به گزارش خبرنگار آنا، از دیرباز مشق شب یکی از جدیترین سنتهای آموزشی در مدارس جهان بوده است. معلمان تکلیف میدهند، کودکان مینویسند و والدین نظارت میکنند. اما سالهاست که بحث بر سر سود و زیان آن ادامه دارد؛ آیا تکلیف واقعاً یادگیری را تقویت میکند یا بیشتر به خستگی و دلزدگی دامن میزند؟
یک مطالعه تازه که در رومانی منتشر شده، به همین پرسش پرداخته است. این پژوهش در قالب شش گروه متمرکز (Focus Group) با حضور ۴۰ نفر ـ شامل ۱۶ دانشآموز ابتدایی، ۱۳ معلم و ۱۱ والد ـ انجام شد و تلاش کرد از زاویه نگاه سه بازیگر اصلی یعنی کودکان، والدین و معلمان به تکالیف مدرسه بنگرد.
نتایج این تحقیق نشان داد کودکان تکالیفی را دوست دارند که خلاقیت، بازی و انتخاب در آنها پررنگ باشد. مشقهایی مثل ساخت کاردستی، نوشتن داستان بر اساس تصاویر، کار گروهی یا حتی رقابتهای دوستانه، به گفته دانشآموزان باعث میشود «احساس ارزشمندی» داشته باشند.
در مقابل، تکالیف طولانی، تکراری و دشوار، مخصوصاً در دروس سخت مثل ریاضی یا زبان خارجی، بیشترین میزان نارضایتی را ایجاد میکند. یک دانشآموز سوم ابتدایی گفته است: من از تکالیف ریاضی متنفرم، چون خیلی خستهکننده و طولانی است. اصلاً لذت نمیبرم.
یکی از بخشهای مهم مطالعه، بررسی واکنشهای احساسی دانشآموزان بود. یافتهها نشان داد وقتی کودکان نمیتوانند تکالیفشان را انجام دهند، طیفی از واکنشها رخ میدهد: از خودسرزنشی و گریه در کلاسهای اول تا عصبانیت و امتناع کامل در پایههای بالاتر.
والدین هم این تجربه را تأیید کردند. یک مادر از دانشآموز پایه چهارم گفت: وقتی دخترم نمیتواند تمرینها را حل کند، فوراً خودش را مقصر میداند. گریه میکند و میگوید از بقیه همکلاسیها عقب مانده است.
در میان والدین، شکاف جالبی دیده شد. عدهای معتقدند هرچه مشق بیشتر باشد، فرزندشان موفقتر خواهد بود. در مقابل، گروهی دیگر تکلیف را «مزاحم وقت آزاد و بازی» میدانند و ترجیح میدهند کودکشان بعد از مدرسه به فعالیتهای هنری یا ورزشی بپردازد.
پژوهشگران هشدار میدهند هر دو رویکرد افراطی میتواند مضر باشد. فشار بیش از حد والدین به کودکان همانقدر آسیبزاست که بیتوجهی کامل به تکالیف.
معلمان؛ میان وظیفه و دغدغه رفاه
معلمان شرکتکننده در پژوهش تأکید داشتند تکلیف برای «تحکیم یادگیری» لازم است. اما بسیاری اعتراف کردند امکان تنوعبخشی به مشقها دشوار است. یک معلم پایه چهارم گفته است: نمیتوانم برای ۲۵ دانشآموز تکالیف کاملاً متفاوت طراحی کنم. هر کس علاقه و استعداد خودش را دارد، ولی در نهایت باید برای همه مشق واحد بدهم.
در عین حال برخی معلمان تجربههای موفقی هم داشتند. مثلاً استفاده از ویدئو، بازیهای دیجیتال یا دادن حق انتخاب به دانشآموزان در نوع تکلیف، به گفته آنان باعث افزایش علاقه و مشارکت شده است.
وقتی مشق به خواب کودکان ضربه میزند
یکی از یافتههای هشداردهنده مطالعه، ارتباط میان حجم زیاد تکلیف و بیخوابی و اضطراب بود. برخی کودکان برای تمام کردن مشقهای طولانی تا نیمهشب بیدار میمانند که این خود به خستگی و افت تمرکز روز بعد منجر میشود. پژوهشگران این وضعیت را «تهدید جدی برای رفاه روانی و جسمی» توصیف کردهاند.
جالب است که دانشآموزان کلاس سوم هم در این پژوهش پیشنهادهای خلاقی برای تغییر تکالیف ارائه دادند. اگر من معلم بودم، تکلیف را در قالب بازی گروهی میدادم. دوست داشتم تکلیف شامل ساخت بازی یا پروژه درباره حیوانات باشد. این پیشنهادها نشان میدهد کودکان نهتنها منتقد مشق شباند، بلکه ایدههای قابل توجهی برای بهبود آن دارند.
پژوهشگران بر اساس دادهها توصیه کردهاند تکالیف باید کوتاه، متنوع و جذاب باشند. بررسی و بازخورد مداوم اهمیت دارد؛ وقتی مشقها تصحیح نشود، کودکان احساس بیارزشی میکنند. استفاده از فناوری و پروژههای تیمی میتواند تجربه مثبتتری ایجاد کند. همچنین والدین باید نقش حمایتی، نه فشارآور، داشته باشند.
گرچه این تحقیق در رومانی انجام شده، اما نتایج آن جهانی است. مطالعات مشابه در آمریکا، انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی هم نشان دادهاند که اثربخشی تکلیف در مقطع ابتدایی بیشتر به کیفیت آن وابسته است تا کمیت.
این پژوهش یک پیام روشن دارد؛ مشق شب، اگر درست طراحی شود، میتواند پلی باشد میان یادگیری و شادی. اما اگر بیحساب و کتاب باشد، به مانعی برای رفاه کودک تبدیل خواهد شد.
رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، در گفتوگویی با خبرنگار آنا درباره تکالیف دانشآموزان در مقطع ابتدایی گفت: ما در این مقطع بر «تکالیف مهارتمحور» تأکید داریم؛ یعنی تمرینها و فعالیتهایی که نهتنها به تقویت مهارتهای دانشآموز کمک کند، بلکه باعث خستگی و دلزدگی او نشود.
وی با اشاره به اهمیت سالهای آغازین تحصیل توضیح داد: هرچه زمان انجام تکالیف کوتاهتر و در قالب فعالیتهای مهارتی طراحی شود، یادگیری عمیقتر و اثربخشتر خواهد بود. در مقابل، اگر مشقها طولانی، تکراری و یکنواخت باشند، نتیجهای جز دلزدگی و کاهش علاقه به مدرسه در پی نخواهد داشت.
حکیمزاده ادامه داد: در چارچوب آموزشی تعیینشده، معلمان موظفاند تکالیفی ارائه دهند که به رشد مهارتهای مرتبط با درسها بینجامد. به همین دلیل در برنامههای تحولی نظام آموزشی، بر روشهای تدریس فعال و مشارکتی تأکید شده است؛ بهویژه در پایههای ابتدایی، لازم است بخش زیادی از تمرینها در کلاس و بهصورت گروهی انجام گیرد، نه اینکه دانشآموزان در خانه با انبوهی از تکالیف تکراری روبهرو شوند.
وی اضافه کرد: تمرینهای لازم باید در مدرسه و از طریق فعالیتهای گروهی انجام شود و تنها در صورت ضرورت، تکالیف خارج از مدرسه آن هم به شکل مهارتی و برای تقویت یک شایستگی مشخص به دانشآموز محول شود.
معاون آموزش ابتدایی هشدار داد: باید از دادن مشقهای خستهکننده و طولانی که تنش میان خانواده و کودک ایجاد میکند پرهیز شود. او توضیح داد که اصول کلی این رویکرد در کارگاههای آموزشی به معلمان ارائه شده و چارچوب تکالیف مهارتمحور نیز به مدارس ابلاغ شده است.
به گفته حکیمزاده، تکالیف زمانی اثربخش خواهند بود که متناسب با سن دانشآموز، کوتاه، جذاب و انگیزهبخش باشند؛ در غیر این صورت، تنها نتیجه آن بیمیلی کودک نسبت به درس و مدرسه خواهد بود.
انتهای پیام/