گام بعدی امام خمینی(ره) این بود که در پیامی به مناسبت سالروز کشتار زائران ایرانی در مکه این موضوع را برای مردم توضیح دادند و علاوه بر مساله آتشبس به مسائل مهم دیگری پرداختند که در این یادداشت به بخش مربوط به آتشبس اشاره و چند مورد مهم دیگر که در ادامه راه اهمیت راهبردی دارد، ارایه میشود و از خوانندگان محترم انتظار میرود مشروح پیام را بخوانند.
۱. یادآوری پیام صلح حدیبیه
پیام امام با این آیه شریفه آغاز میشود، آیهای که شأن نزول آن صلح حدیبیه است: لقد صدقالله رسولهُ الرُّءْیا بِالحقِّ لتدْ خُلُنّ المسجِدالحرام ان شآءالله آمِنِین.
(سوره فتح، آیه ۲۷) «هر آینه خداوند حقیقت خواب رسولش را آشکار ساخت که حتما شما مومنین به خواست خدا، با دل ایمن وارد مسجدالحرام خواهید شد».
۲. همه ما قربانی مصلحت اسلام و مسلمین
و در مورد قطعنامه چنین نوشتند: «اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مساله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود؛ این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت کردم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست؟
همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم و مسلّم است ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود.»
۳. قدردانی از رزمندگان و ایثارگران
«من در اینجا از همه فرزندان عزیزم در جبهههای آتش و خون که از اول جنگ تا امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش کردهاند، تشکر و قدردانی میکنم و همه ملت ایران را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت میکنم.
مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند کرد و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!
خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پرفروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم. و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایی که از کنار این معرکه بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بیتفاوت یا انتقادکننده و پرخاشگر گذشتند!»
۴. مجاهدان راه خدا و قاعدین کوتهنظر
«آری، دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت و فردا امتحان دیگری است که پیش میآید و همه ما نیز روز محاسبه بزرگتری را در پیش رو داریم. آنهایی که در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کردهاند، مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفتهاند و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کردهاند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید که من مجددا به همه مردم و مسوولان عرض میکنم که حساب اینگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند و نگذارند این مدعیان بیهنر امروز و قاعدین کوتهنظر دیروز به صحنهها برگردند...» ادامه دارد.
منبع: روزنامه اعتماد، ۱۴ مهر ۱۴۰۴