شناسهٔ خبر: 75194454 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

همزمان با ۱۴ مهر روز تهران در آنا بخوانید

لهجه تهرانی؛ بازتابی از فرهنگ و هویت مردمان پایتخت

لهجه تهرانی، به عنوان یکی از بارزترین ویژگی‌های زبانی در ایران، نه تنها نشان‌دهنده نحوه گفتار مردم پایتخت است، بلکه بازتابی عمیق از فرهنگ و هویت مردمان این دیار نیز به شمار می‌آید. در سال‌های اخیر، با افزایش توجه به پدیده «تهرانی شدن»، این لهجه به عنوان نمادی از مدرنیته و تغییرات اجتماعی در ایران مطرح شده است.

صاحب‌خبر -

گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، دکتر سعید تقدیری استاد زبان و ادبیات فارسی - آیا دربارۀ «تهرانی شدن» تا به حال چیزی شنیده‌اید؟ اصطلاح جدیدی که در چند دهۀ اخیر بیشتر گفته و شنیده میشود. اینکه در ایران، غیرِ پایتخت نشینان بخواهند شبیه تهرانی‌ها زندگی کنند، چالشی است که مخالفان و موافقان زیادی دارد.

لازم است تا جامعه شناسان یا مدیران شهری، به تحلیل این واقعه بپردازند، فواید و آسیب‌های آن را بررسی کنند و برای معضلات احتمالی پیش رو، چاره‌ای بیندیشند.

یکی از جلوه‌های تهرانی شدن، استقبال و استفادۀ گستردۀ اقوام، از فارسی تهرانی است؛ به این معنی که برخی از افراد که تا سال‌ها پیش با همشهریان خود به زبان محلی یا بومی گفت‌و‌گو می‌کردند، امروزه سعی می‌کنند تا فارسی را به روش تهرانی‌ها صحبت کنند و یا حتی در تربیت فرزندان کوچک خود، راغبند تا کودکانشان فارسی را بدون لهجه یاد بگیرند. فرآیندی که به مرور زمان، موجب از بین رفتن زبان‌های محلی در ایران می‌شود و نگرانی بسیاری از منتقدان را برانگیخته است.

امروزه ایرانیان گمان می‌کنند که «زبانِ فارسی معیار» همان الگویی است که در میان مردم تهران رواج دارد. یکی از دلایل این اتفاق را می‌توان وجود سریال‌ها و فیلم‌هایی دانست که به مرکزیت تهران ساخته و منتشر شده است. در رادیو و تلویزیون سراسری هم به گونه‌ای صحبت می‌شود که فارسی را بدون هیچ لهجه‌ای بیان می‌کنند.  

اما در حقیقت، این باورِ نادرستی است. چراکه اتفاقا پایتخت نشینان اصیل، فارسی را به لهجه تهرانی صحبت می‌کنند. لهجه‌ای که مشخصات و ویژگی‌های منحصر به فرد خود را دارد.

موضوع این نوشتار، بررسی برخی از خصوصیات لهجه تهرانی است که در گذشته‌های دور، پررنگ‌تر بود و امروزه کمتر مورد گفت‌و‌گو و توجه قرار می‌گیرد. اگرچه بعضی از تهران دوستان و بزرگان این شهر مثل «مرتضی احمدی»، «جعفر شهری»، «محمد علی جمالزاده» و بسیاری دیگر برای حفظ لهجه تهرانی تلاش‌هایی کرده‌اند، اما تا این لهجه در میان مردم بر سر زبان‌ها نباشد، لطف و شیرینی چندانی هم نخواهد داشت.

با این حال هنوز هم لهجه تهرانی اصیل را میتوان از دهان بسیاری از پیرمرد‌ها و پیرزن‌های محله‌های قدیمی تهران شنید، روشی که مورد استفادۀ خیلی از به اصطلاح «داش مشدی های» قدیمی هم بوده است.

آنهایی که «لوتی‌های تِهرون» نامیده میشدند و در فیلم فارسی‌های قدیمی با کلاه شاپو، یقۀ باز و دستمالی که در دست داشتند، همیشه مدافع حقوق مظلومان بودند و در نقش خود، ناموس پرستی می‌کردند.

لهجه تهرانی را نمی‌توان از روی کتاب‌ها یاد گرفت، باید در میان اهالی این شهر، آن را نفس کشید و زندگی کرد. با وجود این بعضی از ساختار‌های این زبان را می‌توان به صورت نظری بیان کرد: 

تهرانی‌ها گاهی در محاورات خود، «آ» میان کلمه را به «او» تبدیل می‌کنند:

«ایران» را «ایرون»، «تهران» را «تهرون»، «تمام» را «تموم» یا «نان» را «نون» تلفظ می‌شود.     

اما این یک حُکم همیشگی نیست و برای همه کلمات مصداق ندارد. برای نمونه:

«شیراز» را «شیروز»، «نجابت» را «نجوبت» یا «افتخار» را «افتخور» نمیگویند. این کاملا سماعی است و واقعا هیچ قاعده و قانون خاصی ندارد.

بعضی از اصطلاحات هم ویژه خود تهرانی‌هاست: اینکه گاهی برای تعجب یا تمسخر حرف طرف مقابلشان می‌گویند:
«دِکی»، «زِکی»، «پِه»، «زرشک» یا «زِ پِرِشک».

یا اینکه اگر چیزی را بخواهند به تأکید بگویند، در ابتدای جمله «دِ» می‌گذارند:
«دِ لامصب یه حرفی بزن!» خود کلمه «لامصب» با بیانی کشیده هم تغییر یافته همان «لامذهب» است. 

بعضی اوقات هم برای تشویق یا ایجاد هیجان در مخاطبشان، در ابتدای کلام از «آ» استفاده می‌کنند: 
«آ باریک الله پسر!» یا «آ ماشاءالله» که به نظر می‌رسد «آ» صورت تغییر یافته «اِی» باشد؛ گاهی هم به جای «اِی»، آن را «اَی» می‌گویند: «اَی بابا»، «اَی نامرد».

در مواقعی هم از ابتدا، انتها یا وسط کلمه، حرف یا حروفی را حذف می‌کنند:

«اَ همین حالا» = «از همین حالا» - «یه بار» = «یکبار» - «چن رو پیش» = «چند روز پیش» - «هنو هَ» = «هنوز هست» - «بذا بگم» = «بگذار بگویم» - «صبونه» = «صبحانه».

گاهی هم کل کلمه بهم می‌ریزد:
«واینمیستادم» = «نمی ایستادم» - «مملی» = «محمد علی».
اگرچه ما به ذکر یک یا دو مثال اکتفا میکنیم، اما برای هرکدام از این موارد نمونه‌های بسیار زیادی میتوان گفت.
از دیگر خصوصیات لهجۀ تهرانی، تغییر («ق» به «خ»)، («ر» به «ل»)، «(ب» به «و»)، («د» به «ت») یا («ج» به «ژ») در بعضی از واژگان است: 
«وخت» = «وقت» - «نُخته» = «نقطه» 
«سولاخ» = «سوراخ» 
«ورداشتن» = «برداشتن» 
«مِهتی» = «مهدی» - «سالات» = «سالاد» 
«مُژتبا / مُشتبا» = «مجتبی»
در کلماتی هم کسره را به صورت «یی» تلفظ میکنند:
«نِگاه» = «نیگا» - «جِگر» = «جیگر» - «شِلنگ» = «شیلنگ» - «شِکر» = «شیکر»

در لهجه تهرانی، قاعده‌ای برای استفاده از «رای مفعولی» وجود دارد که می‌توان در بیشتر موارد آن را «رو» یا «اُ» بیان کرد:

«نامه رو وا کرد» = «نامه را باز کرد» - «نونُ بیار» = «نان را بیاور»

همچنین «آن» را «اون» و «های جمع» را «آ» می‌گویند:
«اون مردا رفتن» = «آن مرد‌ها رفتند»

ضمایر هم به این شیوه تلفظ می‌شود:
ماشینم، ماشینِت، ماشینِش، ماشینمون، ماشینتون، ماشینشون

آنچه گفته شد تنها مُشتی از خرمن اصطلاحات و روش‌های دستوری لهجۀ تهرانی است که حتما باید با لحن و بیان خاص خود صورت بگیرد. لهجه‌ای شیرین که مردمان مهربان و باصفای تهران، سالیان سال آن را با پوست و گوشت و استخوانشان زیسته‌اند.

با این حال غیر پایتخت نشینان می‌توانند به فارسی بدون لهجه گفت‌و‌گو کنند، در عین حال به کودکانشان زبان بومی خود را بیاموزند و در حفظ زبان محلی و مادری هم بکوشند. این دو هیچ‌گاه نمی‌تواند با هم تداخل یا تزاحمی داشته باشد. 

لهجه تهرانی، مقوله‌ای است که شاید زبان پژوهان و مردم شناسان امروز کمتر به آن توجه کرده‌اند. تهران، این شهر زیبای همیشه پر دود و دم، که همواره به ساختمان‌های بلند، ترافیک و موقعیت اقتصادی اش شناخته می‌شود را باید از نو شناخت. مردمان قدیمی و تهرانیان اصیل، فرهنگ ارزشمند و شناخته شده‌ای دارند که از طریق بسیاری از اصطلاحات، کلمات و عبارات قابل بررسی است. همانطور که گاهی با پرسه زدن در کوچه خیابان‌های قدیمی تهران، میتوان روحی تازه کرد، شاید لازم باشد با شنیدن موسیقی و کلام اصیل تهرانی، هرزگاهی آرامشی بگیریم. نوایی که به همت مرحوم مرتضی احمدی در حافظۀ مردم تهران ثبت و ضبط شده است...

انتهای پیام/