شناسهٔ خبر: 75151200 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

ناگفته‌های مهم سردار قاآنی:

اسماعیل هنیه از عملیات ۷ اکتبر مطلع نبود

فرمانده نیروی قدس سپاه گفت: هنگامی که آغاز عملیات در غزه اعلام شد، هنیه در حال حرکت به سمت فرودگاه برای سفر به عراق بود و عملاً در مسیر بازگشت مطلع شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، سردار اسماعیل قاآنی با حضور در برنامه هم عهد اظهار کرد: ی: یک سال گذشت از شهادت قهرمان جبهه مقاومت، سیدِ مقاومت، شهید سید حسن نصرالله و همراه وفادار و برادر مجاهدش، سید هاشم صفی‌الدین گذشت. 

وی افزود: طبیعتاً اگر بخواهیم با نگاه عادی به این سال بنگریم، سالی پُر از فراز و فرود، اندوه و دلتنگی بود. اما وقتی با نگاه عمیق‌تری به تحولات بنگریم، درمی‌یابیم که این یک سال، به‌واقع یکی از دوره‌های طلایی قدرت‌نمایی حزب‌الله بوده است.

مدل تازه ظهور، ابتکار و میدان‌داری حزب‌الله طی یک سال گذشته

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ادامه داد: تا پیش از این، حزب‌الله را عمدتاً با حضور مقتدرانه‌اش در جنگ‌هایی که به او تحمیل می‌شد و مقاومتش در برابر رژیم صهیونیستی در برهه‌های مختلف می‌شناختند و البته که آن نیز بخشی پرافتخار از کارنامهٔ مقاومت است. اما آنچه در این یک سال رخ داد، مدلی تازه از ظهور، ابتکار و میدان‌داری حزب‌الله بود که تاکنون سابقه نداشت و کسی مشابهش را ندیده بود. این مدل ظهور و بروز حزب‌الله را تا به حال کسی ندیده بود.

سردار قاآنی عنوان کرد: در شرایطی حزب‌الله، سید قهرمان خود را از دست داد که در اوج فشارها، تحریم‌ها، تهدیدها و تنگناها بود، اما نه‌تنها دچار عقب‌نشینی نشد، بلکه با صلابت و شجاعت، در یکی از مهم‌ترین نبردهای تاریخی خود وارد شد. 

وی افزود: جنگی که برای دفاع از اسلام، ملت‌های مظلوم، و قدس شریف آغاز کرده بود؛ جنگی که بیش از آنکه به تصمیم نظامی صرف باشد، یک تکلیف الهی و دینی بود.

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ادامه داد: آغاز این عملیات، به‌روشنی حاصل درایت، تدبیر و حکمت شهید سید حسن نصرالله بود و حزب‌الله نیز با همان روحیه‌ وفاداری، این راه را ادامه داد و به شکل جدی و مؤثر، وارد میدان حمایت و پشتیبانی از مقاومت فلسطین شد.

وی گفت: عملیات‌های هدفمند و پی‌درپی علیه شهرک‌نشینان در شمال سرزمین‌های اشغالی، تنها بخشی از پاسخ مقاومت به جنایات دشمن صهیونیستی بود و نشان داد که غیبت فیزیکی فرماندهان، پایان راه نیست، بلکه خون‌ آن‌ها، جبهه را زنده‌تر، مقتدرتر و مصمم‌تر از همیشه کرده است.

روایت سردار قاآنی از روز عملیات ۷ اکتبر و دیدار با سیدحسن نصرالله

سردار قاآنی نحوه آغاز «عملیات طوفان الاقصی» و تصمیم‌گیری و هماهنگی‌ها در روزهای نخست را تشریج کرد، گفت: روز هفتم اکتبر بعدازظهر به لبنان رسیدم. وقتی به لبنان رسیدم با «آقا سید» درباره حادثه و اقدام پیش‌آمده صحبت کردم که چه باید کرد. مشاهده کردم سید از همان صبح درگیر بررسی تکلیف دینی و مسئولیتِ اسلامی و الهی نسبت به آن حادثه بوده است. نه من، نه سید و نه حتی رهبران اصلی حماس از جزئیات عملیات قبلاً مطلع نبودیم.

وی اضافه کرد: لحظه اعلام آغاز عملیات هفتم اکتبر زمانی بود که آقای هنیه در حال حرکت به سمت هواپیما و سفر به عراق بود. خبر که به شهید هنیه می‌رسد از مسیر فرودگاه باز می‌گردد؛ بنابراین شهید هنیه نیز هنگام شروع عملیات خبر نداشت. این ویژگیِ غافلگیرکننده و برنامه‌ریزی دقیق نشانه «صلابت، قدرت و تدبیر فرماندهان غزه» است. البته حساسیت بالای عملیات ایجاب می‌کرد که شکل و زمان آن همین‌گونه باشد.

این فرمانده سپس به برداشت خود از سخنان سید اشاره کرد: «حضرت آقا فرمودند من بوسه می‌زنم به پیشانی کسانی که این کار را انجام دادند». این جمله رهبر انقلاب «حکیمانه» بود اگرچه هیچ‌یک از طرفین مطلع نبودند، اما وقتی بحث و بررسی آغاز شد، سید مراحل و گام‌های لازم را یک‌به‌یک شمرد و برنامه‌ای دقیق ارائه داد.

سردار قاآنی جزئیات زمان‌بندی عملیاتی را تشریح کرد، گفت: سید تشخیص داده بود که از «فردا شب» عملیات را شروع کنند. شهید نصرالله گفت در روزهای یکشنبه در لبنان جمعیت زیادی به جنوب می‌رود و روزها شلوغ است، بنابراین بهتر است آغاز عملیات موکول شود به هنگام شب که حرکت‌ها و ترددها کمتر شده و شرایط برای اجرا مناسب‌تر است. این تصمیم نشان‌دهنده «تدبیر و رفتار حکیمانه»‌ای بوده که بلافاصله اجرا شد.

وی ادامه داد: این روایت، ضمن تأکید بر خصلت غافلگیرانه و برنامه‌ریزی‌شده عملیات، تصویری از نحوه تعامل و تصمیم‌سازی میان فرماندهان مقاومت در روزهای نخستِ «طوفان الاقصی» ارائه می‌دهد.

سردار قاآنی گفت: سید نصرالله به خوبی دشمن را شناخته بود و رژیم را خوب می‌فهمید. در عین حالی که با صداقت صحبت می‌کرد. در رژیم ایشان به صداقت معروف بود. با همه عظمتی که این کار داشت بالاخره رژیم صهیونیستی ضمن اینکه جنگ متعارف را تحمل می‌کرد، اما از یک مقطعی معادله متعارف را به هم زد و شروع به ترور فرماندهان کرد.

وی افزود: در انفجار پیجرها نزدیک به چهار هزار نفر شهید و مجروح شدند. وقتی بعد از حادثه پیجرها من به لبنان رفتم دیدم آقا سید در مقابل حادثه به این سختی چقدر محکم ایستاده است. حوادث دیگری هم اتفاق افتاده بود. 

فرمانده سپاه قدس گفت: ایشان جمله‌ای فرمودند که آن جمله عمق راهبردی معنوی بچه‌های حزب‌الله را نشان می‌داد. ایشان فرمودند اگر جامعه ما امام حسینی نبود این حادثه قابل تحمل نبود. به مجروحین آن حادثه می‌گفتند مجروحین ابالفضلی و حسینی هستند. چراکه چشم و دستشان مجروح شده بود. این دیدگاه معنوی تشکیلات و جامعه حزب‌الله را این طور محکم نگه می‌داشت. 

سردار قاآنی با اشاره به تحولات یک‌ سال گذشته پس از آغاز «عملیات طوفان الأقصی» و شهادت سید قهرمان جبهه مقاومت، گفت: ما از مدت‌ها قبل نگران جان آقا سید بودیم. جز مسائلی بود که بین ما و مسئولین حفاظت ایشان مورد بحث قرار می‌گرفت و اقداماتی را نیز انجام داده بودند. اهتمام جدی به سید داشتند. مثلاً در آخرین جلسه‌ای که خدمت سید رسیدم به مکانی رفتیم که تا به حال آنجا نرفته بودیم. آن مکان هم ویژگی‌های خاص خود را به لحاظ استحکام داشت.

وی ادامه داد: مسئولان رژیم صهیونیستی اذعان کردند که یک سوم توان رژیم در جنوب لبنان گرفتار حزب‌الله شده، لذا نمی‌تواند فشار بیشتری به غزه بیاورد. رژیم معادله جنگ را با شهادت فرماندهان و پیجرها به هم زد. به جایی رسید که این جنایت بزرگ اتفاق افتاد و سید را به شهادت رساندند. این کار جز جنایات رژیم است که اگر وقت رسیدگی به این جنایت برسد حرف‌های مختلفی وجود دارد. 

فرمانده سپاه قدس با اشاره به نحوه شهادت شهید نصرالله گفت: رژیم صهیونیستی از سنگین‌ترین بمب‌های دنیا استفاده شد. علاوه بر مواد منفجره رژیم از مواد شیمیایی استفاده کردند. یعنی یک عملیات شیمیایی هم اتفاق افتاد تنها انفجار نبود. زیرا عامل اصلی شهادت ایشان صرف انفجار نبود. با اینکه تدابیری هم کرده بودند، اما نوع مواد به شکلی بود که منجر به شهادت ایشان شد. یک عملیات عادی نبود بلکه یک جنایت جنگی بود.

وی افزود: آقا سید بلندترین و محکم‌ترین کوه لبنان بود. همه مردم لبنان چه شیعه و چه غیرشیعه به او به‌چشم پناهگاه و کوه نگاه می‌کردند؛ کوهی که نه‌تنها خودش می‌ایستاد، بلکه دیگران نیز به او تکیه‌ می‌کردند. 

فرمانده سپاه قدس گفت: پس از شهادت آقا سید و فرماندهان ارشد، حزب‌الله در شرایطی قرار گرفت که شاید کم‌نظیر بود. برخی رده‌ها تا دو لایه فرماندهی، شهید شده بودند. در چنین شرایطی، رژیم صهیونیستی سخت‌ترین جنگ خود علیه حزب‌الله را آغاز کرد؛ جنگی که از آغاز درگیری بین جبهه حق و باطل، بی‌سابقه بود. یک‌طرف این جنگ، ارتشی بود که خود را قوی‌ترین ارتش منطقه می‌داند، با پشتیبانی آمریکا، ناتو، و متأسفانه برخی کشورهای اسلامی‌نما.

سردار قاآنی گفت: دنیا در اختیار رژیم صهیونیستی بود و با همه امکانات به کمک به رژیم آمده بودند. رژیم از همه ابزارهای در دسترس که معمولاً در اختیارش است در این جنگ استفاده کرد. رسانه‌ها اغلب سطحی از کنار آن عبور کرده‌اند و عمق ماجرا را منعکس نکرده‌اند. صهیونیست‌ها با تکرار رسانه‌ای و عملیات روانی القا کردند که حزب‌الله ضعیف شده، تا جایی که برخی از خودی‌ها هم به این شایعه باور آوردند. اگر کسی عمیق به جنگ ۶۶ روزه نگاه کند، می‌فهمد که چنین افتخاری برای حزب‌الله در طول تاریخش بی‌سابقه بوده است.

وی افزود: رژیم صهیونیستی در این درگیری از همه امکانات نظامی دنیا استفاده کرد. در هر جنگی معمول است پیش از حرکت نیروها، آتش سنگین روی جبهه مقابل بریزند و سپس آتش قطع شود تا نیروها بتوانند حرکت کنند؛ اما در این جنگ آتش دشمن نه‌تنها فوق‌العاده شدید بود در برخی موارد از آتش‌های سنگین جنگ‌های نام‌آور ما هم شدیدتر بود، بلکه هنگام پیشروی نیروها هیچ‌گاه به‌طور کامل قطع نشد. حتی از کربلا ۵ آتش سنگین‌تر بود. 

فرمانده سپاه قدس تشریح کرد: در این جنگ صدای آتش قطع شد اما خود آتش قطع نشد زیرا پهبادها روی سر این نیروها بودند. هر موضعی که خمپاره می‌زد بلافاصله هدف قرار می‌دادند. این عملیاتی بود که کمتر سابقه داشته است.  فاصله بین شلیک دشمن و اصابت، که در جنگ ۲۰۰۶ گاهی هفت دقیقه بود، این بار به کسری از هفت ثانیه تقلیل یافته بود.

فرمانده نیروی قدس گفت: علاوه بر این، رژیم در این مقطع به اقدامات جنایتکارانه‌ای دست زد؛ شهرهای جنوبی لبنان را، به‌خاطر جنایات متعددش در غزه، عملاً تخلیه کرد و هر تحرکی را بی‌حد و حصر هدف قرار می‌داد. فضا چنان مهیب و بدون حد و مرز شده بود که حتی گروه‌های امدادی، خبرنگاران و بیمارستان‌ها نیز مورد حمله قرار گرفتند.

وی افزود: با وجود این شرایط بی‌سابقه، آنچه بچه‌های حزب‌الله را سرپا نگه داشت، برنامه‌ریزی متمرکز و خردمندانه‌ی عملیاتی بود. هر منطقه قرارگاه‌های مشخص داشت، واحدهای کوچک و خودکفا مأموریت‌های معین و خطوط عملیاتی تعریف‌شده‌ای داشتند؛ این واحدها بدون نیاز به دستور از بالا، در چارچوب مأموریت‌شان عمل می‌کردند. با وجود محدودیت امکانات و مشکل در رساندن تدارکات، این نیروها ۶۶ روز در برابر رژیمی جنگیدند که از پشتیبانی همه‌جانبه برخوردار بود.

قاآنی گفت: وقتی طول خطوط مواجهه را تقسیم می‌کنید و میزان پیشروی دشمن را در این ۶۶ روز می‌سنجید، درمی‌یابید رژیم صرفاً در مجموع کمتر از ۲ کیلومتر پیشروی کرده است؛ در برخی نقاط فقط صد متر یا دویست متر؛ بیشترین نفوذ آن‌ها حدود چهار کیلومتر بوده است. این‌که یک نیروی ضعیف‌تر بتواند در برابر ارتشی که خود را قوی‌ترین منطقه می‌داند و پشتش آمریکا و ناتو و برخی حامیان دیگر هستند، این‌گونه ایستادگی کند، سندی است بر کارنامه درخشان مقاومت. غیر حزب‌الله هیچ نیرویی امکان نداشت این‌قدر ایستادگی کند. اینجا عظمت حزب‌الله دیده می‌شود.

منبع:فارس