به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، «ساسان کریمی» در ابتدای نشست «حقوق هستهای در دوران صلح، جنگ و پساجنگ» که صبح امروز ۱۲ مهرماه در دانشکده مطالعات جهان برگزار شد با اشاره به اینکه نشست امروز پیشنشست کنفرانس «اقتدار و خرد ایرانی در جنگ دوازده روزه» در بهمن ماه است، گفت: نباید آنچه در دوران جنگ به کشور کمک کرد؛ مغفول بماند و آن یک عنصر فرامادی، فراتسلیحاتی، فراحقوقی بوده به نام «خرد ایرانی» است که گاهی نه تنها خارجیها، تحلیلگران و دولتها، دانشگاهها، مسئولان را بلکه حتی خود مردم را نیز شگفت زده میکند.
وی ادامه داد: من در آن ۱۲ روز در تهران متانت و همبستگی مردم را دیدم که بسیار متفاوت از تصویری بود که رسانهها ارائه میدهند. ایران به تعبیر رئیسجمهور، پیوستهترین تمدن تاریخ است و با همه ضعفها، این پیوستگی مرهون دانستن رمزی است که بقای ما را تضمین میکند؛ و آن این است که لحظهای که همه میشکنند، ما باقی میمانیم.
کریمی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به ترور و به شهادت رساندن دانشمندان هستهای ایران از سوی رژیم اسرائیل و ضرورت مستندسازی حقوقی آنها در جهان گفت: من حداقل دو تن از فیزیکدانهایی که در جنگ ۱۲ روزه شهید شدند را از نزدیک میشناسم؛ آقای دکتر فقهی که دوست ما بودند. واقعاً باید تاسف خورد از اینکه چنین انسان پر تلاشی را از دست دادیم و آقای دکتر طهرانچی هم استاد من بودند. با توجه به اطلاعی که من از فعالیتهای آنها دارم صرفا به این دلیل شهید شدند که «میدانستند».
قدرت فقط قدرت نظامی نیست
وی با اشاره به اینکه موضوعات حقوقی، خیلی نرمتر از آن چیزی است که در حقوق داخلی به آن پرداخته میشود، گفت: آن روایتی که گفته میشود؛ «قدرت مهم است» حتما درستترین روایت است، اما یک جمله معترضه هم دارد و آن این است که این قدرت فقط قدرت نظامی نیست. این قدرت ابعاد زیادی شامل قدرت رسانهای، قدرت نظامی، قدرت روایتسازی، قدرت حقوقی، قدرت اقتصادی؛ دارد و همه اینها قدرت هستند.
این تحلیلگر روابط بینالملل افزود: قدرتمندترین موجودیتهای نظامی هم اتفاقا بیشترین تلاشها را در ابعاد معنایی و معنوی برای افزایش قدرت و به کارگیری آن حربهها، انجام می دهد. اگر لازم نبود، حتما این همه هزینه نمیکردند، این همه، اندیشکده و شبهاندیشکده در آمریکا به وجود نمیآمد، اندیشکدههایی که یهودیان به صورت سنتی اسپانسر آنها هستند و اخیرا هم عربها به عنوان اسپانسر اضافه شدهاند. به همین دلیل باید ابعاد مختلف قدرت را باید همزمان جلو ببریم. الزاما قدرتی که ما آن را تعیینکننده میدانیم، صرفا شامل قدرت مادی، نظامی، اقتصادی، جمعیت و غیره نیست و باید همه آنها را با هم دید و اصلا بحث میان آنها انتخاب نیست.
کریمی با اشاره به اینکه حدودا سه درصد از تاسیسات اصلی فعالیتهای هستهای جهان در ایران قرار دارد؛ توضیح داد: با این حال، بیش از ۲۰ درصد بازرسیهای بینالمللی صنعت هستهای در جهان بر روی ایران متمرکز بوده است؛ یعنی حدود هفت برابر میانگین جهانی. نکته مهم این است که این حجم از بازرسیها محدود به یک سال یا دورهای خاص نبوده، بلکه در طول حدود ۲۱ تا ۲۲ سال گذشته، ایران به طور مستمر و حتی سنگینتر از گذشته تحت بازرسی قرار داشته است. با وجود این، هیچگاه مورد قابلتوجه یا تخلف جدی از سوی بازرسان گزارش نشده است. در بیشترین حالت، مواردی از جنس «حسابرسی هستهای» مطرح بوده است؛ یعنی موضوعاتی نظیر باقی ماندن مواد در بخشی از تجهیزات یا لولهها که بعضا بهانهگیریهایی را موجب شده است. بدیهی است اگر مورد مهم و قابلتوجهی وجود داشت، قطعا از سوی نهادهای بینالمللی نادیده گرفته نمیشد.
کارکرد متناقض امنیتی شدن مساله هسته ای ایران
وی با بیان اینکه به نظر میرسد جای یک گفتوگوی عمیقتر در سطح دانشگاهها، بهویژه میان اساتید و دانشجویان، کاملا خالی است، گفت: باید وزارت علوم و مراکز آموزش عالی حداقل یک «دوره آموزشی حقوق هستهای» را در مقطع کارشناسی ارشد در رشتههای حقوق بینالملل، روابط بینالملل و حتی مطالعات جهان پیشبینی کنند؛ حتی بهصورت اختیاری. این حوزه از مباحث بنیادین سیاست و حقوق بینالملل است و حضور آکادمیک آن در نظام آموزشی کشور، ضرورتی انکارناپذیر دارد.
این استاد دانشگاه تهران با طرح این پرسش که اینکه چرا این حوزه در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی خالی است، توضیح داد: به دلیل مسئلهای است که ما تحت عنوان «امنیتی شدن» مطرح میکنیم. حتی در دانشگاهها، استادان، دانشجویان و پژوهشگران از ورود به این حوزه پرهیز میکنند؛ به این دلیل که تصور میکنند ممکن است درخواست آنها با مشکل مواجه شود یا موانعی در مراحل ارائه مقالههای آنها ایجاد شود.
کریمی افزود: امنیتی شدن موضوع، خود در درونیترین لایههای علمی کشور خود هم محدودیت ایجاد میکند؛ چه برسد به لایههای بیرونی و خارجی و چه برسد به بخشهای تجاری که بدون این محدودیتها در حال تجارت و تبادل منافع اقتصادی هستند. بسیاری از دانشگاهها، دانشکدهها، استادان، دانشجویان و پژوهشگران، خود بهصورت داوطلبانه از ورود به این حوزه پرهیز میکنند و دلیل آن همان «امنیتی شدن» است. برای بهینهسازی کنشگری، روایتسازی، نورسازی، هنجارسازی و ارتقای فعالیتهای چندجانبه در سطح بینالمللی و جهانی، این وضعیت امنیتی شدن تا حدی متناقض عمل میکند. هرچه محیط کشور بستهتر شود، چه به دلیل تحریمها، چه به دلیل محدودیتهای داخلی، سطح کنشگری کاهش مییابد. این کاهش کنشگری به نوبه خود موجب انزوا و کمتر شنیده شدن صدای کشور در محیط جهانی میشود. به عبارت دیگر، امنیتی شدن بیش از حد، ضمن ایجاد محدودیت داخلی، بازتاب منفی بر ظرفیت ایران برای اثرگذاری و حضور فعال در عرصه بینالمللی دارد.
ایران و آژانس به دستور العمل جدید برای انجام بازرسی ها نیاز دارند
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ضرورتهای همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: من طرفدار همکاری ایران با آژانس هستم، اما در حال حاضر ما کشوری هستیم که تاسیسات هستهای آن آسیب دیده و آسیی که معلوم نیست مواد غنیشده چقدر بوده، چقدر آسیب دیده، چقدر امکان انتشار دارد. در چنین شرایطی آژانس قصد بازرسی از این تاسیسات را دارد و این در حالی است برای خود ایران هم ممکن است ابعاد این موضوع مشخص نباشد که آیا برای مثال در فصول سرد و ریزش باران و برف آیا امکان سست شدن خاک و انتشار دوباره وجود دارد یا نه. این موضوعات را دستورالعمل باید مشخص کند که چگونه بازرسی شود که این مشخص نیست.
کریمی با اشاره به اینکه ایران معتقد است که آژانس نمیتواند با همان پروتکلهایی که در حالت عادی وجود داشت از تاسیسات بمبارانشده حاوی مواد شکافپذیر بازرسی کند؛ گفت: در این زمینه و ابعاد این دیدگاه نه فقط آقای دکتر عراقچی و معاونان وزارت امور خارجه و احیانا معاون بینالملل سازمان انرژی اتمی، بلکه دانشجوها و دانشگاهیها و اهل فکر هم بررسیهای خود را انجام دهند؛ گروههایی که وقتی بسیاری از موضوعات در اولویت آنها قرار میگیرد، تبدیل به گفتمان عمومی در جامعه میشود. یعنی از طریق همین شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام که فیلتر هم شدهاند و از همه ابزارها برای جا انداختن این روایتها استفاده میکنند.
اعضای یک توافق نمیتوانند برخورد گزینشی با مفاد آن داشته باشند
این تحلیلگر مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه ما باید از این برداشت کودکانه بر سر اثبات خود دست برداریم گفت: اگر ما به این معتقدیم که هر کس باید کار خود را انجام دهد، که درست هم است، در عوض مهمترین دستاورد این میزان رهایی در فکر باید این باشد که ما بتوانیم به گامهای بعدی بپردازیم و این قدمها را برداریم تا از میزان تحمیل شرایط توسط دیگران بر خودمان جلوگیری کنیم. به این هم توجه داشته باشیم که در کشورهای دیگر اینطور نیست که دولت همه این کارها را انجام دهد. اینطور نیست که برای همهچیز از وزارت خارجه یا وزارت دفاع یا شورای روابط خارجی مجوز بگیرند یا از آنها دستورالعمل بخواهند.
کریمی در توضیح این مهم که چرا اروپا حقِ مشروع برای برگرداندن شش قطعنامهٔ شورای امنیت سازمان ملل، نداشتند، گفت: یک عضو یا اعضای یک توافق در محیط بینالمللی نمیتوانند بهطور انتخابی از مواد یک توافق استفاده کنند؛ یعنی قسمتهایی را که برایشان تعهدآور است انجام ندهند ولی از آن قسمتهایی که ظاهراً به نفعشان عمل میکند یا سازوکار حلوفصل اختلافات را استفاده کنند و در واقع طرف مقابل را تنبیه کنند. این کار در فقره اختلاف بین نامیبیا و آفریقای جنوبی پیش از این اتفاق افتاد و رایِ مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری نشان میدهد این استفاده انتخابی مشروع نیست.
در محیط جهانی اگر شما در بازی مشارکت نکنید، بازی متوقف نخواهد شد
وی ادامه داد: اینها به این معنا نیست که قطعنامهها برنمیگردد، همهچیز برمیگردد اما بحث ما به آن اندازه که از دستمان برمیآید از نظر مکانیکی است. همین ابعادی که از دستمان برمیآید و همین اهتمامها در همه تاریخ و در همه جهان، زمینهساز هر تغییری بودهاند. هر «موازنه» جدیدی معمولاً از همین نوع تفکرها نشات گرفته که از محیطهای بسیار کوچک شروع شدهاند؛ گاهی کوچکتر از سالنِ امروزِ ما. خیلی وقتها تغییرهای بزرگ از سوی رستورانها و کافهها در جهان آغاز شده و تاریخ این را گواه میدهد.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه پیوستن به موضوعات در محیط جهانی یک نکته دارد، گفت: برخلاف حکمرانی در داخلِ مرزها و آن هم تازه در بعضی موارد در محیط جهانی، معادلات شبیهِ اقتصاد و جامعهاند؛ اگر شما بازی نکنید، بازی ادامه دارد. این یک واقعیت تلخ است که اگر شما بازی نکنید، بازی متوقف نمیشود؛ فقط شما بازی نکردهاید. ما خیلی وقتها فکر میکنیم با بازی نکردن میتوانیم بازی را متوقف کنیم. بازی اقتصاد ادامه دارد اما ما بیرون هستیم.