجمهور و علیه رئیسالوزرای ایران انجام داد. آنها خوب میدانستند، ولی صفت تروریست هم به ما نزدند». در همین رابطه، جواد منصوری معاون کنسولی وقت وزارت امورخاجه میگوید: «عجیب این بود که قبل از خبرگزاری ایران یا هر مقام و دستگاه ایرانی، خبرگزاری فرانسه خبری را با این مضمون مخابره کرده که بر اثر انفجار یک بمب در دفتر ریاستجمهوری؛ رئیسجمهور و نخستوزیر ایران کشته شدند. اگر به آرشیو اخبار آن روز مراجعه شود، روشن میشود خبرگزاری فرانسه، خبر را قبل از خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران منتشر کرده است. این مسئله برای بررسی تاریخی بسیار اهمیت دارد و نشان میدهد که فرانسه در وقایع این دوران فعال بوده است». همچنین منافقین برای ماندن در پاریس دست به هر اقدامی میزدند و در زمینه جاسوسی همکاری اطلاعاتی با فرانسه را در دستورکار خود داشتند. به طوری که در بحران موسوم به «جنگ سفارتخانهها» در تیر ماه ۶۶ و اتهام علیه وحید گرجی (دیپلمات سفارت ایران) روزنامه لیبراسیون فاش کرد: «اعضای سازمان مجاهدین خلق، به بهانه جاسوسی برای دولت فرانسه در این کشور باقی ماندهاند و اتهام دولت علیه وحید گرجی، دیپلمات ایرانی مقیم پاریس توسط این سازمان و با همکاری صاحبان صنایع نظامی فرانسه و بعضی سیاستمداران این کشور به وی وارد شده است».
2. پاریس؛ کانون توطئه منافقین و بعث عراق علیه ایران
تجمع منافقین در پاریس، آن هم در حساسترین دوران تاریخی و در خلال جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران زمینهای برای شروع همکاری مزدورانه رجوی با صدام بود. فرانسه که خود از حامیان همهجانبه رژیم بعثی در دوران جنگ بود، بسترهای مناسبی را برای تسهیل روابط منافقین و صدام فراهم کرد. در همین زمینه، مسعود رجوی در دیدار با سپهبد «طاهر جلیل حبوش»، به دو سال ارتباط با رئیس دستگاه اطلاعاتی رژیم بعث عراق در پاریس اشاره کرده و از آن دیدارها احساس خرسندی میکند. از دیگر خدمتهای پاریس به منافقین، رفتوآمدهای سران اطلاعاتی رژیم بعث و دیدارهای آنها با مسعود رجوی بود که منجر به امضای قرارداد صلح بین منافقین و بعثیها شد، به طوری که رجوی در این باره میگوید: «به یاد میآورم که در سال ۱۹۸۲ وقتی طارق عزیز به خانه ما در پاریس آمد با یکدیگر قرارداد صلح را امضا کردیم و من جلوی خبرنگاران گفتم. خمینی شکست میخورد و این مقاومت و مردم و عراق هستند که پیروزمندانه از این جنگ خارج خواهند شد». نکته جالب توجه در صحبتهای مسعود رجوی، پوشش خبری امضای قرارداد صلح منافقین و بعثیهاست که گویای پشتیبانی همهجانبه دولت فرانسه از منافقین است. امضای بیانیه مشترک با طارق عزیز در فرانسه موجبات رفتن جلادان دهه شصت به عراق را فراهم کرد و فرانسه بر اثر فشار افکار عمومی در حمایت از تروریستها، مجبور به انتقال منافقین به بغداد شد؛ هرچند که همکاریهای آنها ادامه داشت.
3. فعالیتهای سیاسی منافقین در پاریس
با اتمام جنگ تحمیلی و سرخوردگی فراوان در اعضای سازمان که درصدد تبدیل به بحران برای مسئولین شورای به اصطلاح مقاومت بود، سران منافقین برای حفظ اندک نیروی خود و جذب حمایت کشورهای خارجی وارد فاز سیاسی شدند و در یک اقدام غیرمنتظره مریم رجوی را به عنوان رئیسجمهور خودخوانده شورای مقاومت، معرفی کردند. در حقیقت، مأموریت اصلی مریم رجوی شروع رایزنیها برای حمایتهای دوباره از سازمان ازکارافتاده و در کنار آن فعال کردن ظرفیت ایرانیهای خارج از کشور و تشویق آنها به عضویت در سازمان بود. از این رو، برای شروع فاز سیاسی مقصد منافقین جایی غیر از فرانسه نبود. در واقع جایگاه و امکانات آنها در فرانسه تا حدی محفوظ مانده بود و آنها اطمینان داشتند که با ورود به فرانسه مشکلات کمتری برای انجام فعالیتهای خود علیه ایران خواهند داشت. هرچند در آن ایام سازمان به حال احتضار افتاده بود و پس از دو سال حضور مریم و بخشی از نیروهای مطرح سازمان در فرانسه، گشایشی در کار رجویها برای گشودن بال سیاسی حاصل نشد.
تجمع اندک منافقین در پاریس (تعداد افراد شرکتکننده به اندازهای دلسردکننده بود که مریم رجوی، سرکرده این گروهک تروریستی، برای سخنرانی در این مراسم حاضر نشد.)
سخنرانی مقامات سابق و فعلی فرانسه در تجمع منافقین
نصب بنرهای ضدایرانی بر روی ساختمان شهرداری پاریس، جدیدترین اقدام حمایتی فرانسه از گروهک ترویستی منافقین
4. آغوش باز فرانسه برای تروریست های رجوی
در سال ۲۰۰۱، انگلیس سازمان مجاهدین را در لیست گروهکهای تروریستی قرار داد و فعالیتهای آن را در لندن ممنوع کرد، البته این ممنوعیت شامل حال شورای سازمان و همچنین انتشار نشریه مجاهد نبود. علاوه بر این، اتحادیه اروپا هم منافقین را در لیست تروریستی قرار داد. با سرنگونی صدام در عراق و بازگشت اعضای ارشد سازمان به پاریس، مریم رجوی و حدود ۱۷۰ نفر از سران سازمان در سال 1382 توسط نیروهای امنیتی فرانسه بازداشت و در دادگاه محاکمه شدند، اما پس از چندی با آزادی آنها موافقت شد. در این برهه، منافقین با لابیگری در سازمانهای بینالمللی به خصوص کنگره آمریکا زمینه خروج خود از فهرست گروههای تروریستی را فراهم کردند و در سال ۲۰۰۷ «دادگاه استراسبورگ» بالاترین مرجع قضائی اتحادیه اروپا، منافقین را از فهرست گروهکهای تروریستی خارج کرد و در سال ۲۰۰۹ وزرای خارجه ۲۷ کشور اتحادیه اروپا، در نشست بروکسل در رویکردی متناقض با ادعای مقابله با تروریسم، منافقین را از «فهرست سیاه سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا» خارج کردند. نکته قابل توجه آن است که فرانسه به عنوان اولین کشور اعلام کرد، حاضر است به اعضای منافقین اردوگاه اشرف پناهندگی سیاسی دهد و این اعلام آمادگی نشان داد که مهد آزادی و حقوق بشر برای همیشه فرزندان تروریست خود را در آغوش خواهد گرفت. به تازگی نیز مسئولان فرانسوی دوباره اجازه برگزاری گردهمایی سالانه را به گروهک تروریستی منافقین دادهاند. گردهماییهایی که مثل هر سال با جمعیت و سخنرانان اجارهای در پاریس برگزار میشود. به گزارش روزنامه گاردین حدود نیمی از شرکتکنندگان در این تجمع شامل لهستانیها، چکیها، اسلواکیاییها، آلمانیها و سوریهایی هستند که از طریق یک تبلیغ فیسبوکی که وعده سفر، غذا و تأمین محل اقامت در پاریس را به ازای 25 یورو میداد، در این تجمعات شرکت کردهاند.
فرانسه به دنبال خلع سلاح موشکی ایران
با وجود تعهد ایران در برجام، مبنی بر تولید نکردن سلاحهای هستهای در زمان حال و آینده، فرانسه به دنبال خلع سلاح ایران از توانمندی دفاعی - موشکی در منطقهای است که توازن نظامی آن را غربیها به هم ریختهاند. فرانسه با ادعای اینکه برنامه موشکی ایران با قطعنامه 2231 همخوانی ندارد، از ایران خواسته به سرعت تمامی فعالیتهای مرتبط با موشکهای بالستیک که قادر به حمل سلاح هستهای است را متوقف کند. ایران نیز، طرح چنین درخواستهایی را غیرقانونی خوانده و آن را رد کرده است. همچنین، مکرون رئیسجمهور فرانسه در اظهاراتی ضد ایرانی گفته است؛ من خواستار ایستادگی قاطع و محکم در برابر ایران در خصوص برنامه موشک بالستیک و نفوذ تهران در خاورمیانه هستم. همچنین، سیاست جدید فرانسه بر این مبناست که رونق اقتصادی در ایران و عدم تحریم دوباره ایران، منوط به محدودیت فعالیتهای موشکی است؛ این در حالی است که فرانسه همیشه به دنبال تأمین منافع صهیونیستها و آمریکا بوده و حتی مشارکت اقتصادیاش نیز معضلی از ایران برطرف نخواهد کرد.
جنگ نرم فرانسه علیه ایران
هجمه فرهنگی فرانسه علیه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان شاخص جنگ نرم با استفاده از امکانات و برتریهای غرب در زمینه علوم پیشرفته و تکنولوژی مدرن صورت میگیرد. تهدید نرم، نوعی سلطه کامل در ابعاد سهگانه حکومت، اقتصاد و فرهنگ است که از طریق استحاله الگوهای رفتاری ملی در این حوزهها و جایگزینی الگوهای نظام سلطهای تهدید محقق میشود. با این نگرش تمامی اقداماتی که موجب میشود تا اهداف و ارزشهای حیاتی یک نظام سیاسی زیرساختهای فکری، باور و الگوهای رفتاری در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست به خطر افتد یا موجب تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیینکننده هویت ملی یک کشور شود، تهدید نرم به شمار میآید.
فرهنگ فرانسه (لائیسیته)
فرانسویها دارای یک نظام لائیک هستند و لائیسیته در فرانسه در نوع خودش بینظیر است؛ به طوری که رادیکالترین نوع لائیک در فرانسه وجود دارد. با این حال در فرانسه داشتن نماد دینی در مراکز دولتی و مجامع عمومی فرانسه، ممنوع است. در بین تمام سازمانهای بینالمللی که در دنیا وجود دارد، فرانسه میزبان یونسکو (سازمان فرهنگی سازمان ملل) است. این نشانهای است که فرانسه این میزبانی را پذیرفته است تا ایدههای اصلی یونسکو از فرانسویها شروع شود و بتواند تأثیرگذارتر باشد. بنا بر اطلاعات موجود، 60 درصد از بودجه وزارت خارجه فرانسه در اختیار اداره کل فرهنگی آن است؛ یعنی وزارت خارجه فرانسه در اجرای پروژههای فرهنگی در کشورهای دیگر مسئولیت هدایت، خطدهی و استفاده از پوشش سایر وزارتخانههای این کشور از جمله وزارت فرهنگ و آموزش عالی را بر عهده دارد و از طریق دیپلماسی عمومی که بر مبنای کار فرهنگی استوار است، نقش مهمی را ایفا میکند. به عنوان نمونه فرانسه بعد از سقوط طالبان در افغانستان، علاوه بر مشارکت نظامی در بمباران مواضع القاعده و طالبان وظیفه آموزش نیروهای پلیس و بازگشایی دبیرستان آزادی افغانستان را بر عهده داشت. در حال حاضر، فرانسویها سالانه میلیونها یورو در مرکز فرهنگی و انستیتو زبان فرانسه در افغانستان هزینه میکنند.
جنگ نرم فرانسه علیه جمهوری اسلامی ایران
دیپلماسی و نفوذ فرانسه در کشورهای مختلف و ایران از طریق فرهنگ است. به طوری که فرانسه نهتنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها بستر فرهنگی را مبنا و سکوی پرش و ورود به آن کشور قرار داده و این امر جایگاه بالایی در رویکرد فرانسه نسبت به کشورهای شرقی دارد. همچنین رویکرد فرانسه نسبت به ایران تفکیک میان دولت و ملت ایران است. نکته قابل توجه دیگر آنکه در رابطه با رویکرد فرانسویها نسبت به ایران، کار فرهنگی آنها یک قشر خاصی را در کشور هدفگیری کرده است؛ یعنی مخاطبان خاصی را در ایران جستجو و با آنها تعامل برقرار میکند. تقریباً تمامی دعوتشدگان به مراسم روز ملی فرانسه از بازیگران سینما، تئاتر، نویسنده، استاد دانشگاه برندههای جایزههای فرهنگی و المپیادیها هستند؛ یعنی عملاً قشر الیت (نخبه) فرهنگی جامعه که یک قشر خاصی از جامعه است. البته آنها در همین قشر فرهنگی نیز با هر کسی تعامل ندارند.
متاسفانه به علت شدت تبلیغات با هزینه های سرسام آور، نگاه تعدادی از مردم ایران به فرانسه به عنوان یک کشور دموکراتیک همراه با آزادیهای فراوان و رفاه مطلوب است. ولی به صورت اختصار جهت بررسی این سه موضوع ابتدا شمار افرادی که بدست فرانسویان در جنگ ها کشته شده اند (تعداد آن بسیار زیاد است) افرادی که در فرانسه به جرم آزادی بیان یا آزادی پوشش در زندان بوده و هستند و اعتراضات معیشتی مانند جلیقه زردها بررسی شود.به عمق آن پی خواهید برد.بر این اساس باید با واقعیات این کشورها آشنا شد.