به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، یونس عزیزی نویسنده و داستاننویس در برنامه «عصر ناداستان» قم به میزبانی سمیه سلطانپور با بیان اینکه ما با خواندن تجربه شخصی دیگران و پیوند آن با تجارب شخصی خودمان رشد میکنیم و به انسان بهتری در زندگی تبدیل میشویم، گفت: به نظرم مخاطب با خواندن تجربه دیگران، چیزی به تجارب گذشتهاش افزوده میشود و از این حیث فربه میشود. هرچه افراد یک جامعه از تجربههای متفاوت، متنوع و گاه متضاد برخوردار باشند، رواداری، عاطفه و اندیشه آنها عمیقتر خواهد شد.
عزیزی ادامه داد: کاری که در «هیژدهچرخ» انجام دادم از این جنس روایت است. برای نوشتن «هیژدهچرخ» بخشی، برشی یا قسمتی از زندگیام را انتخاب کردم که علاوه بر رخداد، دیدگاهها و افکارم را با مخاطب به اشتراک گذاشتم. در واقع در «هیژدهچرخ» یک پدیده را مورد تامل قرار دادم و نگاه و نگرشم را درباره آن با مخاطب مطرح کردم.
نویسنده کتاب «هیژدهچرخ» اضافه کرد: آنچه برایم مهم بود این بود که در لابهلای اتفاقها و رخدادها، نگاهم را به مفهوم و مضمون کتاب و هر آنچه پیرامون آن شکل گرفته است در مقابل دیدگان مخاطب قرار دهم، بنابراین از یکجایی به بعد به نظرم متن تبدیل به یک گفتوگو میشود. گفتوگو بین نویسنده و مخاطب که از قضا ممکن است فاصله زیادی بین نظر نویسنده و مخاطب وجود داشته باشد. در واقع متن جدی آغاز گفتوگو با مخاطب است.
این نویسنده تاکید کرد: گفتوگو آنجا شکل میگیرد که تضارب آرا در میان باشد و ما درباره یک موضوع نظرات مختلفی داشته باشیم. لزوماً گفتوگو به یک هدف مشخصی ختم نمیشود و از یک جایی به بعد خود گفتوگو میتواند هدف باشد. از این نظر ادبیات یکی از اشکال مهم و جدی گفتوگوست. جامعهای که اهل گفتوگوست جامعه سالمتری است و ادبیات این وظیفه را بر عهده دارد.
نویسنده در خودزندگینامهنوشت به یک یا چند مسئله میپردازد
عزیزی در بخش دیگری از این برنامه با اشاره به دو موضوع زندگینامهنویسی و خودزندگینامهنوشت بیان کرد: در روایتشناسی، زندگینامهنویسی سبکی در ادبیات است که به شرح و توصیف رخدادهای زندگی یک یا چند نفر میپردازد اما خودزندگینامهنوشت توسط خود شخص مورد نظر نوشته میشود.
نویسنده رمان «چپدستها» گفت: در واقع نویسنده در اتوبیوگرافی تجربههای زندگی و سرگذشتش را بیواسطه میگوید و مخاطب با چالشها و رازهای زندگی فرد و حتی نوع نگاه او به جهان آشنا میشود.
وی افزود: خودزندگینامهها میتوانند در شناخت ما از افراد و حتی خودمان کمک کنند چرا که گاه دریچهای از زندگی و جهان را به روی ما باز میکنند که مخاطب را به تامل درباره زندگی وا میدارد. خودزندگینامه صرفاً پرداختن به رخدادها و رویدادها و اتفاقها نیست بلکه پرداختن به مفهومی است که در زندگی شخص به یک مسئله تبدیل شده و حالا به واسطه نوشتن از خود در واقع به آن مفهوم میپردازد و دیدگاههای تامل برانگیز خود را به اشتراک میگذارد.
عزیزی تصریح کرد: اگر همذاتپنداری مخاطب با مسئله مورد نظرِ نویسنده شکل بگیرد این بخش از تجربه نویسنده به تجربه مخاطب هم تبدیل میشود و شاید از یک جایی به بعد مخاطب علاقه پیدا کند سراغ تجربه آن موضوع برود.
این داستاننویس در پایان گفت: پس به طور کلی خودزندگینامهنوشت میتواند هدفی فراتر و والاتر داشته باشد و میتواند از آن برای الهام بخشی، گفتوگو، تعامل، آموزش یا حفظ بخشی از تاریخ استفاده کرد.
∎