شناسهٔ خبر: 75210827 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

درباره بسته فیلم «دادخواست» که این روزها در گروه هنر و تجربه روی پرده رفته؛ فرصتی مغتنم هرچند کوتاه

این روزها بسته فیلم کوتاه «دادخواست» شامل چهار اثر «مرتد»، «آپاترید»، «تانکر» و «روز خداحافظی» در گروه هنر و تجربه و به میزبانی پردیس سینمایی چارسو روی پرده رفته است؛ فرصتی مغتنم و قابل تامل برای بیشتر دیده شدن سینمای کوتاه.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه فرهنگی قدس، اکران بسته فیلم کوتاه «دادخواست» با موضوعات اجتماعی، خانوادگی و جنایی شامل چهار اثر «مرتد»، «آپاترید»، «تانکر» و «روز خداحافظی» است که از ۲ مهرماه در گروه هنر و تجربه و به میزبانی پردیس سینمایی چارسو روی پرده رفته است. این چهار فیلم از آثار متفاوت چهل‌ویکمین جشنواره فیلم  کوتاه بود که در مرکز فیلم و سریال سازمان هنری رسانه‌ای اوج، انجمن سینمای جوان و باشگاه فیلم رویاد وابسته به سازمان اوج تولیده شده‌اند و این روزها در یک اکران عمومی در معرض دید مخاطبان قرار گرفته است؛ در ادامه گفت‌وگوهایی کوتاه از سازندگان این چهار فیلم را می‌خوانید.

چالش‌های ژانر جنایی برای ساخت «مرتد»

فیلم کوتاه «مرتد» اثر مشترک امیر ابیلی و داوود مرادیان، محصول مرکز فیلم و سریال سازمان هنری رسانه‌ای اوج و انجمن سینمای جوان به‌عنوان اثری جنایی روایت خود را حول محور یک قتل قرار داده و به گفته مرادیان این داستان برای یک فیلم بلند طراحی شده بود اما در نهایت تصمیم بر آن شد در قالب یک فیلم کوتاه روایت شود.

مرادیان درباره قصه این فیلم می‌گوید: کارآگاهی در موقعیتی قرار می‌گیرد که در لحظه آخر در مورد مقصر بودن قاتلی که همه شواهد نشان از مجرم بودنش دارد دچار تردید می‌شود. قصه از اینجا شروع می‌شود و پرونده به جریان می‌افتد.

این کارگردان با اشاره به انگیزه‌اش از ساخت مرتد ادامه می‌دهد: امیر ابیلی به عنوان نویسنده این کار، همواره قصه‌هایش را براساس ژانر می‌نویسد و به ژانر جنایی علاقه‌مند است. در نتیجه برایش جذاب بود که اگر همزمان دو قاتل در یک پرونده پیدا شود چه خواهد شد.

مرادیان درباره واکنش مخاطبان به این ژانر که در فیلم کوتاه کمتر به آن پرداخته شده، می‌گوید: اساساً مخاطب خودش را درگیر ژانر نمی‌کند اما زمانی که درگیر قصه می‌شود دوست دارد چندین بار این فیلم را ببیند و به نظرم این یعنی «مرتد» مخاطب خودش را جذب کرده وگرنه فیلم کوتاه، عرصه فرم است. در واقع هدف از ساخت فیلم در یک ژانر سرگرم کردن مخاطب و قصه گفتن برای او است. این لایه اول است و لایه دوم ایجاد چالش اخلاقی برای بیننده است؛ اینکه آیا همیشه عدالت آن چیزی است که تو فکر می‌کنی یا ممکن است شکل دیگری هم در این باره وجود داشته باشد.

مرادیان درباره چالش‌ها و جذابیت‌های ساخت این فیلم می‌گوید: این دومین فیلم من و ابیلی در این ژانر است و پیش از این «گورکن» را هم در این ژانر کار کرده بودیم. تعلیق دراماتیک مهم‌ترین وجه سینماست و جذابیت سینما به همین تعلیق آن است. ضمن اینکه بالاترین سطح تعلیق غیرفیزیکال را در ژانر جنایی می‌بینیم.

از روایت قصه در ۲۰ دقیقه نترسید!

این کارگردان در ادامه به آفت‌های سینمای کوتاه اشاره می‌کند و می‌افزاید: وقتی به این مدیوم عادت کنید ممکن است به نوعی توانایی انجام کار در مدیوم بلند را از دست بدهید یا از انجامش بترسید. در عین حال مهم‌ترین نقطه قوت تولید اثر در سینمای فیلم کوتاه این است که اگر شما بتوانید در یک مدیوم و زمان ۲۰ دقیقه‌ای یک قصه کامل را بیان کنید و نترسید، حتماً در یک مدیوم ۱۰۰ دقیقه‌ای قصه پیچیده‌تری خواهید گفت.

مرادیان درباره اکران مرتد در گروه سینمایی هنر و تجربه معتقد است: این اتفاق منحصر به فردی است؛ چرا که اینجا نگاه‌ها تخصصی‌تر است و مخاطبان با عینکی خاص این فیلم‌ها را می‌بینند. به همین دلایل نظرات مردم در این اکران‌ها شنیدنی و قابل تأمل است.

«آپاترید» هشداری درباره تابعیت بدون قانون است

اما «آپاترید» فیلم دیگری است که با نگاهی هشدارآمیز، به مسئله مهاجرت غیرقانونی افغان‌ها می‌پردازد. نویسندگی و کارگردانی این اثر را سیدمحمدحسین حسینی و تهیه‌کنندگی آن را محمد گودرزی بر عهده دارد.حسینی که پیش از این، فیلم کوتاه «بنفش» و «کلاویه» را کارگردانی کرده، درباره سرگذشت «آپاترید» پس از اکران در جشنواره فیلم کوتاه می‌گوید: در این مدت اتفاق‌های عجیب و غریبی افتاد و نقدهای بسیاری به فیلم شد که چرا در زمان جنگ تحمیلی ۱۲روزه اسرائیل، در مورد افغان‌ها فیلم ساختیم. اما این فیلم سال گذشته ساخته شده و خبر نداشتیم جنگ خواهد شد. از سوی دیگر این فیلم در دنیا بسیار مورد استقبال واقع شد و جوایز متعددی گرفت. این روزها محمد گودرزی عازم روسیه است؛ چرا که در جشنواره کازان برای فیلم‌های مسلمان یکی از ۱۰ فیلم برتر جهان شدیم.

این کارگردان با بیان اینکه قصه آپاترید در مورد تابعیت بدون قانون و بی‌هویتی است، ادامه می‌دهد: ما در این فیلم موافق یا مخالف اتباع نیستیم و صرفاً یک موضوع قانونی که برای اتباع غیرقانونی وجود داشت را به تصویر کشیدیم؛ اتفاقی که شاید برای ایرانی‌های خارج از کشور هم رخ بدهد. من در این فیلم می‌خواستم تلنگری بزنم و داستان اگرچه درباره یک تبعه غیرقانونی افغانستانی در ایران است اما مرزی ندارد. حتی در زمان انتخاب اسم می‌خواستم نام آن را «مرز مجهول» بگذارم که بعد «آپاترید» را انتخاب کردم.

وی با بیان اینکه فیلمش استعاره‌ای از آدم‌هایی است که بدون مجوز وارد کشور دیگری می‌شوند و آپاترید هستند، تصریح می‌کند: کسانی که نه کشور خودشان را می‌خواهند و نه در کشور مقصد جا و جایگاهی دارند. در واقع دغدغه اصلی این است که چرا به جایی مهاجرت می‌کنید که نمی‌دانید کجاست و نمی‌دانید قرار است چه اتفاقاتی برایتان بیفتد.

حسینی ادامه می‌دهد: برای تأثیرگذاری درام در سینما، تئاتر و رمان باید تلخ‌ترین موضوع را به میان بکشید تا مفید فایده واقع شود. هر چقدر تلخ‌تر درباره یک موضوع حرف بزنید، پیامتان تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت، به همین دلیل من یک تلخی بزرگ را وارد این قصه کردم.

این کارگردان در ادامه عنوان می‌کند: همیشه برای مهاجران این حس وجود دارد (چه ایرانیانی که به سراسر دنیا می‌روند و چه آن‌هایی که از سرزمین‌های دیگر به ایران می‌آیند) که کشور مقصد برایشان غربت است و این غربت همواره همراه آن آدم هست. عجیب‌تر زمانی است که شما بدون هیچ کارت و مجوز و اسناد هویتی به کشوری بروید و با خطر زندگی کنید. این «با خطر زندگی کردن» برای من بسیار جذاب و قابل تأمل بود.

وی با تأکید بر اینکه آپاترید فیلمی در نقد مهاجرت و بی‌هویتی است، یادآور می‌شود: من در میان هموطنان خودمان هم این را دیده‌ام که مهاجرت می‌کنند اما به شکل فاجعه‌باری بازمی‌گردند و این برای من بسیار ترسناک است. در نتیجه این فیلم نقدی است بر مهاجرت غیرقانونی که شامل ما ایرانیان هم می‌شود. می‌شد این فیلم را حتی در ترکیه و در مورد ایرانیان ساخت اما امروز صحبت روز در جامعه ما بحث ورود گسترده (قانونی و غیرقانونی) برادران و خواهران افغانستانی است و بر این اساس قصه آپاترید به این آدم‌ها پرداخته است. ضمن اینکه این فیلم یک دستاورد هم داشت و آن بازیگر مرد افغانستانی (عالم صبور) است که تا پیش از آن جلو دوربین نرفته بود و این برای من بسیار جذاب بود؛ شخصیتی اصلی که تاکنون دوربین را ندیده و کارش هم چیز دیگری جدا از بازیگری بود. این برای من جذاب بود که این بازیگر چنین اتفاقاتی (مهاجرت، ورود و اقامت غیرقانونی و تبعات آن) را از سر گذرانده بود.

کارگردان فیلم کوتاه «آپاترید» در مورد واکنش مخاطبان افغان نسبت به این اثر بیان می‌کند: من با افغان‌ها پس از اکران فیلم صحبتی نداشتم که بدانم چه نظری در مورد این فیلم دارند اما زمانی که برای انتخاب بازیگر به کانون بازیگران افغان مراجعه کرده بودیم بازخورد این بود که عمده فیلمنامه‌ها توهین کننده به ملیت و هویت ماست اما این فیلم فرق دارد و «آپاترید» دغدغه‌های آدم‌های با کارت و بی کارت است.

وی در پاسخ به این که مخاطب چرا باید فیلم را ببینند، می‌گوید: «آپاترید» انتخاب یک مرد و یک پدر بین دو رنگ سیاه و مشکی است. آیا بماند بدون تحویل گرفتن جنازه فرزند یا جنازه را بگیرد و به کشورش «دیپورت» شود؟ هر دو طرف آن سیاه است

حسینی در مورد اینکه چرا قالب کوتاه را برای فیلمش برگزیده، می‌گوید: اثرگذاری فیلم کوتاه بیشتر است؛ ضربه‌ای که در ۲۰دقیقه به شما می‌زند کاری‌تر از ۹۰دقیقه است. وی درباره اکران آپاترید در گروه سینمایی هنر و تجربه می‌افزاید: گروه هنر و تجربه برایم بسیار جذاب است و در سال‌های اخیر همواره فیلم‌های اکران شده در این طرح را دیده‌ام و چون فیلم خودم هم قرار است در شهرهای مختلف اکران شود، برایم جذاب‌تر است. گروه هنر و تجربه دلگرمی مهمی برای فیلم‌سازان به ویژه فعالان سینمای کوتاه است. این طرح چراغ امید را برای فیلم‌سازان با هر میزان بودجه‌ای روشن می‌کند؛ دوستانی که شاید دچار رخوتی شده بودند به این بهانه می‌توانند دوباره کارشان را شروع کنند. تنها نکته این است که نباید فراموش کنند فیلم‌نامه بسیار مهم و حتی مهم‌تر از کیفیت دوربین و تجهیزات است.

«روز خداحافظی»؛ فرصتی برای پذیرش واقعیت مرگ

اما فیلم «روز خداحافظی» که به آخرین روزهای زندگی یک پدر می‌پردازد، اثری با جزئیات و پیچیدگی‌هایی بوده که کمتر در سینمای کوتاه به تصویر کشیده شده است. این اثر به نویسندگی و کارگردانی فرزاد رنجبر نظری و تهیه‌کنندگی سیدمحمدهادی آقاجانی این روزها روی پرده است.

فرزاد رنجبر، کارگردان این فیلم که پیش از این آثار کوتاه «رقص آب»، «آپالو» و «گودال» را در کارنامه کاری‌اش داشته؛ مرگ را مسئله‌ای جدی و همیشه حاضر می‌داند و درباره دلایل اصلی ساخت این فیلم می‌گوید: برای من ساخت هر فیلم باید از یک خودانگیختگی درونی نشأت بگیرد. ایده‌های مختلفی به ذهنم می‌آید؛ اما فقط وقتی که ایده‌ای چنان من را درگیر می‌کند که خوابم مختل می‌شود، می‌فهمم که باید آن را بسازم.

وی درباره اهمیت سوژه روز خداحافظی تأکید می‌کند: مرگ مسئله‌ای است که با وجود فرار برخی از فکر کردن به آن برای همه اتفاق می‌افتد. به همین خاطر فکر می‌کنم روز خداحافظی به مخاطب این فرصت را می‌دهد به شکل فعالانه با مرگ روبه‌رو شده، نه اینکه در برابر آن تسلیم و ناامید شود.

رنجبر به منبع الهام فیلمش اشاره می‌کند و یادآور می‌شود: علاوه بر به دنیا آمدن فرزندم که سبب شد به مقوله مرگ بیشتر فکر کنم دیدن پستی از مرحوم حجت‌الاسلام مسعود دیانی نیز سبب شد فکرم بیشتر با این ایده درگیر شود. ایشان پیش از ابتلا به بیماری، برای خرید یک خودرو نام‌نویسی کرده بود اما خودرو زمانی به دستش رسید که متوجه بیماری‌اش می‌شود. خودرویی که زمانی رؤیای داشتن آن را داشت دیگر تبدیل به مایه عذاب شده بود. این دو ایده جداگانه در ذهنم به هم پیوست و به نگارش فیلم‌نامه روز خداحافظی رسیدم.

این فیلمساز ادامه می‌دهد: روز خداحافظی فرصتی است تا ذهن برای مرگ آمادگی بیشتری داشته باشد. به نظر من مخاطب باید این فیلم را ببیند تا درباره چگونگی مواجهه‌اش با مرگ بیشتر فکر کند. در واقع این فیلم فرصتی است تا ذهن آماده پذیرش این واقعیت شود.

رنجبر در ادامه، اکران فیلم‌های کوتاه در گروه سینمایی هنر و تجربه را فرصتی مغتنم عنوان می‌کند و می‌افزاید: هر چند مخاطب هنر و تجربه مخاطب حرفه‌ای‌تری است ولی امیدوارم بتوانیم با توده مخاطبان هم ارتباط برقرار کنیم. تبلیغات مناسب، افتتاحیه خوب، نشست‌های تخصصی و حضور منتقدان، موفقیت فیلم‌هایی مانند روز خداحافظی را بیشتر تضمین می‌کند و می‌تواند نقش مهمی در دیده شدنش داشته باشد.

«تانکر» و رنج زنانه

«تانکر» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی امیر پذیرفته نیز از دیگر فیلم‌های جذاب این بسته فیلم کوتاه است و قصه خانواده‌ای سه نفره را بازگو می‌کند که پس از اخراج از محل کارشان توسط سرکارگر، فرزند بزرگ خانواده در پی انتقام برمی‌آید.

ندا حسینی بازیگر نقش اول زن «تانکر» درباره این اثر و بازخوردهای مخاطبان نسبت به آن پس از اکران در جشنواره فیلم کوتاه تهران به خبرنگار ما می‌گوید: نخستین بار فیلم را در جشنواره و همراه مخاطبان دیدم و مردم آن را بسیار دوست داشتند؛ چرا که اثری ساده و صمیمی بود و بازخورد خوبی دادند. برایم جالب بود که مردم تصورشان این بود که بازیگران «تانکر» بومی شهر رفسنجان و نابازیگر هستند و این نشان می‌دهد بازی بازیگران را باور کرده بودند.

وی ادامه می‌دهد: من در تانکر نقش فائزه مادر دو پسر را داشتم که مصائب و مشکلات یک مادر تنها را به دوش می‌کشد. لوکیشن فیلم، روستایی از توابع رفسنجان و یک عمارت قدیمی متعلق به مرحوم جهانگیرخان رضوی بود که قدمتی حدود ۱۵۰ سال با یک معماری جذاب و خاص دارد.

این بازیگر درباره تجربه همکاری با تیم تولید تانکر خاطرنشان می‌کند: خاصیت نوشته‌های آقای پذیرفته آشنا بودن با آن‌هاست؛ قصه‌ای که مختص این فرهنگ و جغرافیاست و به شخصه زنان زیادی را در این خطه دیده‌ام که مانند فائزه زیست می‌کنند. به همین دلیل نقش برایم جذاب و آشنا بود. زنانی که کارگر فصلی محسوب می‌شوند و مجبورند کار کنند و در موقعیت‌های زیادی سکوت کنند چون غم نان دارند. هنوز هم مکان‌هایی شبیه این فیلم وجود دارد و اگرچه تولید مکانیزه و نیاز به نیروی کار کمتر شده و از طرفی به دلیل تغییرات آب و هوایی، پسته هم کمتر شده، اما هنوز هم کارگر فصلی پسته وجود دارد و شاید دو ماه کار می‌کنند تا خرج سالشان را دربیاورند.

حسینی یادآور می‌شود: من این زنان را از بچگی دیده بودم و هنوز هم هستند و کار می‌کنند و اگرچه خط قرمزشان کودکشان است اما چون غم نان دارند، این غم دست و بالشان را در جاهایی می‌بندد. این بازیگر درباره مضمون تانکر و تأکید آن بر بخشش و مهربانی می‌گوید: زمانی که در این فیلم بازی می‌کردم دخترم را باردار بودم و پس از تولد اسمش را مهربان گذاشتیم. به نظرم پیام این فیلم این است که مهربانی پیروز است و گذشت و بخشش اصل زندگی است. تانکر را به این دلیل باید دید که خودِ خود زندگی است؛ یعنی در اوج غم و ناراحتی و مشکلات اتفاقاتی می‌افتد که هم خنده‌دار است و هم تأمل‌برانگیز.

حسینی در مورد اکران تانکر در گروه سینمایی هنر و تجربه اظهار می‌کند: فیلم‌های گروه هنر و تجربه را بسیار دوست دارم و از ۱۰ سال پیش هر هفته در باغ فردوس فیلم‌ها را می‌دیدم و هیچ فیلمی را از دست نمی‌دادم؛ همیشه هم فیلم‌های خاص را دوست داشتم چون حرفی برای گفتن دارند و آدم را به فکر فرو می‌برند و کم پیش آمده از تماشای فیلمی در این گروه پشیمان شوم؛ چرا که فیلم‌های هنر و تجربه آثاری شریف و جذاب هستند و قصه‌های هم خوبی دارند.

این بازیگر در پایان تأکید می‌کند: البته این آثار چون بودجه‌های خوبی ندارند عمدتاً کمتر به آن‌ها توجه می‌شود اما من همیشه با دستمزد کم و حتی گاهی بدون دریافت دستمزد هم در این فیلم‌ها حضور داشته‌ام چون این آثار برایم باارزش هستند و به نظرم باید به این فیلم‌ها بیش از این توجه شود.