در نشستی راهبردی که آینده پیوند اندیشه اسلامی و عصر دیجیتال را ترسیم میکند، چهرههای برجسته فلسفه و فناوری در بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء گردهم آمدند تا بر یک ضرورت تاریخی پای بفشارند: فلسفه اسلامی، بهویژه مکتب حکمت متعالیه، باید به مثابه شالودهای معرفتی، هوش مصنوعی را هدایت کند تا «علوم انسانی دیجیتال» به یک انقلاب فرهنگی اصیل در جهان اسلام بدل شود، نه ابزاری برای تحریف معارف وحیانی. این پیشنشست تخصصی برای «اولین همایش ملی علوم اسلامی و انسانی دیجیتال» فراتر از یک مقدمه، به آوردگاهی برای تبیین نسبت عمیق معنا و ابزار در دنیای جدید تبدیل شد.
انقلاب فرهنگی دیجیتال؛ از ضرورت ترویج تا مکتبسازی بر پایه فلسفه اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی، رئیس بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء، ضمن قدردانی از تلاشهای علمی صورتگرفته، این حرکت را نه یک رویداد عادی، بلکه یک انقلاب فرهنگی توصیف کرد که در آن، ابزارهای دیجیتال بستری برای تحولی معرفتی در جهان اسلام فراهم میکنند. وی با قاطعیت تأکید کرد که این اقدام در بنیاد اسراء، یک حرکت ترویجی سطحی نیست، بلکه بر «واقعیتهای عمیق فلسفی» استوار است. به بیان ایشان، مکتب جامع آیتالله العظمی جوادی آملی، با عمق بینظیر خود، این ظرفیت را دارد که انقلابی بنیادین در عرصه علوم انسانی و دیجیتال پدید آورد.
استاد جوادی آملی با اشاره به تأثیر فراگیر حکمت متعالیه بر تمام حوزههای معرفتی، از منطق تا انسانشناسی، افزود: «هرچه منطق تفکر ما عمیقتر شود، قدرت سنجش و ارزیابی اندیشهها افزایش مییابد.» او این عمقبخشی را در تحلیل دادههای دینی ضروری دانست و یک اصل کلیدی را مطرح کرد: بسیاری از گزارههای دینی در بستر زمانی و مکانی خاصی صادر شدهاند و تفکیک میان «قضایای حقیقی» و «قضایای خارجی»، تحولی بزرگ در تحلیل متون ایجاد میکند که میتواند با الگوریتمهای دقیق دیجیتال تلفیق شود.
ایشان با ورود به لایههای عمیقتر فلسفی تصریح کرد: «در حکمت متعالیه، هستیشناسی بر محور وجوب و امکان استوار است و این نگاه، افقهای تازهای در درک رابطه خدا، جهان و انسان میگشاید.» وی همچنین به مفهوم کلیدی «عقل وحیانی» در مکتب آیتالله جوادی آملی اشاره کرد و آن را راهی برای ارتقای انسان از «عقل خودبنیاد» به «عقل الهی و خلافتاللهی» دانست. از این منظر، هدف نهایی، صرفاً یک پروژه فناورانه نیست، بلکه «مکتبسازی در علوم انسانی اسلامی» است. حجتالاسلام والمسلمین جوادی آملی در پایان با هشداری تاریخی سخنان خود را به پایان رساند: «اگر از این فرصت بهره نبریم، دیگران مدلهای خود را بر مبنای دادههای ما خواهند ساخت. همانگونه که از متشابهات قرآن، مکاتب گوناگونی پدید آمد، در این عرصه نیز تنها با عمقبخشی فلسفی و معرفتی میتوان از تحریف و انحراف جلوگیری کرد.»
نگاه «فرارشتهای»؛ کلید ورود هوش مصنوعی به ساحت فلسفه و علوم انسانی
در بخش دیگری از این نشست، حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدحسین بهرامی، رئیس مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)، با مروری بر تاریخچه جهانی علوم انسانی دیجیتال، از کمتوجهی به این حوزه در ایران انتقاد کرد و گفت: «امروزه کمتر دانشگاه معتبری در جهان یافت میشود که فاقد نهادی در این زمینه باشد.» وی این پرسش بنیادین را مطرح کرد که هوش مصنوعی چگونه میتواند به حوزههای عمیقی چون فلسفه و علوم انسانی ورود کند؟ دکتر بهرامی پاسخ را در گرو پرداختن به مباحث بنیادین هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی دانست و تأکید کرد که بدون این پشتوانهها، هوش مصنوعی در سطح ابزار باقی خواهد ماند. او با برشمردن سه رویکرد آموزشی «انضمامی»، «میانرشتهای» و «فرارشتهای» در این حوزه، نگاه سوم یعنی رویکرد فرارشتهای را کارآمدترین و آیندهسازترین مدل برای ایجاد یک همافزایی واقعی میان این دو دنیا معرفی کرد؛ رویکردی که در آن، مرزهای سنتی رشتهها درنوردیده شده و یک زبان و منطق مشترک جدید خلق میشود.
همافزایی فلسفه و هوش مصنوعی؛ هدایت وحیانی برای معنابخشی به فناوری
مهندس وحید احمدی، معاون فناوری اطلاعات و رئیس آزمایشگاه هوش مصنوعی بنیاد اسراء، با نگاهی تطبیقی، به همگرایی شکلگرفته میان علوم انسانی و فناوری در غرب اشاره کرد و این سؤال را پیش کشید که چرا در منظومه فکری اسلام، این همگرایی با تأخیر مواجه شده است. او بر رابطه دوسویه این دو حوزه تأکید کرد و گفت: «هوش مصنوعی میتواند آیندهشناختی فلسفه اسلامی باشد، زیرا از فلسفه میآموزد که معنا را از ابزار جدا نکند؛ از سوی دیگر، فلسفه اسلامی نیز با ظرفیتهای عظیم خود میتواند به هوش مصنوعی در مسیر تکاملش یاری رساند.» مهندس احمدی تصریح کرد که هوش مصنوعی برای طی کردن صحیح مسیر معرفتی خود، نیازمند یک «لایه هدایت وحیانی» است. او با الهام از منظومه فکری آیتالله جوادی آملی، مفهوم «علوم وحیانی دیجیتال» را نه یک تعبیر ادبی، بلکه یک ساختار معرفتشناختی دقیق خواند که میتواند چارچوب این هدایت را فراهم کند. وی در پایان، پیشنهاد داد که سه محور «تعاملات گفتمانی»، «تحولات پژوهشی» و «تحولات آموزشی» به صورت جدی در دستور کار مراکز علمی و حوزوی قرار گیرد تا این همگرایی به شکلی نظاممند و عمیق محقق شود.
این پیشنشست، بیش از آنکه یک مقدمه باشد، یک بیانیه راهبردی بود که بر یک نقطه عطف تاریخی انگشت گذاشت: جهان دیجیتال، نه یک ابزار جدید برای علوم اسلامی، که یک «قلمرو» نوین است که پیمودن آن بدون قطبنمای مستحکم فلسفی، به سرگردانی و انحراف میانجامد. اکنون که جامعه علمی و نخبگان حوزوی چشم به «اولین همایش ملی علوم اسلامی و انسانی دیجیتال» دوختهاند که در تاریخ ۱۷ مهرماه توسط مرکز نور در قم برگزار خواهد شد، پرسش اصلی دیگر این نیست که آیا فناوری و اندیشه اسلامی با یکدیگر تلاقی خواهند کرد یا نه؛ بلکه پرسش این است که این پیوند چگونه هدایت خواهد شد تا به خلق یک مکتب فکری اصیل، وحیانی و تأثیرگذار در عرصه جهانی منجر شود.