صبحگاه هفتماکتبر دو سال پیش، واقعهای رخ داد که هنوز هم به جرأت میتوان آن را مهمترین رویدادی برشمرد که بیشترین تأثیر را در ابعاد منطقه ای و جهانی برجای گذاشته است؛ "عملیات طوفان الاقصی" که پانزدهم مهرماه سال ۱۴۰۲ به همت گروههای مقاومت فلسطینی از نوار غزه شروع شد و به تعبیر بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسایل بین الملل، فراتر از یک درگیری نظامی، می بایست آن را حادثه وجودی برای رژیم غاصب صهیونیستی توصیف کرد.
سخن ماندگار سید مقاومت در توصیف طوفان الاقصی
اهمیت این واقعه تا آنجا بود که شهید سیدحسن نصرالله، در اولین سخنرانی خویش پس از عملیات "طوفان الاقصی" بیان داشت: "نیازی نیست من بگویم ۷ اکتبر چه رخ داد. این یک عملیات دلاورانه، شجاعانه، خلاقانه، متقن، بزرگ، گسترده و تماماً قابل تحسین بود. این حادثهی بزرگ و گسترده موجب چه شد؟ موجب بروز یک زلزلهی امنیتی، نظامی، سیاسی، روحی و روانی در رژیم اسرائیل شد و پیامدهای استراتژیک و وجودی داشت و بر اکنون و آیندهی این رژیم اثر گذاشت و خواهد گذاشت. کابینهی دشمن هر کاری بکند و هر کاری در ماه گذشته کرده است و در هفتهها و روزهای پیش رو خواهد کرد هرگز نخواهد توانست نتایج، پیامدها و آثار استراتژیک و تاریخی طوفان الاقصی بر این رژیم و ادامهی نبرد را درون این رژیم از بین ببرد... ما همه این عملیات را ستودیم. "
ضربات عمیق و چندوجهی بر شالوده رژیم اشغالگر
دکتر محمدصادق خرسند، تحلیلگر مسایل بین الملل معتقد است: هر چند که ابعاد فاجعه انسانی در غزه و اتهام صریح نسلکشی که حتی سازمان ملل نیز با وجود فشار آمریکا و سران غرب به آن اذعان داشته، افکار عمومی جهان را به شدت جریحهدار نموده اما با این حال باید توجه داشت که تمرکز بر فجایع انسانی در غزه نباید باعث شود تا ضربات بنیادینی را که هفتم اکتبر بر شالوده قدرت اسرائیل وارد کرده، نادیده گرفته شود.
وی افزود: بنابر اعتراف خود مسئولان و کارشناسان رژیم، این ضربهها به حدی عمیق و چندوجهی بوده که ترمیم آنها در بلندمدت، موجودیت اسرائیل را با چالشهای بیسابقهای مواجه ساخته به نحوی که باید تحولات مربوط به فلسطین را در دهه های اخیر به قبل و بعد از طوفان الاقصی تقسیمبندی کرد و به تحلیل جدی آن پرداخت.
شکست مطلق در حوزه اطلاعاتی و بازدارندگی
کارشناس مسایل سیاسی همچنین با بیان این که مهلکترین ضربه، درهمشکستن هیمنهی امنیتی و بازدارندگی رژیم اشغالگر قدس بوده است، خاطرنشان کرد: برای دههها، اسرائیل خود را به عنوان قلعهای نفوذناپذیر با پیشرفتهترین سامانههای جاسوسی، مراقبت الکترونیکی و حفاظت مرزی به جهانیان معرفی میکرد و حال آن که حقیقتاً شکست مطلق دستگاههای اطلاعاتی موساد و شاباک در پیشبینی، کشف و جلوگیری از یک عملیات پیچیده و گسترده، نه فقط یک نارسایی اطلاعاتی، بلکه یک فروپاشی راهبردی بود.
وی ادامه داد: نفوذ توأم با موفقیت رزمندگان حماس از طریق زمین، دریا و هوا آن هم با پاراگلایدر به عمق خاک سرزمین های اشغالی، افسانه ارتش شکستناپذیر و برتری اطلاعاتی مطلق را در ذهن دوست و دشمن خدشهدار کرد و البته باید توجه داشت که این فروپاشی بازدارندگی، تبعات عملی نیز در پی داشت، از جمله تشویق و تقویت بازیگران منطقهای، بهویژه حزبالله لبنان، که موجب شد اسرائیل مجبور به تخلیه دهها شهرک در جبهه شمالی و درگیری در یک جنگ فرسایشی چندجبههای شود.
گرفتاری ارتش پرادعا در باتلاق غزه
خرسند همچنین گفت: یادمان نرفته که همان اوایل طوفان الاقصی، نتانیاهو در عملیات حمله به غزه، دو هدف مهم داشت که یکی نابودی کامل حماس و دیگری آزادسازی تمام گروگانها بود اما هنوز به اهداف خود نرسیده هر چند که با طرح ترامپ می خواهند طوری جلوه دهند که گویا حماس تسلیم شده اما هوشمندی حماس در این قضیه نیز باعث شگفتی جهانیان شد.
وی اضافه کرد: واقعیت آن است که با وجود همه فشارها و نیز تحمل تلفات سنگین و تخریب زیرساختها، حماس همچنان توان عملیاتی خود را حفظ کرده و با استفاده ماهرانه از تاکتیکهای جنگ نامتقارن شهری و شبکههای تونلی، ارتش اشغالگر را درگیر نبردهای چریکی فرسایشی در سراسر نوار غزه باقی نگاه داشته و خود همین مساله نیز باعث زیر سؤال رفتن کارآیی و مشروعیت ارتش اشغالگر در بین ساکنان اسرائیل شده است.
چرا طوفان الاقصی شکل گرفت؟
علی مدرسی، روزنامه نگار و فعال رسانه ای نیز در تحلیلی بر چرایی آغاز عملیات «طوفان الاقصی» نوشت: "پس از آغاز عملیات «طوفان الاقصی» در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، یکی از اصلیترین پرسشهایی که در فضای رسانهای و افکار عمومی مطرح شد این بود که آیا حماس با این اقدام تصمیم درستی گرفت؟ آیا ارزش داشت که مردمی بیدفاع هزینهای چنین سنگین بپردازند؟ پرسشی که در نگاه اول احساسی و انسانی است، اما برای پاسخ به آن باید زمینههای تاریخی و سیاسی این واقعه را بهدرستی شناخت.
پیش از این عملیات، وضعیت مردم غزه بحرانی و غیرقابل تحمل بود. بیش از پانزده سال محاصره کامل، اقتصاد فروپاشیده، بیکاری گسترده و وابستگی بیش از ۸۰ درصد مردم به کمکهای بشردوستانه – به اذعان نمایندگان سازمان ملل – تنها بخشی از واقعیت تلخ این منطقه بود. در این سالها، ترور، بازداشت، و تجاوزات مداوم رژیم صهیونیستی در غزه و کرانه باختری ادامه داشت، بیآنکه واکنشی جدی از سوی جامعه جهانی دیده شود.
در چنین شرایطی، طرح موسوم به پیمان ابراهیم که با هدایت آمریکا و همراهی برخی رژیمهای عربی دنبال میشد، در عمل به معنای حذف کامل مسئله فلسطین از دستور کار جهان عرب بود. این روند اگر ادامه مییافت، نامی از فلسطین، مقاومت و حق بازگشت باقی نمیگذاشت. بنابراین عملیات طوفان الاقصی را باید نه یک اقدام احساسی، بلکه واکنشی راهبردی و حملهای پیشدستانه دانست؛ تلاشی برای بازگرداندن مسئله فلسطین به صدر توجه جهانی و توقف روند عادیسازی با رژیم اشغالگر. "
موج بیداری انسانی در گسترهی کره خاکی
وی در ادامه نوشته خود به موج بیداری جهانی نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی به خصوص در هفته های اخیر اشاره کرده و آورده است:" شکلگیری کاروانهای مردمی مانند کاروان دریایی «الصمود»، و برگزاری راهپیماییهای گسترده در پایتختهای اروپایی و آمریکایی، همه نشان داد که صدای مردم غزه دوباره شنیده شده است. بنابر این متوجه می شویم عملیات طوفان الاقصی اگرچه هزینههای سنگینی داشت، اما در معادله مقاومت و اشغال، بسیاری از قواعد پیشین را دگرگون کرد. این عملیات نه فقط نبردی نظامی، بلکه نقطه عطفی تاریخی در بازتعریف اراده ملت فلسطین و افشای چهره واقعی رژیم اشغالگر بود. "
در پایان این گزارش باید به این نکته محوری نیز اشاره کرد که فراتر از بحث ناکامی دولت نتانیاهو در بازگرداندن اسرای خود، تبعات اقتصادی جنگ غزه برای اسرائیل بیسابقه و فاجعهبار بوده است. هزینههای هنگفت نظامی دهها میلیارد دلاری و فراخوان گسترده بیش از ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره که بسیاری از آنها ستونهای اصلی بخش فناوری و تولید و صنعت رژیم هستند، اقتصاد متکی بر نوآوری اسرائیل را با شوک جدی مواجه ساخته است که هنوز هم تبعاتش ادامه دارد، چه آن که کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP)، سقوط سرمایهگذاری خارجی و خروج سرمایهها، از جمله مهمترین شاخصهای این بحران قلمداد میشود.
گزارش: سید محمدمهدی موسوی
صبحگاه هفتماکتبر دو سال پیش، واقعهای رخ داد که هنوز هم به جرأت میتوان آن را مهمترین رویدادی برشمرد که بیشترین تأثیر را در ابعاد منطقه ای و جهانی برجای گذاشته است؛ "عملیات طوفان الاقصی" که پانزدهم مهرماه سال ۱۴۰۲ به همت گروههای مقاومت فلسطینی از نوار غزه شروع شد و به تعبیر بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسایل بین الملل، فراتر از یک درگیری نظامی، می بایست آن را حادثه وجودی برای رژیم غاصب صهیونیستی توصیف کرد.
سخن ماندگار سید مقاومت در توصیف طوفان الاقصی
اهمیت این واقعه تا آنجا بود که شهید سیدحسن نصرالله، در اولین سخنرانی خویش پس از عملیات "طوفان الاقصی" بیان داشت: "نیازی نیست من بگویم ۷ اکتبر چه رخ داد. این یک عملیات دلاورانه، شجاعانه، خلاقانه، متقن، بزرگ، گسترده و تماماً قابل تحسین بود. این حادثهی بزرگ و گسترده موجب چه شد؟ موجب بروز یک زلزلهی امنیتی، نظامی، سیاسی، روحی و روانی در رژیم اسرائیل شد و پیامدهای استراتژیک و وجودی داشت و بر اکنون و آیندهی این رژیم اثر گذاشت و خواهد گذاشت. کابینهی دشمن هر کاری بکند و هر کاری در ماه گذشته کرده است و در هفتهها و روزهای پیش رو خواهد کرد هرگز نخواهد توانست نتایج، پیامدها و آثار استراتژیک و تاریخی طوفان الاقصی بر این رژیم و ادامهی نبرد را درون این رژیم از بین ببرد... ما همه این عملیات را ستودیم. "
ضربات عمیق و چندوجهی بر شالوده رژیم اشغالگر
دکتر محمدصادق خرسند، تحلیلگر مسایل بین الملل معتقد است: هر چند که ابعاد فاجعه انسانی در غزه و اتهام صریح نسلکشی که حتی سازمان ملل نیز با وجود فشار آمریکا و سران غرب به آن اذعان داشته، افکار عمومی جهان را به شدت جریحهدار نموده اما با این حال باید توجه داشت که تمرکز بر فجایع انسانی در غزه نباید باعث شود تا ضربات بنیادینی را که هفتم اکتبر بر شالوده قدرت اسرائیل وارد کرده، نادیده گرفته شود.
وی افزود: بنابر اعتراف خود مسئولان و کارشناسان رژیم، این ضربهها به حدی عمیق و چندوجهی بوده که ترمیم آنها در بلندمدت، موجودیت اسرائیل را با چالشهای بیسابقهای مواجه ساخته به نحوی که باید تحولات مربوط به فلسطین را در دهه های اخیر به قبل و بعد از طوفان الاقصی تقسیمبندی کرد و به تحلیل جدی آن پرداخت.
شکست مطلق در حوزه اطلاعاتی و بازدارندگی
کارشناس مسایل سیاسی همچنین با بیان این که مهلکترین ضربه، درهمشکستن هیمنهی امنیتی و بازدارندگی رژیم اشغالگر قدس بوده است، خاطرنشان کرد: برای دههها، اسرائیل خود را به عنوان قلعهای نفوذناپذیر با پیشرفتهترین سامانههای جاسوسی، مراقبت الکترونیکی و حفاظت مرزی به جهانیان معرفی میکرد و حال آن که حقیقتاً شکست مطلق دستگاههای اطلاعاتی موساد و شاباک در پیشبینی، کشف و جلوگیری از یک عملیات پیچیده و گسترده، نه فقط یک نارسایی اطلاعاتی، بلکه یک فروپاشی راهبردی بود.
وی ادامه داد: نفوذ توأم با موفقیت رزمندگان حماس از طریق زمین، دریا و هوا آن هم با پاراگلایدر به عمق خاک سرزمین های اشغالی، افسانه ارتش شکستناپذیر و برتری اطلاعاتی مطلق را در ذهن دوست و دشمن خدشهدار کرد و البته باید توجه داشت که این فروپاشی بازدارندگی، تبعات عملی نیز در پی داشت، از جمله تشویق و تقویت بازیگران منطقهای، بهویژه حزبالله لبنان، که موجب شد اسرائیل مجبور به تخلیه دهها شهرک در جبهه شمالی و درگیری در یک جنگ فرسایشی چندجبههای شود.
گرفتاری ارتش پرادعا در باتلاق غزه
خرسند همچنین گفت: یادمان نرفته که همان اوایل طوفان الاقصی، نتانیاهو در عملیات حمله به غزه، دو هدف مهم داشت که یکی نابودی کامل حماس و دیگری آزادسازی تمام گروگانها بود اما هنوز به اهداف خود نرسیده هر چند که با طرح ترامپ می خواهند طوری جلوه دهند که گویا حماس تسلیم شده اما هوشمندی حماس در این قضیه نیز باعث شگفتی جهانیان شد.
وی اضافه کرد: واقعیت آن است که با وجود همه فشارها و نیز تحمل تلفات سنگین و تخریب زیرساختها، حماس همچنان توان عملیاتی خود را حفظ کرده و با استفاده ماهرانه از تاکتیکهای جنگ نامتقارن شهری و شبکههای تونلی، ارتش اشغالگر را درگیر نبردهای چریکی فرسایشی در سراسر نوار غزه باقی نگاه داشته و خود همین مساله نیز باعث زیر سؤال رفتن کارآیی و مشروعیت ارتش اشغالگر در بین ساکنان اسرائیل شده است.
چرا طوفان الاقصی شکل گرفت؟
علی مدرسی، روزنامه نگار و فعال رسانه ای نیز در تحلیلی بر چرایی آغاز عملیات «طوفان الاقصی» نوشت: "پس از آغاز عملیات «طوفان الاقصی» در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، یکی از اصلیترین پرسشهایی که در فضای رسانهای و افکار عمومی مطرح شد این بود که آیا حماس با این اقدام تصمیم درستی گرفت؟ آیا ارزش داشت که مردمی بیدفاع هزینهای چنین سنگین بپردازند؟ پرسشی که در نگاه اول احساسی و انسانی است، اما برای پاسخ به آن باید زمینههای تاریخی و سیاسی این واقعه را بهدرستی شناخت.
پیش از این عملیات، وضعیت مردم غزه بحرانی و غیرقابل تحمل بود. بیش از پانزده سال محاصره کامل، اقتصاد فروپاشیده، بیکاری گسترده و وابستگی بیش از ۸۰ درصد مردم به کمکهای بشردوستانه – به اذعان نمایندگان سازمان ملل – تنها بخشی از واقعیت تلخ این منطقه بود. در این سالها، ترور، بازداشت، و تجاوزات مداوم رژیم صهیونیستی در غزه و کرانه باختری ادامه داشت، بیآنکه واکنشی جدی از سوی جامعه جهانی دیده شود.
در چنین شرایطی، طرح موسوم به پیمان ابراهیم که با هدایت آمریکا و همراهی برخی رژیمهای عربی دنبال میشد، در عمل به معنای حذف کامل مسئله فلسطین از دستور کار جهان عرب بود. این روند اگر ادامه مییافت، نامی از فلسطین، مقاومت و حق بازگشت باقی نمیگذاشت. بنابراین عملیات طوفان الاقصی را باید نه یک اقدام احساسی، بلکه واکنشی راهبردی و حملهای پیشدستانه دانست؛ تلاشی برای بازگرداندن مسئله فلسطین به صدر توجه جهانی و توقف روند عادیسازی با رژیم اشغالگر. "
موج بیداری انسانی در گسترهی کره خاکی
وی در ادامه نوشته خود به موج بیداری جهانی نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی به خصوص در هفته های اخیر اشاره کرده و آورده است:" شکلگیری کاروانهای مردمی مانند کاروان دریایی «الصمود»، و برگزاری راهپیماییهای گسترده در پایتختهای اروپایی و آمریکایی، همه نشان داد که صدای مردم غزه دوباره شنیده شده است. بنابر این متوجه می شویم عملیات طوفان الاقصی اگرچه هزینههای سنگینی داشت، اما در معادله مقاومت و اشغال، بسیاری از قواعد پیشین را دگرگون کرد. این عملیات نه فقط نبردی نظامی، بلکه نقطه عطفی تاریخی در بازتعریف اراده ملت فلسطین و افشای چهره واقعی رژیم اشغالگر بود. "
در پایان این گزارش باید به این نکته محوری نیز اشاره کرد که فراتر از بحث ناکامی دولت نتانیاهو در بازگرداندن اسرای خود، تبعات اقتصادی جنگ غزه برای اسرائیل بیسابقه و فاجعهبار بوده است. هزینههای هنگفت نظامی دهها میلیارد دلاری و فراخوان گسترده بیش از ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره که بسیاری از آنها ستونهای اصلی بخش فناوری و تولید و صنعت رژیم هستند، اقتصاد متکی بر نوآوری اسرائیل را با شوک جدی مواجه ساخته است که هنوز هم تبعاتش ادامه دارد، چه آن که کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP)، سقوط سرمایهگذاری خارجی و خروج سرمایهها، از جمله مهمترین شاخصهای این بحران قلمداد میشود.
گزارش: سید محمدمهدی موسوی