به گزارش سیاست خارجی ایرنا، از بامداد روز ششم مهرماه ۱۴۰۴، شش قطعنامه پیشین شورای امنیت که به واسطه برنامه هستهای ایران بر کشور تحمیل شده بود با سوءاستفاده تروئیکای اروپایی از سازوکار حل و فصل اختلاف مندرج در توافق هستهای ایران و ۱+۵ موسوم به برجام به میدان اجرا در سطح بینالمللی بازگشتند.
در چند هفته و بخصوص چند روز اخیر «سیدعباس عراقچی» وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران تلاش مستمری را برای جلوگیری از بازگشت این تحریمها پیش برد اما تلاشهای تهران برای باز نگاه داشتن پنجره دیپلماسی با اراده مشترک تروئیکای اروپایی و آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت و حفظ اهرم فشار بر ایران روبهرو شد.
امروز اما مهمترین سوال در میان افکار عمومی ایران این است که قدم بعدی جمهوری اسلامی ایران پس از بازگشت قطعنامههایی که به مدت ده سال و در پی امضای برجام به حالت تعلیق درآمده بود، چیست؟
این پرسشها را با «عبدالرضا فرجی راد» استاد ژئوپلیتیک و دیپلمات پیشین در میان گذاشتیم:
ایران از انپیتی خارج نخواهد شد
ایران در برابر تحولات اخیر چه رویکردی اتخاذ خواهد کرد و آیا پنجره دیپلماسی همچنان باز است؟
این مسئله نیاز به زمان دارد. در ایران در حال بررسی هستند که چگونه به این اتفاق پاسخ دهند و طی روزهای آینده مشخص خواهد شد واکنش ایران چه خواهد بود. تصور من این است که ایران پاسخ بسیار تندی نخواهد داد؛ به این معنا که از انپیتی خارج نمیشود و احتمالاً همان محدودیتهای فعلی در همکاری با آژانس ادامه پیدا میکند.
ادامه این وضعیت موجب نگرانی اروپاییها خواهد شد، زیرا هرچه زمان بگذرد، این پرسش برایشان پررنگتر میشود که در ایران چه میگذرد؛ آیا غنیسازی ۶۰ درصدی به سمت ۹۰ درصد حرکت میکند یا فعالیتهای آسیبدیده بازسازی میشوند؟
همین نگرانیها سبب میشود اروپاییها درها را بهطور کامل نبندند و همچنان دیپلماسی را فعال بدانند. به همین دلیل است که حتی اگر ایران در مراحل اولیه بیتوجهی نشان دهد، نهایتاً وارد گفتوگو خواهد شد. با این حال، اروپاییها به دلیل ترس از آمریکا نتوانستند امتیازات جدی بدهند.
همانطور که رئیسجمهور و وزیر خارجه ایران گفتهاند، اروپاییها قصد بدهبستان داشتند اما واشنگتن مانع شد و این نشان داد که اروپا استقلال رای ندارد و تحتتاثیر آمریکا عمل میکند.
از طرف دیگر، عدم حضور کارشناسان آژانس در ایران نهتنها اروپاییها بلکه آمریکا و اسرائیل را نیز نگران میکند و احتمال دارد به افزایش تهدیدات علیه ایران بینجامد؛ حتی تهدیداتی فراتر از قبل از فعال شدن مکانیسم اسنپبک.
اسرائیل ادعا میکند که سایتهای ایران هنوز کاملا از بین نرفته و باید اقدام نظامی انجام شود. با این حال، من معتقدم مسائل میان ایران و غرب بهویژه ایران و اروپا نهایتا باید از مسیر دیپلماسی حل شود، زیرا از مسیر نظامی راهحلی در کار نخواهد بود.
نقش مسکو و پکن در ماههای آینده بسیار تعیینکننده است
در این میان نقش روسیه و چین چه خواهد بود؟
نکته مهم این است که باید دید تحریمهایی که دوباره اعمال شده و روسیه و چین آن را غیرقانونی میدانند چه سرنوشتی خواهند داشت. اگر روسیه و چین قاطعانه وارد عمل شوند، تحرک دیپلماتیک داشته باشند و با دیگر کشورها رایزنی کنند، احتمال زیادی وجود دارد که این تحریمها بیاثر شوند و فشار چندانی بر اقتصاد ایران وارد نکنند.
اگر آنها تحریمها را نادیده بگیرند و همکاری اقتصادی خود با ایران را ادامه یا حتی افزایش دهند، این روند میتواند دیگر کشورها را هم به همکاری با ایران ترغیب کند. بنابراین نقش مسکو و پکن در هفتهها و ماههای آینده بسیار تعیینکننده است.
ترامپ علاوه بر غنیسازی صفر به دنبال محدودیت موشکی ایران هم است
دیدار اخیر نتانیاهو و ترامپ حاوی پیامهای مهمی بود. ترامپ گفت برجام توافقی ضد اسرائیل بوده و این نشان میدهد آمریکا دیگر حاضر نیست بهسادگی بر سر پرونده هستهای با ایران مذاکره کند. آیا در صورت شکلگیری میز مذاکره، منافع اسرائیل تعیینکننده خواهد بود و به همین دلیل در دوره ترامپ نباید انتظار توافق یا حتی مذاکره جدی داشت؟
سیاست ترامپ بیش از گذشته با اسرائیل هماهنگ شده و حالا علاوه بر غنیسازی صفر، موضوع موشکی ایران هم بهطور جدی مطرح است. وقتی ترامپ میگوید منافع اسرائیل در برجام لحاظ نشده، منظورش هم غنیسازی است و هم جنگ اخیر که نشان داد اسرائیل در برابر موشکهای ایران آسیبپذیر است. همین موضوعات مانع هرگونه توافق اولیه شدهاند.
در کنار این، طرح صلح ترامپ در غزه هم قابل تامل است. هرچند مسئله فلسطین را حل نکرده، اما اجازه ورود مواد غذایی به غزه امتیازی به شمار میآید؛ امتیازی که در سیاستهای نتانیاهو غیرمنتظره بود.
این احتمال وجود دارد که معاملهای میان ترامپ و نتانیاهو صورت گرفته باشد: به این معنا که نتانیاهو در غزه امتیازاتی داد تا ترامپ دستاوردی نشان دهد و در مقابل، از آمریکا امتیازاتی در رابطه با ایران گرفت.
ممکن است یکی از این امتیازات، سختتر شدن مواضع آمریکا در قبال ایران و حتی افزایش تهدیدات نظامی باشد. اگر چنین معاملهای واقعا رخ داده باشد، ایران باید آن را جدی تحلیل کند و برای پیامدهایش آماده باشد.