به گزارش روز سه شنبه ایرنا، شبکه خبری سیانبیسی در تحلیلی درباره آشفتگی اوضاع در پاریس نوشت: امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه، در پی استعفای آخرین نخست وزیرش تنها پس از ۲۷ روز از تصدی در پست جدیدش، بار دیگر خود را تحت فشار می بیند.
مکرون اکنون باید نخست وزیر جدیدی انتخاب کند، انتخابات پارلمانی جدیدی برگزار کند یا استعفا دهد. وی سال گذشته پارلمان را در تلاش برای به اصطلاح ایجاد «شفافیت» در مجلس ملیِ تفرقه زده، منحل کرد.
استعفای شوکه کننده سباستین لکرنو نخست وزیری که تنها ۲۷ روز این کرسی را در دست داشت، فرانسه را با دردسر سیاسی جدیدی مواجه کرده است.
شبکه خبری بی بی سی در گزارشی نوشت: برخی از فرانسوی ها این هفته با شنیدن این که آشوب سیاسی در کشورشان مایه خنده و استهزای ایتالیایی ها شده است، ناامید شدند. با گذشت کمتر از دو سال فرانسه پنج نخست وزیر به خود دیده است که شکست سیاسی بی سابقه ای حتی در مقایسه با آشوب های سیاسی در دوران پس از جنگ در رم است.
دولت کوتاهمدت لکرنو، سومین دولتی بود که پس از دولتهای نافرجام میشل بارنیه و فرانسوا بایرو، شکست خورد. وجه مشترک همه آنها این است که برای رسیدن به توافق با احزاب دیگر بر سر بودجه دولت، و بهویژه بر سر کاهش هزینهها و افزایش مالیات با چالش مواجه بوده اند. این کاهش هزینه ها و افزایش مالیات برای مهار کسری بودجه ۵.۸ درصدی فرانسه از تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۴ ضروری تلقی میشود.
سناریویی که در سایه چنین تحولاتی، فرانسه را تهدید می کند تضعیف دائمی او و تبدیل شدن آن به طعمه ای برای تندروهای راست و چپ و تبدیل شدن به مرد بیمار جدید اروپاست.
اصطلاح «مرد بیمار اروپا» در طول دهههای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰، زمانی که انگلیس با فروپاشی امپراتوری جایگاه ابرقدرتی خود را از دست داد، بهطور قابل توجهی برای انگلیس استفاده شد.
همچنین از سال ۲۰۲۴ آلمان ، به دلیل رکود مداوم اقتصادی و به ویژه صنعتی خود از زمان همهگیری کووید-۱۹ و کاهش واردات گاز طبیعی ارزان از روسیه پس از حمله روسیه به اوکراین، به عنوان «مرد بیمار اروپا» شناخته میشود اکنون تحولات فرانسه این تهدید را نیز ایجاد کرده این کشور نیز به مرد بیمار جدید اروپا تبدیل شود.
بی بی سی نوشت: آنچه که اوضاع کنونی فرانسه را پیچیده تر می کند مساله زمان است. کناره گیری قریب الوقوع مکرون از قدرت، شانس امتیاز دادن هر یک از طرف ها به طرف مقابل را بعید می کند.
این رسانه با یادآوری این که انتخابات شهرداری ها در ماه مارس (فروردین) و انتخابات ریاست جمهوری در ماه مه (اردیبهشت) ۲۰۲۷ در پیش است، افزود: در دو سوی صفحه شطرنج سیاسی، احزاب قدرتمندی مانند «اجتماع ملی» (RN) در جناح راست و «فرانسه تسلیمناپذیر» (LFI) در جناح چپ قرار دارند که با کوچکترین نشانهای از سازش با میانهروها، فریاد «خیانت» سر خواهند داد.
بی بی سی اتفاقات در حال وقوع در فرانسه را نقطه تلاقی چندین بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همزمان توصیف کرد و نوشت این همان چیزیست که لحظه کنونی را بسیار مهم جلوه می دهد.
به رای دهندگان فرانسوی گفته شده که بدهی، مسئله مرگ و زندگی ملی است، اما بسیاری یا این تهدید را باور نمیکنند، یا نمیتوانند بفهمند که چرا باید آن ها این بدهی را بپردازند.
مکرون در سال ۲۰۱۷ با امید به قدرت رسید و قول داد که شکاف بین چپ و راست، تجارت و کار، رشد و عدالت اجتماعی، بدبینان به اروپا و علاقهمندان به اروپا را پر کند. اما نیکولاس باورز مفسر فرانسوی در روزنامه فیگارو، مکرون را هدف واقعی اعتراضات مردم توصیف کرده و نوشت: او تمام مسئولیت این کشتی ویران شده را برعهده دارد و مانند همه سیاستمداران عوام فریب، کشور ما را به ویرانه تبدیل کرده است.