خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: تربیت، عنصری بنیادی در حیات بشری است که از دیرباز تا کنون، نقشی محوری در شکلگیری شخصیت و مسیر زندگی انسان ایفا کرده است. در طول تاریخ، تأثیرات عمیق و متقابل تربیت صحیح و نادرست بر افراد و جوامع به وضوح دیده میشود.
دین مبین اسلام نیز اهمیت ویژهای به موضوع تربیت اسلامی قائل است و ائمه معصومین (ع) همواره با روشهای گوناگون در ترویج این امر حیاتی کوشیدهاند. برای هر مسلمانی، حرکت در مسیر سعادت و بندگی خالصانه مستلزم پیروی از الگوهای مطمئنی چون امامان معصوم (ع) است.
از این رو، حضرت علی (ع)، به عنوان اولین امام شیعیان و جانشین برحق پیامبر اسلام (ص)، با تأکید فراوان به این موضوع پرداخته و رهنمودهای ارزشمندی در زمینه تربیت فرزند ارائه دادهاند. آموزههای ایشان چراغ راهی روشن برای والدین و مربیان در تربیت نسلی صالح و متعهد است.
اهمیت و ضرورت تربیت فرزندان از دیدگاه امام علی (ع)
در مسیر دستیابی به سعادت حقیقی، انسان نیازمند ابزارهای متعددی است و در این میان، تربیت صحیح نقشی حیاتی و بیبدیل ایفا میکند. حضرت علی (ع)، امیر بیان و پیشوای پرهیزکاران، در سخنان گهربار و پربار خویش، بارها به ابعاد مختلف این موضوع، از جمله نتایج، اهمیت و پیامدهای مثبت و منفی آن پرداختهاند.
از دیدگاه عمیق ایشان، فرزند نه تنها ثمره زندگی، بلکه عطیهای الهی است که باید در دامان گرم خانواده، با تربیت درست و اصولی، مسیر رشد، کمال و سعادت را با موفقیت طی کند. این دیدگاه، مسئولیت خطیر والدین را در قبال این ودیعه الهی گوشزد میکند؛ فرزندی که بدون هدایت و آموزش صحیح رها شود، به جای اینکه نعمتی برای خانواده و جامعه باشد، میتواند به منبعی از مشکلات تبدیل گردد.
تربیت را میتوان همچون یک خط سیر روشن و میراثی ارزشمند برای آیندگان در نظر گرفت؛ گنجینهای معنوی که سالیان متمادی دست به دست در نسلها منتقل میشود و آثار عمیق و ماندگار خود را بر روح و روان افراد و ساختار جامعه بر جای میگذارد. اهمیت این میراث والا تا آنجاست که امام علی (ع) در حدیثی حکمتآمیز میفرمایند:
"گرانبهاترین چیزی که پدران برای فرزندانشان به ارث میگذارند، ادب است. " این کلام ژرف نشان میدهد که ادب و تربیت صحیح، حتی از ثروت مادی و داراییهای دنیوی نیز ارزشمندتر است؛ چرا که پایههای محکم شخصیت، هویت و کرامت آتی فرزندان را بنا مینهد و تضمینکننده سعادت حقیقی آنها در دنیا و آخرت خواهد بود. ادب در اینجا فراتر از رعایت ظواهر اجتماعی است؛
به معنای تربیت جامع شخصیت، شامل پرورش فضایل اخلاقی، تواناییهای فکری، بصیرت معنوی و مهارتهای زندگی است که فرزند را برای رویارویی با چالشها و دستیابی به اهداف متعالی آماده میسازد. این میراث معنوی، نه تنها به خود فرزند سود میرساند، بلکه موجب ارتقای سطح فرهنگی و اخلاقی جامعه نیز میشود.
از سوی دیگر، ایشان به پیامدهای ناگوار تربیت نادرست نیز با بیانی شیوا و هشداردهنده اشاره کردهاند. آنجا که میفرمایند: "فرزند ناخلف به مانند شدیدترین مصیبتها برای والدین است. " این حدیث تکاندهنده، عمق اهمیت تربیت را بیش از پیش آشکار میسازد؛ چرا که تربیت ناصحیح و غفلت از آن، نه تنها به ضرر خود فرزند و آینده اوست، بلکه میتواند رنج و مشقتی عمیق، پایدار و گاه جبرانناپذیر برای والدین به همراه داشته باشد.
فرزندی که به درستی تربیت نشود، ممکن است به جای نور چشم والدین، منبع اندوه و ناخشنودی آنها گردد و حتی با اعمال و رفتارهای خود، آبروی خانواده را نیز به خطر اندازد. بنابراین، تربیت نه تنها یک وظیفه شرعی و اخلاقی، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای تضمین سعادت فردی و پایداری نسلی سالم، متعهد و بالنده است که قادر به ایفای نقش مثبت در جامعه باشد و راه رستگاری را در پیش گیرد.
این نگرش جامع امام علی (ع) به تربیت، چارچوبی کامل برای والدین و مربیان فراهم میآورد تا بتوانند با بصیرت و آگاهی، فرزندانی صالح و مفید برای خود، خانواده و جامعه تربیت کنند و از بروز مصیبتهای ناشی از بیتوجهی به این امر مهم پیشگیری نمایند. (۱)
با بررسی سیره تربیتی حضرت علی (ع)، درمییابیم که هدف غایی از تربیت در نظام اسلامی، پرورش فرزندی است که در نهایت مطیع پروردگار و عبادتکننده او باشد. در دیدگاه ایشان، بعد دینی و اخلاقی به مراتب بیش از سایر ابعاد تربیت مورد تأکید قرار گرفتهاند.
دلیل این اهمیت مضاعف این است که دستیابی انسان به هدف نهایی خلقت، یعنی بندگی خداوند، در سایه تقویت این دو بعد میسر میشود. سایر ابعاد تربیتی نیز به عنوان عوامل کمککننده و تسهیلگر برای تحقق هرچه بهتر تربیت فرزندان عمل میکنند و در خدمت این هدف اصلی قرار میگیرند. به عبارت دیگر، توسعه فکری، جسمی و اجتماعی همگی باید در راستای تکامل معنوی و اخلاقی فرد به کار گرفته شوند تا انسان به غایت مطلوب خود دست یابد.
ابعاد تربیت دینی: نماز و قرآن از دیدگاه امام علی (ع)
همانطور که پیشتر اشاره شد، بعد دینی تربیت از جمله مهمترین ابعاد آن محسوب میشود. در این بعد، مباحثی چون نماز، آموزش قرآن، تعلیم دعا، آشنایی با علوم اهل بیت (ع) و رعایت آداب و سنن اسلامی در هنگام تولد فرزند مورد توجه قرار میگیرد. در ادامه به بررسی جزئیتر مهمترین این مباحث میپردازیم.
یکی از برجستهترین نمودهای تربیت دینی، نماز است که به عنوان بزرگترین فریضه الهی و گام نخست برای قبولی سایر عبادات هر مسلمانی به شمار میرود. نماز همواره و در هر شرایطی در زندگی شخصی حضرت علی (ع) از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و ایشان با تأکید فراوان، فرزندان خود و عموم مسلمانان را نیز به آن سفارش کردهاند.
اهمیت نماز تا حدی است که ایشان در وصیت خود به امام حسن (ع) فرمودهاند: «از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره نماز زیرا که بهترین کارها و ستون دین شماست.» این کلام، نقش محوری نماز را در دین و بندگی انسان نشان میدهد. حضرت علی (ع) همواره به مسلمانان توصیه میکردند که نماز را در کودکی به فرزندان خود آموزش دهند و پس از سن بلوغ، اجرای آن را به صورت جدی از آنها طلب کنند. این رویکرد تدریجی، نشاندهنده اهمیت نهادینه کردن نماز از سنین پایین است.
موضوع دیگری که در تربیت دینی از اهمیت بالایی برخوردار است، آموزش قرآن است. قرآن، کلام وحی و نقشه راه زندگی سعادتمندانه است و حضرت علی (ع) بر اهمیت آموزش آن به فرزندان تأکید فراوان داشتند. ایشان در حدیثی میفرمایند:
«نخست تو را کتاب خدا بیاموزم و تأویل آن را به تو تعلیم دهم و شریعت اسلام و احکام آن را از حلال و حرام بر تو آشکار سازم و به چیزی غیر از قرآن نپردازم.» این سخن، نه تنها به آموزش روخوانی و حفظ قرآن، بلکه به فهم عمیق معانی، تأویل و احکام آن اشاره دارد. ایشان بر این باور بودند که قرآن باید محور اصلی آموزشهای دینی قرار گیرد و فرزندان با تمامی ابعاد آن آشنا شوند تا بتوانند بر اساس آموزههای الهی، زندگی خود را بنا کنند.
بعد اخلاقی تربیت: الگو بودن، موعظه و یادآوری مرگ از دیدگاه امام علی (ع)
همانطور که اشاره شد، بعد اخلاقی تربیت یکی دیگر از جنبههای بسیار مهم در پرورش انسان است. این بعد به معنای مجموعهای از روشها و اصولی است که از طریق آنها، فرد به کسب فضایل نیک اخلاقی نائل شده و از رذایل اخلاقی دوری میکند. حضرت علی (ع) در این زمینه نیز رهنمودهای عملی و نظری ارزشمندی ارائه دادهاند.
یکی از مؤثرترین روشها در تربیت اخلاقی، الگوی عملی بودن است. حضرت علی (ع) همواره خود نماد و الگوی کامل فضایل اخلاقی برای فرزندانشان بودند. فرزندان ایشان با مشاهده رفتار، گفتار و منش پدر، اصول و ارزشهای اخلاقی را به صورت عینی میآموختند. این روش تربیتی، بسیار فراتر از آموزش صرفاً نظری است؛ چرا که تأثیر عملی رفتار والدین، در نهادینه شدن صفات اخلاقی در فرزندان بسیار عمیقتر از کلام تنها خواهد بود.
روش دیگری که حضرت علی (ع) برای تربیت اخلاقی فرزندانشان به کار میبردند، موعظه و نصیحت در فرصتهای مختلف و مناسب بود. ایشان با درک شرایط و موقعیتها، با بیانی شیوا و تأثیرگذار، فرزندانشان را به سوی اخلاق حسنه هدایت میکردند. این موعظهها نه تنها جنبه دستوری نداشتند، بلکه با حکمت و بصیرت همراه بودند تا فرزندان بتوانند خود به درستی مسیر را تشخیص دهند.
همچنین، حضرت علی (ع) با یادآوری مستمر مرگ و قیامت، همواره سعی در جدا کردن فرزندانش از آرزوهای مادی و تعلقات دنیوی مینمودند. ایشان به فرزندان خود تأکید میفرمودند که همیشه به یاد مرگ باشند و هیچگاه آن را فراموش نکنند. این یادآوری، به عنوان یک ابزار تربیتی قدرتمند، باعث میشود انسان به زندگی دنیوی به عنوان پلی برای آخرت بنگرد و از غرق شدن در لذات زودگذر و مادیات بازایستد.
چنانکه در نامهای به امام حسن (ع) میفرمایند: «فرزندم، فراوان به یاد مردن باش و به یاد موقعیتی که در آن میخواهی قرار بگیری و پس از مردنت به آن روی میآوری، تا چون بر تو درآید، ساز خویش را آراسته و کمر خود را بسته باشی.
چنان نباشد که ناگهان مرگ تو را دریابد و بر تو چیره گردد.» این توصیه، نه تنها به معنای دوری از دنیا نیست، بلکه هدف آن، آمادهسازی روح و روان برای ابدیت و زندگی جاودانه است. یاد مرگ، انگیزهای قوی برای انجام اعمال صالح، دوری از گناه و تلاش برای کسب فضایل اخلاقی در زندگی دنیوی میشود.
ابعاد تربیت اجتماعی از دیدگاه امام علی (ع)
یکی دیگر از ابعاد حیاتی تربیت انسان، بعد اجتماعی است. دین اسلام به مسائل اجتماعی اهمیت ویژهای میدهد و این توجه، یکی از تمایزات برجسته آن با دیگر ادیان محسوب میشود.
امام علی (ع) تربیت اجتماعی را از بستر خانواده آغاز میکردند. ایشان معتقد بودند که اگر فرزندان بتوانند در محیط خانه با یکدیگر سازگاری داشته باشند، قادر خواهند بود تا نقش اجتماعی خود را در محیط بیرون و جامعه نیز به خوبی ایفا کنند. این دیدگاه نشان میدهد که خانه، اولین و مهمترین بستر برای آموزش مهارتهای تعامل اجتماعی، احترام متقابل و همکاری است.
پس از خانه، تربیت اجتماعی در خارج از محیط خانواده و در اجتماع بزرگتر مطرح میشود. از دیدگاه امام علی (ع)، انسان ذاتاً نیازمند برقراری ارتباط عاطفی و سالم با دیگران است. این روابط، پایه و اساس شکلگیری جامعهای سالم و پویاست.
حضرت علی (ع) در سخنی بسیار تأثیرگذار درباره چگونگی برقراری روابط صحیح با دیگران میفرمایند: «فرزندم، خود را در میان خویش و دیگری میزان قرار ده، پس آنچه برای خود دوست میداری، برای غیر از خود نیز دوست داشته باش و آنچه برای خویش خوش نداری، برای دیگری نیز خوش مدار، ستم نکن چنان که دوست نداری به تو ستم شود، و نیکی کن چنان که دوست داری به تو نیکی شود.»
این کلام گهربار، اساس تعاملات اجتماعی سالم را بر پایه اصل طلایی انصاف و همدلی بنا مینهد. این دستورالعمل، نه تنها شامل پرهیز از ظلم و ستم است، بلکه بر اهمیت نیکی کردن و رعایت حقوق دیگران، همانند آنچه برای خود میخواهیم، تأکید دارد. این رهنمود، زیربنای جامعهای عادلانه و مهربان را تشکیل میدهد.
تربیت فرزند برای آینده، نه برای حال از دیدگاه امام علی (ع)
یکی از رویکردهای پیشرو و عمیق حضرت علی (ع) در باب تربیت فرزند، تأکید بر آمادهسازی فرزندان برای آینده است، نه صرفاً برای زمان حال. ایشان همواره بر این موضوع اصرار داشتند که باید فرزندان را با نگاه به اتفاقات و تحولات پیش رو در زمانهای آتی تربیت و پرورش داد. این نگرش، لزوم آیندهنگری در فرایند تربیت را گوشزد میکند.
دیدگاه کلی ایشان بر این اصل استوار بود که فرزندان هر شخص در واقع تنها "فرزندان وی" نیستند، بلکه "دختران و پسران زندگی" محسوب میشوند. این جمله پرمعنا نشان میدهد که فرزندان، موجوداتی مستقل با مسیر و اندیشههای خاص خود هستند که متعلق به جریان بزرگتر حیات هستند و نباید آنها را صرفاً مال خود دانست. بنابراین، وظیفه والدین پرورش نسلی است که بتواند در زمانه خود، با چالشهای منحصر به فردش روبرو شود و مسیر خود را بیابد.
بر همین اساس، حضرت علی (ع) توصیه میکنند که عشق خود را نثار فرزندان کنیم، اما اندیشههای خود را برای خودمان نگه داریم؛ زیرا آنها اندیشههای مرتبط با خویش را دارند. این بخش از آموزههای ایشان، به والدین یادآور میشود که نباید فرزندان را به قالب تفکرات و تجربیات خود محصور کنند.
هر نسلی اندیشهها و اقتضائات خاص خود را دارد و والدین باید به این استقلال فکری احترام بگذارند. تربیت برای آینده، به معنای تجهیز فرزندان به قدرت تفکر، انعطافپذیری و بصیرت است تا بتوانند در جهانی که دائماً در حال تغییر است، به بهترین شکل عمل کنند و نه اینکه صرفاً بازتولید تفکرات گذشته باشند. این رویکرد، آزادی فکری و رشد خلاقیت را در فرزندان تشویق میکند.
منبع:
تهیه و تنظیم: تحریریه راسخون