پایگاه خبری جماران: عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه عدهای از قضایای جنگ 12 روزه عبرت نگرفتهاند، گفت: در صورتی میتوانیم در مقابل دشمن خارجی بایستیم که بتوانیم رضایت مردم را در داخل فراهم و اعتمادشان را جلب کنیم. وقتی مردم این وضعیت بیاعتباری ارزش پول کشور، گرانشدن هر روزه کالاها و مسائل مختلف ناشی از مشکلات ریشهای را شاهد هستند، باید آنها را در مسائل مشارکت داد، در حل مشکلات سهیم کرد و اعتمادشان را جلب نمود. در چنین شرایطی است که قهراً آن رضایت حاصل میشود و میتوان به سمتی حرکت کرد که مردم احساس کنند این مسائل، مسائل خودشان است.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با آیتالله محمدعلی ایازی را در ادامه میخوانید:
با فرض تداوم وضع موجود و بازگشت تحریمهای بینالمللی، در عرصه داخلی چه رشته اقداماتی را برای ارتقای رضایتمندی مردم از نظام و تحکیم واقعی - و نه شعاری - وحدت ملی باید انجام داد؟
در مرحله اول، مشکل اولیه کشور، وضعیت اقتصادی شکننده و سختی معیشت طبقات مختلف است که نیازمند به کارآمدی و ایجاد رضایت و اعتماد جامعه است. وضعیت اقتصادی زمانی درست میشود که ریشههای اصلی این مشکلات حل شود که در طی دورههای طولانی روزبهروز اوضاع را خرابتر کرده است. این امر بخشی مربوط به سیاست خارجی و بخشی سیاست داخلی است و حل آن در صورتی ممکن است که دولت بتواند قدرت مستقل خود را داشته باشد و وزارت خارجه نیز مستقلاً قدرت خود را داشته باشد و بتواند آنچه را که کارشناسان میگویند، دنبال کنند. تا آن مشکلات بنیادی و اصلی حل نشود، طبعاً وضعیت اقتصادی و اداره کشور به همین صورت باقی میماند و روزبهروز بدترهم میشود.
مسأله دوم در اقتضای رضایتمندی، این است که به مردم، نهادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مانند احزاب، روزنامه نگاران و شخصیتهای مستقل سیاسی و اقتصادی اعتماد شود و از آنها برای حل مشکلات کمک خواسته شود. مسلماً امروز حکومت و نظام بهتنهایی نمیتوانند این مشکلات را برطرف کنند؛ این کار فقط در سایه همکاری و اعتماد همهجانبه مردم ممکن است. اینکه شما شاهد هستید امروز همان رفتارهایی که قبل از جنگ 12 روزه اتفاق افتاد، تکرار میشود و کسانی دنبال همان شیوهها و سیاستهای امنیتی هستند و در بر همان پاشنه میچرخد، نشان میدهد که آنها از قضایای 12 روز عبرت نگرفتهاند.
ما در صورتی میتوانیم مقابل دشمن خارجی بایستیم که بتوانیم رضایت مردم را در داخل فراهم و اعتمادشان را جلب کنیم. وقتی مردم این وضعیت بیاعتباری ارزش پول کشور، گرانشدن هر روزه کالاها و مسائل مختلف ناشی از مشکلات ریشهای را شاهد هستند، باید آنها را در مسائل مشارکت داد، در حل مشکلات سهیم کرد و اعتمادشان را جلب نمود. در چنین شرایطی است که قهراً آن رضایت حاصل میشود و میتوان به سمتی حرکت کرد که مردم احساس کنند این مسائل، مسائل خودشان است.
پس از انسجام ملی در جنگ 12 روزه، مردم چه انتظاراتی داشتند که برآورده نشد و چه اقداماتی باید صورت میگرفت؟
در دوره 12 روز، مردم علیرغم ناراحتیها و عصبانیتهایی که از حکومت داشتند، یک انسجام و همبستگی فوقالعادهای از خود نشان دادند. آنها توقع داشتند که بعد از آن 12 روز نیز این انسجام ادامه پیدا کند و مردم جدی گرفته شوند، اما شاهد بودیم که این اتفاق نیفتاد. انتظارات اصلی مردم این بود که مذاکرات درستی انجام بگیرد، گفتوگوهای ملی به وجود بیاید، برخی از مشکلات بنیادی در حوزه مدیریت و ناکارآمدی کشور اصلاح شود و تغییراتی در سیستم اداره کشور به وجود بیاید. مدیریتها به افراد قوی و کارآمد واگذار شود، اما دیدید که هیچ تغییرات جدی در این زمینه به وجود نیامد.
آقای پزشکیان و نیروهایی که اکنون در دولت ایشان هستند، نیروهای خودشان نیستند. برخی از اینها وزرای تحمیلی هستند و قهراً آن اختیار و ارادهای که دولت برای انجام کارها نیاز دارد، اتفاق نمیافتد. این خود یک مسأله بسیار مهم است. در حوزههای اقتصاد، فرهنگ، سیاست و مسائل امنیتی باید نگاه درستی متناسب با اراده مردم حاکم باشد که این اتفاق نیفتاده است.
یکی از انتظارات مردم، آزاد کردن زندانیان سیاسی بود که این اتفاق نیفتاد. قرار بود برخی محدودیتها رفع شود که نشد. مردم توقع داشتند آن نوع گرفتگیها و سختگیریهای سیاسی دیگر ادامه پیدا نکند، ولی شاهدیم که همچنان ادامه دارد. در همین فاصله، شاهد بودیم که افرادی را، چه روحانی و چه غیرروحانی، دستگیر کرده و با بهانههایی مانند اجرای احکام، به زندان بردند. این خلاف آن چیزی بود که برای تداوم و تقویت همبستگی مردم انتظار میرفت. البته به آن شدت و غلظتی نیست که قبل از جنگ 12 روزه بود. رفتار آن دورهها واقعا در آن زمان فاجعه بود، ولی هنوز هم آنچه مردم توقع دارند، رخ نداده است.
همچنین لازم بود اعتماد اقتصادی ایجاد شود تا مردم بخشی از مشکلات اقتصادی را حل کنند. همه کارشناسان میگویند مبالغ زیادی دلار در اختیار مردم است، اما چرا مردم آن را وارد گردش مالی نمیکنند؟ چون اعتماد و امید ندارند. باید زمینههای امید و اعتماد فراهم شود تا مردم در چرخه اقتصادی فعالیت کنند. بخش تولید واقعا نحیف و ضعیف شده و مشکلات فراوانی دارد. حمایت از بخش تولیدی حمایت از مردم است.
اخیراً شاهد مقصریابی در موضوع برجام و اسنپبک هستیم. با توجه به اینکه این تصمیمات تحت نظارت مقامات عالی نظام بوده، دلیل این رویکرد را چه میدانید و چه خطراتی را متوجه کشور میکند؟
در روزهایی که آقای روحانی قرارداد برجام را امضاء میکرد، هرچه خواهش و تمنا کرد که قرارداد قطعی شود، حاضر نشدند و فرصتها از دست رفت. فرصتی بود که میشد مذاکرات مستقیم انجام داد و بخشی از این مشکلات را برطرف کرد، اما حاضر به انجام این کار نشدند. حالا اگر بخواهند همان کار را انجام دهند، دیگر آن نتیجه لازم را نخواهند گرفت، چون فرصتش از دست رفته است.
امروز بحث انتخاب بین «بد» و «بدتر» است. ممکن است اکنون بگویند اگر مثلاً غنیسازی را تعطیل کنیم، باز هم مشکل ما حل نمیشود؛ ولی حداقل اگر آن کارها و خطرات جنگ و تحریمها بیشتر نمیشود. قصه مکانیزم ماشه و بسیاری از بحرانهایی که در آستانه آن هستیم، اتفاق نمیافتاد. بله، وضعیت «بد» است و این وضعیتی را که خودشان با استفاده نکردن از فرصتها به وجود آوردند، دیگر نباید به «بدتر» تبدیل کنند.
به عنوان نکته پایانی، راهبرد اصلی برای عبور کشور از بحرانهای خارجی چیست؟
باز هم حرفم را تکرار میکنم؛ نکتهای که میخواهم بر آن تأکید کنم این است که اگر کشوری مورد هجوم دشمن خارجی قرار گیرد، تنها راه برای امکان ایستادگی، این است که مردم را جدی بگیرند و به قدرت مردم تکیه کنند. آنچه مورد رضایت مردم است، باید تأمین شود. تنها در این صورت است که میتوان در مقابل تجاوز دشمن و خطرات ناشی از آن ایستادگی کرد. راهش این است که ببینند چه چیزهایی میتواند اعتماد و رضایت مردم را جلب کند و آن کارها را انجام دهند.
مردم باید احساس کنند که حکومت در حال ایجاد تغییرات و فراهمکردن زمینههای بازگشت مردم به قدرت است. آزادی زندانیان، عفو عمومی و فراهم کردن بازگشت ایرانیان به داخل خیلی به این اعتماد کمک می کند. اگر مردم به طور سمبلیک این را ببینند، امید ایجاد شود، مسلماً دشمن نیز از تجاوز منصرف خواهد شد و در صورت تجاوز نیز، مردم با همبستگی در مقابل آن ایستادگی خواهند کرد.