به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ قسمت اول رئالیتیشوی «شفرونی»، با اجرای نیما شعباننژاد و حضور نعیمه نظامدوست، بهرنگ علوی و جواد خیابانی، بهجای تحقق وعده سرگرمی نو، ترکیبی از شوخیهای جنسیتی، هنجارشکنی فرهنگی، مهمانان تکراری و اجرای بیجان ارائه داد؛ رویکردی که هم ارزشهای اجتماعی را نشانه گرفت و هم مخاطب را با کلیشههای فرسوده دلزده کرد.
«شفرونی» تازهترین تلاش فیلیمو برای ایجاد یک رئالیتیشوی متفاوت است؛ فرم آشپزی-سرگرمی و وعده فضایی شاد و نوآورانه، در نگاه اول امیدواری ایجاد میکرد. اما قسمت اول نشان داد این برنامه مسیر اشتباهی را برگزیده است: تلفیق ابتذال با فرمولهای طنز مصرفشده.
از شروع، نعیمه نظامدوست با شوخیهایی که بیشتر بر لفاظی جنسیتی و ارجاعات مکرر به روابط زن و مرد متکی بود، خطوط قرمز «حیا» را زیر پا گذاشت. این سبک، که پیشتر در برنامههایی مثل «جوکر» نیز دیده شده، به جای خلق طنز خلاقانه، فضای هجو فرهنگی ایجاد کرد و واکنشهای انتقادی گستردهای در شبکههای اجتماعی به همراه داشت.
ورود جواد خیابانی – چهره شناختهشده بهدلیل ادب و متانت – نقطهای حساس در برنامه بود. تلاش مجری و نظامدوست برای شوخیهای رفتاری و صدا زدن با نام کوچک، همراه با پیشنهادات صمیمانهتر، این مهمان را در موقعیت معذبکننده قرار داد. هرچند خیابانی با پاسخهای محترمانه ایستادگی کرد و حتی نام کوچک نظامدوست را به زبان نیاورد، اما در تدوین برنامه مقاومت او به عنوان لحظه طنز استفاده شد و با وایرال شدن این بخش، «حیا» به ابزاری برای خنده تقلیل یافت.
در کنار این محور فرهنگی، ضعفهای فنی و اجرایی برنامه نیز آشکار بود. نیما شعباننژاد، که باید بهعنوان رهبر گفتوگو عمل میکرد، با کمحرفی و انرژی پایین، نتوانست ریتم یا انسجام برنامه را حفظ کند. عدم تسلط بر فضای اجرا، باعث شد لحظات زیادی از برنامه بیهدف و کشدار جلوه کند.
انتخاب مهمانان تکراری – چهرههایی که در اغلب رئالیتیشوها حضور دارند – نیز حس تازهبودن را از بین برد. تجربه ماههای اخیر نشان داده استفاده مکرر از همین افراد، فرمولی شکستخورده است که دیگر برای مخاطب جذابیت ندارد.
«شفرونی» در افتتاحیه خود نه از نظر محتوا توانست استاندارد تازهای ارائه کند و نه در اجرا، ریتم و خلاقیت داشت. تلفیق شوخیهای سطحی و جنسیتی با انتخابهای تکراری و اجرای بیرمق، این اثر را در مرز شکست قرار داده است. اگر سازندگان مسیر خود را بازنگری نکنند و حساسیتهای فرهنگی و نیاز به نوآوری را جدی نگیرند، این برنامه هم به صف تولیدات فراموششده شبکه نمایش خانگی خواهد پیوست.
∎