شناسهٔ خبر: 75202631 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

در حاشیه سی‌وهفتمین جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان؛

نگاهی به فیلم کوتاه «سفر»؛ جست‌وجو در حلقه‌ای بی‌پایان

دو پسرک در جاده‌ای خاکی راه می‌روند؛ یکی به دنبال پدر و مادرش، دیگری فقط برای اینکه تنها نباشد و این خلاصه‌ فیلم کوتاه «سفر» است، اما در دل همین سادگی، بهرام بیضایی تصویری از انسان گمشده و تنهایی و امید، از سفری بی‌پایان می‌سازد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، فیلم کوتاه «سفر» در سال ۱۳۵۱، یکی از آثار بهرام بیضایی است که با وجود سادگی ظاهری، لایه‌های عمیق انسانی و اجتماعی را در دل خود پنهان دارد، این فیلم حدود ۳۴ دقیقه است که در همین مدت کوتاه، تصویری روشن از دغدغه انسان تنها در جست‌وجوی هویت، معنا و ریشه را روایت می‌کند.

در ظاهر ساده این داستان، دو پسرک کارگر در حاشیه شهر، تصمیم می‌گیرند راهی سفری شوند تا پدر و مادر گمشده‌ یکی از آن‌ها را پیدا کنند و دیگری از سر دوستی و شاید هم از روی کنجکاوی، همراه او می‌شود، اما هرچه فیلم پیش می‌رود، مخاطب درمی‌یابد که این سفر، بیش از اینکه جست‌وجوی پدر و مادر باشد، جست‌وجوی ریشه و هویت است و نوعی تمثیل از تلاش انسان برای یافتن جایگاه خود در جهانی بی‌مرکز و بی‌پناه.

در فیام کوتاه «سفر» خبری از حادثه‌های بزرگ یا گفت‌وگوهای پرکشش نیست، دو کودک راه می‌روند، سکوت می‌کنند، نگاه میکنند و گاهی جمله‌ای کوتاه میان آنها رد و بدل می‌شود، اما در دل همین سکوت‌ها، پیام‌های زیادی منتقل می‌شود.

پسرک اول به دنبال پدر و ماد خود است، اما در ادامه فیلم به ما نشان می‌دهد که این جست‌وجو، بیشتر از اینکه خانوادگی باشد، فلسفی است و در واقع او به دنبال «جایی برای تعلق» می‌گردد و پسر دوم، با اینکه دلیل شخصی برای همراهی ندارد، تصمیم می‌گیرد با او برود و همین همراهی، در دنیای سرد و بی‌رحم فیلم، تبدیل به نشانه‌ای از امید و همراهی انسانی می‌شود.

بیضایی در این اثر کوتاه، از دل موقعیتی کوچک، تصویری از جامعه‌ای بزرگ می‌سازد و جاده خاکی که در سراسر فیلم دیده می‌شود، استعاره‌ای از مسیری است که نسل‌ها در آن قدم زده‌اند، بدون اینکه بدانند مقصد کجاست.

مروری بر فرم، صدا و تصویر در «سفر»

از نظر بصری، «سفر» فیلمی با ریتم آرام و قاب‌هایی حساب‌شده است، دوربین در بیشتر لحظات ثابت است یا حرکتی نرم دارد و قاب‌ها اغلب باز است تا کوچکی دو کودک در برابر دنیای پیرامون آنها را نشان دهند و بیضایی در همین سادگی بصری، موفق می‌شود حس تنهایی، بی‌مکانی و سرگردانی را به بیننده منتقل کند.

در فیلم گفت‌وگو زیاد نیست و سکوت بخش مهمی از زبان روایی است، صدای باد، گام‌ها، خش‌خش خاک و گاهی صدای دوردست مردم، به موسیقی طبیعی فیلم تبدیل می‌شود و همین استفاده هوشمندانه از صدا و سکوت، یکی از نقاط قوت اثر است و نشان می‌دهد که می‌توان بدون کلمه، معنا ساخت.

تدوین فیلم با طمأنینه پیش می‌رود و عجله‌ای برای ادامه وجود ندارد و این موضوع به جای ایجاد ملال، فرصت اندیشیدن می‌دهد و کارگردان تلاش می‌کند که بیننده هم در مسیر جست‌وجو با کودکان قدم بزنند.

در فیلم کوتاه «سفر» فقدان و جست‌وجو برای پدر و مادر گمشده، نشانه‌ای از فقدان امنیت و معنا است و مسیر سفر این دو کودک، نمادی از جست‌وجوی خویشتن است، همچنین همراهی کودک دوم، نشانه امید و یادآوری است برای اینکه حتی در جهانی بی‌رحم، هنوز می‌توان همراه یافت.

در فیلم کوتاه سفر، بیضایی بدون شعار و اغراق، این مضامین را در سکوت و حرکت دو کودک بازتاب می‌دهد و همین پرهیز از بیان مستقیم، فیلم را از یک گزارش اجتماعی ساده فراتر می‌برد و به اثری تأمل‌برانگیز تبدیل می‌کند.

تماشای «سفر» تجربه‌ای احساسی و تفکربرانگیز است و تماشاگر به‌تدریج از بیرون داستان فاصله می‌گیرد و با دو کودک همراه می‌شود، هیچ‌کس در این فیلم پیروز یا شکست‌خورده نیست و هیچ مقصدی پیدا نمی‌شود و فیلم با همان ابهامی تمام می‌شود که با آن آغاز شده بود، اما همین بی‌پایانی، معنای سفر یعنی جست‌وجوی مداوم برای یافتن معنا است، حتی اگر هیچ پاسخی در کار نباشد.

در پایان ممکن است مخاطب با احساس همراهی و همدلی خود احساس کند که خودش هم در جاده‌ای بی‌انتها قدم می‌زند و این موضوع نشان می‌دهد که تماشاگر نه تنها به دیدن، بلکه به اندیشیدن دعوت شده است.

«سفر» شاید از نظر تولید، فیلمی کوچک باشد، اما از نظر اندیشه و حس، یکی از درخشان‌ترین تجربه‌های کوتاه سینمای ایران است و این اثر نشان می‌دهد برای گفتن از انسان، همیشه به فریاد و حادثه نیاز نیست و گاهی دو کودک خاموش در یک جاده خاکی، می‌توانند جهان را خلاصه کنند و سینما، پیش از هر چیز، هنر دیدن و درک کردن است.