سرویس جهان مشرق - هفته گذشته، پاکستان و عربستان اقدام به انعقاد یک پیمان دفاع استراتژیک میان خود کردند. پیمان دفاع استراتژیک متقابل که در ۱۷ سپتامبر در جریان سفر شهباز شریف، نخست وزیر پاکستان، به ریاض امضا شد، متعهد میشود که با هدف تقویت بازدارندگی متقابل و همکاری نظامی، هرگونه تجاوز به یکی را تجاوز به هر دو تلقی کند و دو طرف متعهد به تامین امنیت یکدیگر باشند.
این توافقنامه بر اساس تقریباً هشت دهه روابط بین دو کشور بنا شده است که طی آن آنها در چندین مورد اسلام آباد و ریاض از یکدیگر حمایت کردهاند. این تحول در بحبوحه افزایش تنشهای منطقهای، از جمله حملات هوایی اخیر اسرائیل به رهبران حماس در دوحه در ۹ سپتامبر، رخ میدهد. حملات هوایی اسرائیل کشورهای عربی را خشمگین کرده و خواستار امنیت جمعی قویتر شده است.
اما امضای این توافقنامه دفاعی مشترک بین عربستان سعودی و پاکستان، بحثهایی را در مصر بر سر اینکه چرا سعودیها برای چنین قراردادی، پاکستان را به مصر ترجیح دادند، برانگیخته است. این بحثها پس از اجلاس سران کشورهای عربی-اسلامی که در ۱۶ سپتامبر در دوحه قطر برگزار شد، اهمیت ویژهای پیدا میکنند، جایی که عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر، خواستار ایجاد سازوکاری برای هماهنگی مسائل امنیتی و دفاعی بین کشورهای عربی و اسلامی شد.
به عقیده کارشناسان، عربستان باید توجیه قانعکنندهای برای نادیده گرفتن بحثها در مورد توافقنامه دفاعی مشترک اعراب در اجلاس دوحه ارائه دهد. همچنین باید توجه داشت که چرا بحثها در مورد یک ارتش متحد عربی، پیشنهادی که مصر در سال ۲۰۱۵ ارائه کرد، را رد کرد.
سول دیگری که کارشناسان مطرح میکنند، این است که چرا سعودیها با مصر چنین توافقنامهای امضا نکردند؟ درحالیکه مصر خود را خط مقدم تقابل با رژیم صهیونیستی در جهان عرب میداند. همچنین اینکه چرا مقامات عربستانی یک ارتش قوی برای خود ایجاد نمیکنند؟
مصر از سال ۲۰۱۵ خواستار ایجاد نیرویی به سبک ناتو برای محافظت از کشورهای عربی در برابر تهدیدات بوده است. پس از حملات اسرائیل به قطر، این ایده دوباره مطرح شد، به ویژه که افکار عمومی کشورهای عربی به سمت خوداتکایی بیشتر در مسائل امنیتی و دفاعی، برخلاف اتحادهای دفاعی و توافقات دفاعی متقابل با ایالات متحده، گرایش پیدا کرده است.
مصر به طور رسمی این پیمان را "یک دستاورد مهم" تبریک گفته، اما گزارشهای تحلیلی و دیپلماتیک نشاندهنده نارضایتی پنهان قاهره است. این نارضایتی عمدتاً به دلایل استراتژیک و سیاسی برمیگردد و ریشه در احساس "انزوای مصر" در ائتلافهای عربی-اسلامی دارد. مصر خود را رهبر طبیعی جهان عرب و اسلام میداند، اما اخیراً در ابتکارات دفاعی منطقهای نادیده گرفته شده است.
یکی از سوالاتی که در رابطه با علت انتخاب پاکستان از سوی عربستان به عنوان یک شریک امنیتی و نظامی مطرح میشود، مسئله بازدارندگی هستهای این کشور است. پاکستان به عنوان یک قدرت هستهای و کشوری غیرعرب، برای عربستان شریکی "کمتر پیچیده" محسوب میشود. برخلاف مصر که به دلیل معاهده صلح با اسرائیل و وابستگی به کمکهای سالانه ۱.۳ میلیارد دلاری آمریکا در تصمیمگیریهای نظامی محدودیت دارد، پاکستان از چنین محدودیتهایی رنج نمیبرد.
علاوه بر این، روابط نظامی دیرینه پاکستان با عربستان (مانند آموزش نیروهای سعودی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۸۰) و تجربه همکاری در بحرانهای منطقهای این انتخاب را برای سران سعودی منطقیتر کرده است.
همچنین، روزنامه الاستقلال با اشاره به چرایی کنار گذاشتن مصر از سوی عربستان نوشت. در گزارش این روزنامه آمده است که به عقیده کارشناسان، اختلافات قدیمی دو کشور از جمله در پرونده یمن و نزدیکی قاهره به ابوظبی، مانعی جدی در مسیر همکاریهای مشترک بوده است. تحلیلگران معتقدند که مشکلات داخلی مصر و نیاز این کشور به بازنگری در سیاستهای منطقهای، موجب شد که عربستان شرکای تازهای را جایگزین قاهره کند. از دید ناظران، این وضعیت نشانه کاهش نقش سنتی مصر در معادلات امنیتی عربی و انتقال مرکز ثقل به محورهای جدیدی است که بر قدرت سخت و ظرفیت صنعتی استوارند.»
مصر اخیراً تنش با اسرائیل را بر سر مسئله غزه افزایش داده است (استقرار نیروها در سینا، که رژیم صهیونیستی آن را نقض پیمان صلح میداند). پیمان عربستان با مصر میتوانست محاسبات رژیم صهیونیستی را تغییر دهد و قاهره را جسورتر کند، اما عدم توجه ریاض به قاره و تنشها با صهیونیست و انعقاد پیمان نظامی با پاکستان، مصر را در موقعیت ضعیفتری قرار میدهد، زیرا قاهره نمیتواند به راحتی به چنین بازدارندگی هستهای دسترسی داشته باشد.
میتوان گفت که بخشی قابل توجهی از نارضایتی مصر بیشتر نگرانی ناشی از کاهش جایگاه رهبری استراتژیک در جهان عرب ناشی میشود. قاهره خود را "قلعه دفاع عربی" میداند، اما رد طرح ناتوی عربی و انتخاب عربستان برای پاکستان (به جای مصر) این نقش را تضعیف کرده است. این پیمان بخشی از بازتنظیم امنیتی خلیج فارس است که مصر را – با تعهداتش به آمریکا و رژیم صهیونیستی– در موقعیت پیچیدهتری قرار میدهد.
همچنین، به دلیل مسئله فلسطین و خصوصا شرایط ویژه و خاص در غزه، مقامات مصری انتظار حمایت و توجه بیشتری از سوی کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی را داشتند که در عمل تاکنون این مسئله محقق نشده است.
کارشناسان مانند ژنرالهای مصری معتقدند فعلاً انزوای قاهره را تشدید کرده است و اگر تنش با اسرائیل ادامه یافته و منجر به یک بحران جدی شود، جای تردید است که کشورهای عربی اقدام به کمک و حمایت از این کشور در برابر رژیم صهیونیستی کنند.