نتانیاهو در جریان سفر به سازمان ملل، دیداری جنجالی با فعالان شبکههای اجتماعی هم داشت تا اینفلوئنسرهای آمریکایی را به مثابه سرباز رسانهای به انتشار محتوای حمایتی از رژیم اسرائیل تشویق کند و به آنها بگوید: «شبکههای اجتماعی مهمترین ابزار نبرد ما هستند و از آنها برای پیشبرد اهداف اسرائیل استفاده میکنیم». او اضافه کرده: «اسلحهها با گذشت زمان تغییر میکنند، امروز نمیتوانید با شمشیر مبارزه کنید! باید با ابزارهایی مبارزه کنیم که در میادین امروز کاربرد دارند و شبکههای اجتماعی مهمترین فناوری جنگهای مدرن هستند». نخستوزیر رژیم صهیونیستی به صراحت گفته است پلتفرمها باید در دست ما باشد. او حتی از سکوهایی نظیر تیکتاک و ایکس (توییتر) نام برده که برای خرید یا تسلط بر آنها در حال مذاکره است؛ با هدف جهتدهی به افکار عمومی.
این حرفها که تا پیش از این برای بسیاری از مردم بدبینانه به نظر میرسید و رسانههای بیگانه آن را ناشی از توهم توطئه میدانستند، حالا با صراحت تمام بر زبان دشمن مردم جاری میشود. کمی پیشتر هم اسرائیل از بودجه کلان ۱۵۶میلیون دلاری برای بهبود وجهه بینالمللی اسرائیل خبر داده بود که صرف فعالیتهایی همچون تولید و توزیع محتوای رسانهای میشود.
این موضوع در کنار اثبات اثرگذاری افکار عمومی، اعتراف نتانیاهو به شکست در میدان رسانه را نشان میدهد. او بارها رسانهها را به باد انتقاد گرفته که چرا چهره اسرائیل را «مخدوش» کردهاند؛ رسانههایی که بیشتر آنها در سیطره اسرائیل و متحدانش هستند، ولی دیگر توان چندانی برای توجیه جنایتهایشان ندارند.
حالا امواج واکنشهای مردمی خودش را در شکلهای مختلفی نشان میدهد؛ راهپیماییهای اعتراضی در سراسر جهان، تحریم کالاهای اسرائیلی، تعرض و اعتراض به صهیونیستها، راهاندازی کشتیهای کمکرسانی «ناوگان صمود» و... و سرانجام کنشگری مردمی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی.
راهکار غرب برای این موضوع، تملک اجباری و تسلط بیشتر و شدیدتر بر سکوهای مجازی است تا این بار هر دو شعار آزادی بیان و بازار آزاد را یک باره ذبح کنند.
اما نکته مهمتری که از این سخنان برداشت میشود این است که برخلاف تصورات مرسوم از آینده جنگ و گمانهزنیها از تکرار حملات دشمن، جنگ همین الان به صورت هفت روز هفته و ۲۴ساعته
(که همان ۷۲۴ خودمان باشد) در جریان است و هیچ گاه متوقف نشده! چون دشمن به صراحت مهمترین ابزارش را برای نبرد معرفی و میدان جنگ اصلی را در فضای مجازی تعریف کرده است.
نتانیاهو به درستی میداند میدان اصلی جنگ نه روی زمین یا آسمان منطقه، بلکه زمینشناختی و آسمان احساسی مردم است که در رسانهها و به ویژه شبکههای اجتماعی شکل میگیرد. این جنگ است که فارغ از نتایج کوتاهمدت نظامی و امنیتی، آینده منطقه و جهان را بر پایه اراده عمومی شکل میدهد.
اما در این سو آیا کشورمان در عرصه فضای مجازی، وضعیت جنگی و دفاعی دارد؟ یا با رهاسازی مرزهای مجازی و ملغمه مدیریتی فیلترینگ و فیلترشکنها و... صرفاً چشم به کنشهای پراکنده مردمی و آتش به اختیار در این نبرد نابرابر دوخته است؟ در جایی که از مردم تا مدیران و نخبگان در زمین سکوهای مجازی تحت سلطه دشمن خیمه زدهاند و حکمرانی بر تمامیت ارضی فضای مجازی را در اختیار بیگانه قرار دادهاند!
حالا دیگر روایت، رسانه و فضای مجازی صرفاً یک ابزار تبلیغاتی و مکمل نیست؛ بلکه بخشی از امنیت ملی و تمامیت ارضی است، میدانی که با مدیا تجهیز میشود و کلیکها جای شلیکها را گرفته و هشتگها به جای موشکها سرنوشت جنگ و مشروعیتش را مشخص میکنند.
جنگی که ماهیتش تغییر کرده و نه فقط روی کالک اتاق جنگ، که در طراحی الگوریتمهای شرکتهای فناوری مدیریت میشود و مرز میان کاربر مجازی و سرباز رسانهای را عملاً از بین برده است، نیاز به تمهیدی دیگر دارد که متأسفانه نشان چندانی از آن در مدیریت کشور مشاهده نمیشود.
در عرصه دفاعی و داخلی؛ تحقق حاکمیت بر فضای مجازی و پایان دادن به وضعیت دوگانه فیلترینگ و فیلترشکنها و یک بام و دو هوای سکوهای خارجی، ضرورتهای اجرایی است که سالها معطل مانده و این عرصه را به جولانگاه دشمن تبدیل کرده است.
اما در عرصه خارجی از تولید محتوا و تقویت رسانههای چندزبانه گرفته تا حضور سازمان یافته در شبکههای اجتماعی به ویژه تأمین زیرساختهای افزایش کیفیت و نفوذ پلتفرمهای ایرانی در سایر کشورها، حداقل تمهیداتی است که میتواند زمینه اثرگذاری بینالمللی را فراهم کند و جنگ را به زمین دشمن بکشاند.
از جنگ ۱۲روزه تا جنگ ۷۲۴
نتانیاهو در سفر به سازمان ملل با اینفلوئنسرهای آمریکایی دیدار کرد و شبکههای اجتماعی را مهمترین ابزار نبرد اسرائیل خواند.
صاحبخبر -
∎