به گزارش ایسنا، سهراب سپهری به نوشته شناسنامه، پانزدهم مهرماه ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمد. البته خود او گفته بود: «من کاشیام، اما در قم متولد شدهام. شناسنامهام درست نیست. مادرم میداند که من روز چهاردهم مهر(۶ اکتبر) به دنیا آمدهام. درست سر ساعت ۱۲. مادرم صدای اذان را میشنیده است.
در قم زیاد نماندیم. به گلپایگان و خوانسار رفتهایم. بعد سرزمین پدری. من کودکی رنگینی داشتهام. دوران خردسالی من در محاصره ترس و شیفتگی بود. میان جهشهای پاک و قصههای ترسناک نوسان داست. با عموها و اجداد پدری در یک خانه زندگی میکردیم و خانه بزرگ بود.»
او دوران کودکی خود را در کاشان گذرانده و در آنجا به دبستان رفته است: «در دبستان از شاگردان خوب بودم اما مدرسه را دوست نداشتم. خودم را به دلدرد میزدم تا به مدرسه نروم. بادباک را بیشتر از مدرسه دوست داشتم. صدای زنجره را به اندرز اقای معلم ترجیح میدادم. وقتی در کلاس اول دبستان بودم، یادم هست یک روز داشتم نقاشی میکردم، معلم ترکه انار را برداشت و مرا زد و گفت: «همه درسهایت خوب است، تنها عیب تو این است که نقاشی میکنی! این نخستین پاداشی بود که برای نقاشی گرفتم.»
سهراب سپهری شاعری را از همان دوران کودکی آغاز کره بود؛ خودش مینویسد: «دهساله بودم که اولین شعرم را نوشتم. هنوز یک بیت آن را به یاد دارم.
ز جمعه تا سهشنبه خفته نالان
نکردم هیچ یادی از دبستان
اما تا هجده.سالگی شعری ننوشتم. این را بگویم که من هجدهسالگی کودک بودم. من دیر بزرگ شدم.»
بهنظر میرسد سهراب سپهری تا آغاز دوران جوانی بهطور رسمی و جدی به سرودن شعر نمیپرداخت، اما آشناییاو با مشفق کاشانی(عباس کیمنش) راه تازهای به روی او میگشاید؛ چنانچه سپهری مینویسد: «اواخر دسامبر ۱۹۶۴ بود و من در اداره فرهنگ کار گرفتم. آشنایی من با جوان شاعری که در آن اداره کار میکرد، رنگ تازهای به زندگیام زد. شعرهای مشفق کاشانی را خوانده بودم. خودش را ندیده بودم. مشفق دست مرا گرفت و به راه نوشتن کشید.
الفبای شاعری را او به من آموخت. غزل میساختم و او سستی و لغزش کار را باز میگفت. خطای وزن را نشان میداد. اشارت او هوای مرا داشت. هرشب مینوشتم.
انجمن ادبی درست کردیم و شاعران شهر را گردآوردیم. غزل بود که میساختیم، آما آنچه که میگفتیم، شعر نبود. دو دفتر از این گفتهها را سوزاندم. من فن شاعری را آموختم اما هوای شاعرانهای که به من میخورد، نشئهای غریب داشت. مرا به حضور تجربههای گمشده میبرد.»
اولین مجموعه شعر او با نام «مرگ رنگ» در سال ۱۳۳۰ منتشر شد. «زندگی خوابها»، «آوار آفتاب»، «شرق اندوه»، «صدای پای آب»، «حجم سبز»، «ما هیچ، ما نگاه»، «در کنار چمن» و «هشت کتاب» از آثار این شاعرند.
سهراب سپهری در غروب اول اردیبهشتماه سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امامزاده سلطانعلی روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی این شاعر و نقاش است.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
اطلاعات این گزارش از کتاب «آشنایی با سهراب سپهری» نوشته منوچهر علیپور گرفته شده است.
انتهای پیام