
احسان سالاری: این روزها بحث راه اندازی قطار کامل توسط بخش خصوصی در میان کارشناسان بخش ریلی داغ شده است. از تدوین دستورالعمل توسط بخش خصوصی گرفته تا جزئیات راه اندازی، نحوه مدیریت سیر و حرکت و سایر موضوعات که بعضا مورد بحث قرار می گیرد.
اما آنچه بیش از همه مشخص است سنگ اندازی های بعضی مدیران در مسیر تشکیل مقرون به صرفه قطار کامل توسط بخش خصوصی است. اما این بهانه ها فی الواقع کدام منافع را تحت الشعاع قرار داده و نهایتا روابط مالی راه آهن با بخش خصوصی را دستخوش چه تحولاتی خواهد کرد؟
در حال حاضر و طبق فرمول های ابلاغی معاونت بازرگانی راه آهن، اغلب مسیرهای حمل مواد معدنی و با تناژ و عملکرد بالا در راه آهن مشمول افزایش از 35 تا 65 درصدی حق دسترسی (لوکوموتیو+ تعمیرات جاری+ شبکه) می شوند. افزایشی که عملا به هر سه بخش حق دسترسی اعمال می شود و عملا تعرفه لوکوموتیو و تعمیرات جاری واگن ها که در همه شبکه بایستی یکسان باشد، برای بخش خصوصی حمل کننده بار 35 تا 65 درصد گرانتر تمام خواهد شد و این، در حالیست که لوکوموتیو بخش خصوصی که در همین مسیرها کار می کند به اندازه همان تعرفه مصوب لوکوموتیو دریافت خواهد کرد و عملا راه آهن 35 تا 65 درصد اضافی را که دریافت می کند برای خودش بر می دارد و به مالک لوکوموتیو هم پرداخت نمی کند!
این شکاف عجیب و غریب در تعرفه های مصوب راه آهن که هر ساله در قالب تعرفه مسیرهای زیر 500 کیلومتر و مسیرهای خاص ابلاغ می شود، منافع بسیار زیادی را از جیب بخش خصوصی نصیب راه آهن می کند و به گمان نگارنده بخش قابل توجهی از مقاومت های موجود در راه آهن جهت راه اندازی قطار کامل ناشی از همین موضوع است.
در این میان استمداد بخش خصوصی از شورای رقابت که مسئول نرخ گذاری در موضوعات انحصاری است، راه به جایی نبرده و شورای رقابت خود را مسئول نرخ گذاری در انحصاری ترین خدمات ارائه شده توسط بخش دولتی (راه آهن) به بخش خصوصی نمی داند و به موضوع نرخ گذاری حق دسترسی توسط راه آهن ورود نمی کند که خود جای بسی تامل دارد.
در حال حاضر آنچه که بخشی از مشکلات بخش خصوصی را حل می کند و موانع توسعه بخش ریلی را اندکی برطرف می نماید، واگذاری اپراتوری قطارها به بخش خصوصی بدون ایجاد ریسک های غیرقابل کنترل و بعضا خارج از اراده شرکت های حمل و نقل ریلی است تا در کوتاه مدت و با پذیرش مسئولیت اپراتوری قطارها، بخش خصوصی آماده ارائه خدمات در سطوح بالاتر ارائه گردد. وگرنه در صورتی که همه ریسک ها با بار مالی غیرقابل تحمل برای شرکتها بر عهده شرکت حمل و نقل گذاشته شود عملا طرح قطار کامل مرده از مادر متولد خواهد شد.
به نظر میرسد حل مشکل فقط در دستان مدیرعامل راه آهن و رعایت صرفه و صلاح بخش خصوصی و راه آهن است.