شناسهٔ خبر: 75208136 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

تقوی در گفت‌وگو با آنا:

توفان الاقصی فلسطین را از قضیه‌ای در حال احتضار به مساله نخست جهان تبدیل کرد

پژوهشگر سیاسی و بین‌الملل اظهار کرد رژیم تروریست صهیونیستی پس از عادی‌سازی با امارات، مراکش، بحرین و سودان پروژه مهمی برای عادی‌سازی روابط با سعودی‌ها داشت که این پروژه پیش از ۷ اکتبر تمام شده و توافق‌های پشت پرده انجام و فقط اعلام رسمی آن مانده بود. پیوستن عربستان به توافق‌های آبراهام، موجب فراموشی کامل موضوع فلسطین می‌شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری آنا، عملیات متهورانه و محیرالعقول «توفان الاقصی» در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ و واکنش ضدانسانی و ددمنشانه صهیونیست‌ها در پی آن، بار دیگر توجهات جهانی را به موضوع فلسطین جلب کرد؛ عملیاتی تاریخی و فراتر از تصور موفق که توانست رژیی را که همواره به قدرت اطلاعاتی می‌بالید، غافلگیر کند. بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی که پیش از این عملیات به دلیل فساد‌های مالی در شرایط بسیار سختی از سوی رقبای خود قرار داشت و ۱۰ ماه بود صهیونیست‌ها هر شنبه علیه وی و لایحه قضائی‌اش تظاهرات صد‌ها هزار نفری برگزار می‌کردند، برای مقابله با عاملان عملیات فوق و همچنین در خانه نشستن معترضانش به جای تداوم تظاهرات هفتگی، به حمله کورکورانه به مناطق مسکونی و مردم بی‌دفاع غزه روی آورد؛ اقدامی که در ۲ سال گذشته از جنگ غزه، به قتل‌عام حدود ۷۰ هزار غیرنظامی که اکثرشان هم زنان و کودکان بی‌گناهند، تخریب کامل باریکه ۳۴۰ کیلومتری غزه و آوارگی ۲.۵ میلیون ساکن این منطقه منجر شده است و همچنان نیز جنگ ادامه دارد.

رژیم اشغالگر این بار عریان‌تر از همیشه نشان داد کم‌ترین تعهدی نسبت به قوانین بین‌المللی ندارد و آمریکا نیز با وتو‌های متعدد خود، هرگاه سازمان ملل خواست اقدامی نمادین ـ و نه حتی عملی ـ برای توقف جنایات رژیم انجام دهد، جلوی آن را گرفت و با تجهیز روزانه صهیونیست‌ها به انواع سلاح‌ها دست‌های خون‌آلودشان را بیش از پیش باز گذاشت. به بهانه دومین سالروز عملیات توفان الاقصی، خبرگزاری آنا با «محمدمهدی تقوی» پژوهشگر سیاسی و بین‌الملل گفت‌و‌گو کرد.

با گذشت ۲ سال از انجام عملیات توفان الاقصی و در پی آن جنگ غزه و حجم خسارات و تلفاتی که رژیم غاصب بر مردم این باریکه وارد آورده، اقدام مقاومت فلسطین به انجام عملیات ۷ اکتبر، درست بود؟

بسم الله الرحمن الرحیم. این شبهه را که خیلی هم بویژه از سوی روشنفکران مطرح می‌شود، با ۲ سؤال پاسخ می‌دهم. پرسش نخست: آیا فلسطینی‌ها در ۷۵ سال اشغال سرزمین‌شان(تا ۷ اکتبر ۲۰۲۳) تا پیش از عملیات توفان‌ الاقصی در معرض همین حملات، شدت عمل و ترورهای هدفمند و بی‌هدف صهیونیست‌ها نبودند؟! اگر پاسخ این پرسش، خیر است، بله! عملیات فوق ضرورتی نداشت؛ اما فلسطینیان در تمام آن ۷۵ سال هم مورد آزار، قتل‌عام و محاصره رژیم اشغالگر بودند و عملیات توفان، واکنشی به ۷۵ سال رنج و سختی و اسارت و جراحت و شهادت بود؛ نه آنکه همین طور بی‌دلیل عملیات توفان الاقصی را طراحی و اجرا کنند. هزاران فلسطینی در همان روزهای نخست پس از یوم‌النکبة، دقیقا همین طور که مجاهدان حماس و جهاد اسلامی صهیونیست‌ها را روی زمین می‌کشیدند، از خانه‌ها و زمین‌های‌شان که برخلاف صهیونیست‌ها غصبی هم نبود، روی زمین کشیده و با اعدام‌های صحرایی کشته شدند.

در واقع بدون عملیات فلسطینی‌ها هم، مردم این سرزمین در حال تحمل همین جنایات سبعانه ۲ سال اخیر بودند و در ۷۵ سال پیش از عملیات، ده‌ها هزار کشته و صدها هزار زخمی و اسیر داشته‌اند. همچنین ده‌ها هزار خانه و زمین کشاورزی آنها، از سوی صهیونیست‌ها یا ویران و یا اگر ویران نشده، غصب شده است. پس پاسخ نخست شبهه‌ای که مطرح کردید، این است که چه با عملیات و چه بدون آن، رژیم صهیونیستی دست به کشتار و اسارت مردم فلسطین، تخریب منازل و زمین‌های کشاورزی و غصب آنها برای شهرک‌سازی می‌زد. مثلا در جنگ ۱۱ روزه، ۲ هزار فلسطینی توسط جنگنده‌های صهیونیست به شهادت رسیدند؛ میانگینی ۲ برابر ۶۶ هزار نفر در ۷۳۰ روز. در جنگ ۱۱ روزه روزانه ۱۸۰ نفر شهید شدند و در جنگ ۲ سال اخیر روزانه ۹۰ تن. آیا در جنگ ۱۱ روزه هم عملیاتی مشابه توفان الاقصی انجام شده بود؟ خیر! ذات شرور صهیونیست‌ها خون‌خواری است نه اینکه به دلیل عملیات فوق، ددمنشی‌شان هویدا شده باشد. پرسش دوم بنده این است: کشوری ۷۵ سال است اشغال شده، در تمام این مدت قتل و غارت ساکنان اصلی آن، روزانه تداوم داشته، رهبران‌شان ترور شده‌اند، سرزمین‌شان با شهرک‌سازی‌های غیرقانونی روز به روز کوچک‌تر می‌شود، غزه ۱۶ سال در محاصره کامل قرار داشت و ۲.۵ میلیون ساکن آن در زندانی روباز حبس بودند، جنگ‌های ۲۲ روزه، ۵۰ روزه، ۱۱ روزه و ۲ روزه هم بر آنها تحمیل می‌شد، تمام توافقاتی هم که بین رژیم و گروه‌های فلسطینی رقم خورده بود؛ مانند اسلو و مادرید آشکارا از سوی صهیونیست‌ها نقض شد؛ توافق‌های موسوم به آبراهام هم دیگر به سعودی رسیده بود و عملا با توافق ریاض ـ تل‌آویو، قضیه فلسطین به کل فراموش می‌شد و رژیم صهیونیستی رسما مالک سرزمین مسلمین می‌شد. خب! این ملت تا کجا تحمل کند؟ مجاهد شهید «یحیی سنوار» تصمیمی جالب و البته موثر گرفت و ضربه‌ای شدید بر اسرائیل وارد کرد که تا ابد زخمی خواهد بود و با کشتار تمام ۲.۵ میلیون غزه‌ای هم این جراحت خوب نخواهد شد.

در این مدت بسیاری از رهبران محور مقاومت هم شهید شدند.

جنگ است و هزینه دارد. در عین حال به یک موضوع توجه چندانی نمی‌شود. اگر مقاومت اقدام به انجام عملیات توفان نمی‌کرد، اسرائیل برنامه‌ای برای غزه نداشت؟ اسنادی وجود دارد که از دفتر نخست‌وزیری رژیم به دست آمده. بر اساس این اسناد، مقامات صهیونیست‌ و شخص نتانیاهو که ماه‌ها پیش از توفان الاقصی درگیر بحران داخلی و تظاهرات هفتگی اعتراضی بودند، برای آنکه جامعه صهیونیست در آستانه دوپاره شدن بود، قصد حمله به غزه و تصاحب آن را داشتند تا بدین طریق اذهان صهیونیست‌ها را از لایحه قضائی دولت صهیونیستی و اعتراضات داخلی منحرف کنند. آنها حتی نقشه شهرک‌سازی‌های جدیدشان در غزه را هم کشیده بودند. در واقع شهید سنوار با هوش سرشارش و احتمالا مطلع شدن از حمله قریب‌الوقوع صهیونیست‌ها به غزه که برای ژانویه ۲۰۲۴ برنامه‌ریزی شده بود، پیش‌دستی کرد. اسرائیل قصد داشت ۳ ماه بعد از ۷ اکتبر به غزه حمله سراسری کند و عملیات توفان رژیم را غافلگیر کرد. 

از طرف دیگر رژیم تروریست پس از عادی‌سازی با امارات، مراکش، بحرین و سودان پروژه مهمی برای عادی‌سازی روابط با سعودی‌ها داشت که این پروژه پیش از ۷ اکتبر تمام شده و توافق‌های پشت پرده انجام و فقط اعلام رسمی آن مانده بود. پیوستن عربستان به توافق‌های آبراهام، موجب فراموشی کامل موضوع فلسطین می‌شد. در واقع اگر برادر بزرگ‌تر اعراب ـ سعودی ـ هم روابط عادی رسمی با رژیم برقرار می‌کرد ـ موضوعی که البته سال‌هاست به صورت پنهان بویژه در حوزه‌های اقتصادی و همکاری‌های امنیتی وجود دارد ـ اسرائیل موفق می‌شد پس از عربستان، سایر کشورهای عرب و اسلامی را هم به توافق با خود وادار کند. اینگونه عملا مسأله فلسطین با موفقیت کامل صهیونیست‌ها فیصله می‌یافت. با توفان الاقصی هم عادی‌سازی‌های آبراهام به محاق رفت و هم پس از دیدن ۲ سال انواع و اقسام جنایات از سوی صهیونیست‌ها افکار عمومی اعراب آن را رد می‌کند و هم سران و امرای کشورهای عرب با حمله رژیم به سوریه و قطر و اظهارات نتانیاهو مبنی بر رویای اسرائیل بزرگ متوجه خیلی مسائل شدند که مهم‌ترین آن قابل اطمینان نبودن صهیونیست‌ها بود. شهادت رهبران مقاومت بویژه آیت‌الله شهید سیدحسن نصرالله هم در راه آزادی قدس شریف بود و گرچه خسارتی عظیم است ولی بهر حال رسیدن به این آرمان بزرگ، هزینه‌های اینچنینی هم دارد.

با توجه به طرح ۲۰ بندی ترامپ، آینده غزه چه می‌شود؟

حماس این طرح را پذیرفت و با این کار ترامپ و نتانیاهو را هم شگفت‌زده و هم خلع‌ سلاح کرد. اگر رد می‌کرد با پروپاگاندای این ۲ جانی بالفطره و اتهام تلاش برای تداوم جنگ مواجه می‌شد و حالا که پذیرفته هم می‌داند نه اسرائیل و نه آمریکا به آن عمل نخواهند کرد. اصولا آینده غزه بسیار پیچیده است و حتی در صورت برقراری آتش‌بس کامل، نقض آن از سوی اسرائیل تقریبا قطعی است. صهیونیست‌ها در جنگ غزه ۳ هدف اصلی اعلام کردند که با جنگ به هیچ یک دست نیافتند: آزادی اسرای صهیونیست، از بین بردن حماس و اشغال کامل و سپس در دست گرفتن حاکمیت غزه. هدف نخست که کاملا شکست خورد و غیر از ۴ تن از اسرای صهیونیست که آنها هم توسط نیروهای آمریکایی آزاد شدند، ارتش صهیونیستی حتی نتوانست یک اسیر را رها کند! حماس هم با آنکه تقریبا تمام رهبران سیاسی و نظامی خود را از دست داد؛ اما از بین نرفت.

اسرائیل حتی سعی کرد مسؤولان دیپلماتیک حماس را در قطر و بعد ترکیه ترور کند. در قطر اقدام هم کرد ولی هیچ یک از مقامات فعلی آن را موفق نشد بکشد. غزه هم پس از ۲ سال جنگ و ویرانی و قتل‌عام هم‌چنان در اختیار ارتش رژیم نیست و نشانه آن هم تله‌های متعدد رزمندگان مقاومت اعم از جهاد اسلامی، حماس و سایر گروه‌های کم‌تر شناخته‌شده علیه صهیونیست‌هاست که هم‌چنان نظامیان اشغالگر را به هلاکت می‌رسانند. در هدف سوم هم به حدی ناتوان ماند که در طرح ترامپ برای اداره غزه پس از جنگ، یک گروه بین‌المللی متشکل از خودش و تونی بلر پیشنهاد شده. البته رژیم اهداف دیگری نیز داشت که به آنها هم نرسید. مثلا خارج کردن همه ساکنان غزه و انتقال آنها به مصر، اردن و عربستان که هر ۳ کشور با آن مخالفت و مهم‌تر از آن مردم شجاع غزه شهادت را بر خروج از موطن‌شان ترجیح دادند.

رژیم هم‌چنین قصد داشت با اشغال کامل غزه، گروهی تشکیل‌شده از پلیس رژیم صهیونیستی و مزدوران فلسطینی تشکیلات خودگردان را بر امور آن مسلط کند؛ موضوعی که سال‌هاست در کرانه باختری برقرار است و مزدوران تشکیلات محمود عباس شدت عملی بیش از خود صهیونیست‌ها علیه مردم و نیروهای مقاومت دارند و به اصطلاح از خود صهیونیست‌ها هم اسرائیلی‌ترند. پلیس تشکیلات در کرانه برای آسیب نرسیدن به اشغالگران صهیونیست طوری عمل کرده که رژیم در کرانه با مقاومت مسلحانه چندانی مواجه نیست. با طرح ترامپ قولی به اسرائیل برای چنین اقدامی داده شده ولی بعید است این طرح ـ اشغال هم‌زمان غزه توسط مزدوران وابسته به ابومازن و رژیم اشغالگر ـ محقق شود.

انتهای پیام/