شناسهٔ خبر: 75155231 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

فرهنگ‌سازی؛ ابزار مقابله با جنگ ترکیبی

اخیراً پایگاه خبری مارکر با انتشار یک گزارش، از بخش دیگری از جنگ ترکیبی رژیم صهیونیستی علیه ملت ایران پرده برداشت؛ جنگی که این بار نه با موشک و جنگنده، بلکه با حساب‌های جعلی و اتاق‌های عملیات دیجیتال به میدان آمده است.

صاحب‌خبر -

طبق این افشاگری، تل‌آویو با صرف بودجه عمومی و استفاده از گروهی فارسی‌زبان، شبکه‌ای از حساب‌های ساختگی را در فضای مجازی سامان داده تا به نام «کاربران ایرانی» به تولید دروغ، پخش ویدئوهای دستکاری ‌شده و القای ناامنی در فضای عمومی جامعه بپردازند. در این عملیات، رضا پهلوی و یکی از وزیران کابینه اسرائیل به نام گیلا گاملیل محور هستند. این پروژه به روشنی نشان می‌دهد جنگ امروز، یک جنگ فرهنگی و سیاسی است.
حسن بنیانیان، مسئول سابق کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مشاور فرهنگی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در گفت‌وگوی اختصاصی با قدس به همین دغدغه مهم پاسخ داده است.

در برابر بداندیشی همه‌جانبه دشمن برای سست کردن باورهای سیاسی و امنیتی ملت ایران، چه می‌توانیم بکنیم؟

در برابر این دشمنی همه‌جانبه باید یک تلاش همه‌جانبه داشته باشیم. کار دشمن همین بوده و وظیفه ما هم روشن است. مگر در سال‌های دفاع مقدس با همین دشمنی همه‌جانبه روبه‌رو نبودیم؟ آنچه امروز رهبر معظم انقلاب با عنوان جهاد تبیین مطرح می‌کنند، همان حرکت عمومی دوران دفاع مقدس است؛ دورانی که هر مدیر کل، از بهداشت و درمان تا راه و ترابری و بهزیستی، خود را موظف به پشتیبانی از جبهه می‌دانست و این روحیه بود که ما را از دفاع به حمله رساند.
امروز هم دفاع مقدس در همه عرصه‌های فرهنگی و سیاسی برای حفظ وحدت جامعه جریان دارد. از آن طرف دشمن می‌داند اگر وحدت مردم آسیب ببیند، حتی موشک‌ها هم کارکرد خود را از دست خواهند داد.
شیوه دشمنان برای نفوذ فرهنگی بسیار متنوع است. دشمنان انقلاب بسیاری از مداخلات خود را علنی نمی‌کنند؛ بلکه زیرپوستی و از طریق هنر و رسانه، القای شبهه و تخریب باورهای کلیدی وارد عمل می‌شوند. آنان می‌دانند سرچشمه قدرت انقلاب اسلامی ایمان مردم و ولایت فقیه است، بنابراین محور حملاتشان حجاب، اعتقادات دینی و جایگاه رهبری است. وقتی ذهن جوان در موضوع حجاب سست شد، قدم بعدی حمله به ولایت فقیه خواهد بود.

عملکرد نهادهای فرهنگی در برابر این تهاجم، چگونه ارزیابی می‌شود؟ آیا این عملکرد توانسته منشأ شکل دادن یک دفاع مناسب باشد؟

همین ‌که اعتقاد داشته باشیم فرهنگ‌سازی وظیفه نهادهای فرهنگی است، خودش منشأ آسیب است. در غرب همه شرکت‌ها و نهادها به ‌دنبال کار فرهنگی هستند، چون منافع اقتصادی و سیاسی‌شان در گرو آن است. از برهنگی زن برای فروش کالا تا جایزه دادن به آثار ضددینی، همه و همه در خدمت منافع نظام سلطه است. اما ما در داخل، فرهنگ را به چند سازمان رسمی محدود کرده‌ایم و این نگاه سبب تقلیل‌گرایی خطرناک شده است.
در یک مدرسه کوچک اگر مسئول امور تربیتی مدرسه فردی ضعیف باشد که تنها به اقامه نماز جماعت و تهیه گزارش‌های صوری بسنده کند، دین را کوچک کرده است. فرهنگ اسلامی فقط نماز نیست؛ صداقت، خدمت به مردم، عشق به میهن و آمادگی برای فداکاری نیز بخش‌های جدی فرهنگ دینی است. متأسفانه در جامعه ما این تقلیل‌گرایی رایج است.
امروز دشمن برای ضربه به ستون فقرات انقلاب یعنی محبوبیت رهبری معظم و دین‌داری مردم سرمایه‌گذاری کرده است. تنها راه مقابله، بازگشت به فرهنگ به‌ عنوان مسئولیت همگانی و تحقق واقعی جهاد تبیین است. فرهنگ را نباید به چند نهاد سپرد، بلکه هر فرد جامعه در جایگاه خود باید نقش‌آفرین باشد. در این صورت است که فرهنگ می‌تواند سدی بشود در برابر تهاجم دشمن.
مثلاً درست است که دشمن با القائات روانی، التهاب مصنوعی در بازار ایجاد می‌کند، اما همه می‌دانیم بسیاری از گرانی‌ها نه به خاطر تغییر واقعی عرضه و تقاضا، بلکه نتیجه ترس، شایعه و تبلیغات است. وقتی مردم به‌ جای یک مرغ، پنج مرغ می‌خرند، قیمت‌ها بالا می‌رود. این پدیده ریشه فرهنگی دارد.

خب مشکل کجا بوده که تاکنون رفع نشده است؟

مشکل اصلی در همین نگاه محدود فعالان فرهنگی است. ما فرهنگ را فقط در قالب فعالیت‌های مذهبی و هنری تعریف کرده‌ایم، در حالی که فرهنگ در سیاست، اقتصاد و روابط اجتماعی نیز جریان دارد. هر مدیر کارخانه با نظام پرداخت و نحوه ارتباطش، هر شهرداری با رفتار خود در قبال شهروندان و هر دستگاه اجرایی با عملکرد روزمره‌اش در حال فرهنگ‌سازی است. من معلم و شمای روزنامه‌نگار هم سهم خودمان را در فرهنگ داریم. اگر همه، عرصه فرهنگ را یک عرصه عمومی ببینیم که همه در شکل‌دهی آن نقش داریم، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.