شناسهٔ خبر: 75153959 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

بازخوانی فلسفه تاریخ در عصر دیجیتال

اگر هگل تاریخ را مسیر روح می‌دید، آیا امروز می‌توان گفت داده و اطلاعات «روح جدید» تاریخ‌اند؟

تاریخ دانشی است که موضوعش در گذشته است و در دسترس نیست؛ ازاین‌رو بازیابی آن ممکن نیست و فقط می‌توان به آن نزدیک و نزدیک‌تر شد؛ اما برخلاف آن، داده و اطلاعات می‌تواند به بخش‌های مختلفی تقسیم شود؛ دانش مربوط به گذشته، زمان حال و آینده. بخشی از آن، که مربوط به گذشته‌ است، می‌تواند تاریخ باشد، به‌‌ویژه از آن رو که تاریخ از نظر هایدن‌وایت و فیلسوفان معاصر تاریخ نه اتفاقات واقعی، بلکه ذهنیت مورخ و زبان مورخ است.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

محمدعلی غیبی

 

تاریخ دانشی است که موضوعش در گذشته است و در دسترس نیست؛ ازاین‌رو بازیابی آن ممکن نیست و فقط می‌توان به آن نزدیک و نزدیک‌تر شد؛ اما برخلاف آن، داده و اطلاعات می‌تواند به بخش‌های مختلفی تقسیم شود؛ دانش مربوط به گذشته، زمان حال و آینده. بخشی از آن، که مربوط به گذشته‌ است، می‌تواند تاریخ باشد، به‌‌ویژه از آن رو که تاریخ از نظر هایدن‌وایت و فیلسوفان معاصر تاریخ نه اتفاقات واقعی، بلکه ذهنیت مورخ و زبان مورخ است.

به بیان دقیق‌تر، تصویری که به اطلاعش می‌رسد یعنی روایت راوی که البته به طور زنجیروار به ذهن خود راوی و تمام آنچه برای خود مورخ وجود دارد برای راوی هم هست، سپس ذهنیت مورخ و محدودیت کلمات و زبان و منافع او. از طرف دیگر خود داده و اطلاعات هم عین تاریخ چیزی است که در ذهن انسان وجود دارد. تا یک قرن پیش فیزیک‌دانان تصور می‌کردند با فیزیک کلاسیک همه‌چیز را حل کرده‌اند و پرسشی بی‌پاسخ نمانده؛ اما بعد از کشف فیزیک نوین تمام ذهنیت‌های پیشین باطل شد و قطعا داده‌های آینده هم داده‌های امروزی را باطل خواهد کرد و محدودیت‌های بسیاری که برای انسان امروزی هست از میان برداشته خواهد شد. بنابراین داده و اطلاعات هم عین تاریخ، حقیقت مطلق نیستند، بلکه ذهنیت انسان‌اند. درمورد داده‌های مربوط به زمان حال، من بیشتر به دانش تجربی و نظری همچون علوم پایه، علوم مهندسی و... توجه دارم. در مورد داده و اطلاعات مهندسی، پزشکی و علوم پایه و... باید بگویم که جوامع انسانی از زمان انقلاب صنعتی بسیار متفاوت شده‌اند و مثل سابق چنین نیست که تیمور تاریخ ایران باستان را از طبری و شاهنامه و... می‌خواند و از همت و اراده ساسانیان و کیانیان و... به وجد می‌آمد و تصمیم به کشورگشایی بیشتر با همان اسلحه باستانی می‌گیرد. یا بناهای بزرگ‌تر و زیباتری با همان اسلوب‌های پیشین معماری ایجاد می‌کند. پیشرفت بشر امروزی بیشتر از تاریخ به علوم جدید نیاز دارد و نقش تاریخ فقط محدود می‌شود به هویت‌شناسی ملی، عبرت‌آموزی برای حاکمان از سرنوشت رهبران پیشین در برخورد با دشمنان خارجی .

در مورد داده‌های مربوط به آینده هم باید گفت دانش آینده‌پژوهی دانشی است بسیار پیچیده و دشوار و با این واقعیت که بسیاری از پیش‌بینی‌های آینده‌پژوهان درست از آب درنمی‌آید، چراکه حوادث غیرمترقبه‌اند که معمولا حرف اول و آخر را می‌زنند و من همیشه گفته‌ام که تاریخ، تاریخ حوادث غیرقابل پیش‌بینی است و اگر حوادث قابل پیش‌بینی بود، تاریخ وجود نداشت. در تاریخ همواره نام کسانی ثبت شده که کار‌های غیرمنتظره‌ای کرده‌اند. اگر آشوریان از مادها که هیچ قدرتی از آنها انتظار نمی‌رفت پیش‌بینی حرکت هووخشتره را داشتند که هیچ‌گاه ماد بر آشور غلبه نمی‌یافت، اگر آستیاگ حرکت کوروش دوم را پیش‌بینی می‌کرد که او را به‌جای پذیرش مجدد در بارگاه خود پس از دورکردنش از قصر پس از تولد، می‌کشت، اگر اردشیر سوم هخامنشی حرکت فیلیپ مقدونی را پیش‌بینی می‌کرد، جای تصرف مصر فیلیپ را از پای درمی‌آورد. بدین‌گونه سیر انسان نه به‌ صورت تاریخ، بلکه به ‌صورت یک روال روتین و تکراری درمی‌آمد و تاریخ به وجود نمی‌آمد و از قضا به همین علت است که من همیشه معتقد بودم که تاریخ پیش از پیدایش انسان وجود نداشت و نمی‌توان تاریخ طبیعی یا تکامل حیوانات و پرندگان و گیاهان را تاریخ دانست، چون تکاملی و پیشرفتی در زندگی آنها نیست. بدین‌گونه سخنان آینده‌پژوهان عمدتا اشتباه درمی‌آید یا فقط بخش اندکی از آن درست درمی‌آید و بعد مایه مباهات آنها می‌شود، مانند آسترولوژیست‌ها و شیادانی که صدها پیش‌بینی می‌کنند و از قضای روزگار یکی از آنها که تا حدی به واقعیتِ پیش‌آمده می‌ماند سبب طلبکاری آنها از طرفداران و معتقدان عقل‌باخته‌شان می‌شود. بازخوانی فلسفه تاریخ در عصر دیجیتال نشان می‌دهد که اگر در منطق هگل، تاریخ مسیر تجلی روح بود، امروز داده و اطلاعات را می‌توان به‌مثابه «روح جدید» زمانه در نظر گرفت؛ روحی که در شکل محاسبات، الگوریتم‌ها و شبکه‌های اطلاعاتی خود را آشکار می‌کند. با این حال، همان‌گونه که تاریخ هرگز حقیقت مطلق نبود و فقط در قالب روایت و ذهنیت مورخان شکل می‌گرفت، داده‌ها و اطلاعات نیز مطلق و نهایی نیستند، بلکه همواره نسبی، موقتی و وابسته به افق فهم انسان باقی می‌مانند. تاریخ محصول رویدادهای پیش‌بینی‌ناپذیر است و داده‌ها نیز با وجود قدرت پیش‌بینی، نمی‌توانند تمامی غیرمنتظره‌های آینده را مهار کنند. از این رو، در عصر دیجیتال بیش از هر زمان دیگری باید پذیرفت که داده‌ها نه جایگزین تاریخ، بلکه ادامه همان منطق تاریخ‌اند: بازتاب ذهن و کنش انسان در مواجهه با جهان، با این تفاوت که اکنون زبان این بازتاب، زبان دیجیتال و اطلاعاتی است؛ به این‌ ترتیب، داده و اطلاعات را می‌توان «روح دیجیتال تاریخ» دانست؛ روحی که مسیر انسان را رقم می‌زند، اما همچنان در حصار محدودیت‌های فهم و پیش‌بینی‌ناپذیری سرنوشت گرفتار است.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.