به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، در ادامه سلسله نشستهای خلوت خرد، نشست نقد و بررسی کتاب «از کیمیای مهر او؛ روایت زندگی قدسیه سرخه با آیتالله مهدویکنی» نوشته پیوند سفری چهارشنبه (۹ مهر ۱۴۰۴) با حضور مهدیه مهدویکنی، مریم برادران، یحیی نیازی و نویسنده اثر در سرای اهل قلم برگزار شد.
ثبت خاطرات علما؛ از اندرونی تا جامعه
در ابتدای نشست مریم برادران زندگینامه را از جمله ژانرهایی معرفی کرد که همواره با علاقه و توجه بسیاری همراه بوده و جایگاهی مهم در بازنمایی تاریخ و فرهنگ جامعه دارد. وی گفت: زندگینامهها میتوانند با زبانی زیبا و روایتی جذاب بخشی از تاریخ اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی ما را به تصویر بکشند. با این حال، در جامعه ما زندگینامه علما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سیاستمداران و شخصیتهای علمی و فرهنگی هرکدام در جایگاه خود اهمیت دارند، اما روایت زندگی عالمانی که در کنار وجهه علمی، در عرصه سیاست نیز نقشآفرین بودهاند، ظرفیت ویژهای برای ماندگاری در حافظه تاریخی جامعه دارد. یکی از دلایل کمتوجهی به این حوزه شاید این باشد که خانوادهها تمایل چندانی به ورود به جزئیات زندگی شخصی این بزرگان ندارند. در حالی که به نظر میرسد وقتی کسی به سرمایهای اجتماعی و بخشی از فرهنگ و تاریخ یک ملت تبدیل میشود، وظیفه ماست که زندگی و تجربههای او را ثبت و بازگو کنیم تا برای دیگران آموزنده، الهامبخش و قابل نقد و بررسی باشد.
وی درباره شروع فعالیت درباره زندگی آیتالله مهدوی کنی مطرح کرد: از سال ۱۳۹۶ پروژهای در همین راستا آغاز شد که شامل مصاحبههای فردی و همچنین گفتوگو با اعضای خانواده و نزدیکان ایشان بود. این پروژه ابتدا به نتیجه نرسید، اما از سال ۱۳۹۹ در قالب یک طرح تاریخ شفاهی جدیتر پیگیری و مجموعهای از مصاحبههای مکمل گردآوری شد تا منظومهای چندجانبه از زندگی این عالم مجاهد فراهم آید. نگارش چنین زندگینامههایی علاوه بر ثبت جزئیات زندگی شخصی، روایتگر شرایط اجتماعی و تاریخی هر دوره نیز هست.
وی افزود: کتاب «از کیمیای مهر او» نشان میدهد که انسان ایرانی در دورههای مختلف تاریخی همواره با تنگناها و دشواریهایی روبهرو بوده، اما با خرد و خلاقیت این دشواریها را به فرصت تبدیل کرده است؛ فرصتهایی که نه تنها برای خود فرد بلکه برای جامعه نیز راهگشا بوده است. به همین دلیل است که نگارش و انتشار چنین آثار ارزشمندی، تنها بازگویی زندگی یک فرد نیست، بلکه بخشی از بازنمایی فرهنگ و تاریخ ما به شمار میرود؛ فرهنگی که باید ماندگار بماند و نسلهای آینده نیز بتوانند از آن بیاموزند.
برادران در پایان گفت: از ویژگیهای برجسته کتاب این است که برای نخستین بار همسر یکی از علما وارد روایت زندگی شده و نامههای عاشقانهای را بیسانسور منتشر کرده است. این ورود به «اندرونی علما» اتفاقی بسیار مهم است، زیرا بخش معمولاً پنهان زندگی، آشکار میشود. به یاد دارم روزی که یکی از این نامهها خوانده شد، اشک بسیاری از حاضران را درآورد؛ چرا که بهروشنی نشان میداد چگونه میتوان با کلمات، میان نسلها و لایههای مختلف جامعه ارتباط برقرار کرد.
اخلاق؛ محور زندگی آیتالله مهدویکنی
در بخش دیگر این نشست یحیی نیازی با اشاره به اینکه تاریخ شفاهی میتواند دانش ضمنی را به دانش عینی و قابل استفاده تبدیل کند، گفت: زندگی آیتالله مهدوی کنی، که هم عالِم دینی بود و هم سیاستمدار و مبارز، در نهایت به یک نکته اساسی میرسد: اخلاق. او حتی در مدرسه مروی، در کنار تدریس درس خارج و اصول، همواره بر اخلاق تأکید میکرد؛ زیرا معتقد بود اگر اخلاق اصلاح شود، بسیاری از مسائل دیگر نیز حل خواهد شد.
وی افزود: تاریخ شفاهی امروز با ابزارهای نوین میتواند اسناد گوناگونی تولید کند؛ از متنهای پیادهشده عینی تا نسخههای تدوینشده، ویرایششده، گویاسازیشده، آماده انتشار و حتی اقتباسی. این اسناد ارزش افزودهای به تاریخ ما میدهند و حتی اگر بخشی منتشر نشود، برای آیندگان باقی میمانند. مهمترین بخش تاریخ شفاهی نیز اقتباسهاست؛ چرا که میتوانند تبدیل به فیلم، مستند یا روایتهای هنری شوند. به بیان دیگر، انتشار کتاب پایان کار نیست بلکه آغاز مسیری تازه است.
نیازی درباره کتاب «کیمیای مهر او» عنوان کرد: گفتوگوهای فراوانی با اعضای خانواده و نسلهای مختلف صورت گرفت و نشان داده شد که چگونه معادله «زندگی، مبارزه، سیاست» همگی در خدمت علم قرار گرفت و علم نیز نهایتاً در خدمت اخلاق بود. این پیام اصلی زندگی آیتالله مهدوی کنی است؛ مسیری که نه بر اقتصاد و مسائل مادی، بلکه بر علم، آگاهی، حل مسئله و در نهایت اخلاق بنا شده است. این کتاب و آثاری از این دست سرمایهای برای آیندهاند. همانگونه که آیتالله مهدوی کنی و همسرشان توانستند پیوندی میان نسلهای گذشته، میانی و امروز برقرار کنند، این روایت نیز میتواند پلی میان نسلها باشد؛ پلی که بر پایه علم، عشق، خانواده و اخلاق بنا شده است.
این پژوهشگر نقد خود از کتاب را نیز به این صورت مطرح کرد: مقدمه یا پیشگفتاری که معمولاً ناشر مینویسد باید فرایند انجام کار را برای مخاطب روشن کند. مقدمه دروازه ورود به بحث است. اما در این کتاب بیشتر حالت دلنوشته یا معرفی دارد و چندان توضیحی درباره چگونگی شکلگیری کار نمیدهد. بهتر بود در همان ابتدا بیان میشد که این پروژه چگونه پیش رفته و اینکه قرار است آثار دیگری نیز در ادامه این مسیر تولید شود. نکته دوم به شیوه روایت بازمیگردد. در برخی بخشها از مصاحبههای مختلف بهعنوان راوی مکمل استفاده شده است. این امر گاه باعث پرشهایی در روایت میشود؛ هرچند به اصل ماجرا لطمه جدی نمیزند. اگر ناشر یا نویسنده در مقدمه به این موضوع اشاره میکردند، مخاطب با آمادگی بیشتری سراغ متن میرفت.
یحیی نیازی در پایان سخنان خود گفت: نکته سوم انتظار طبیعی مخاطب در برخی موضوعات مهم است. برای مثال، نقش همسر آیتالله مهدوی کنی در تاسیس دانشگاه امام صادق (ع) و همراهی ایشان در این مسیر کمتر از آنچه شایسته بود بازتاب یافته است. در حالی که این بخش از زندگی آیتالله، که در دورهای پرمسئولیت هم به امور سیاسی کشور مشغول بودند و هم به کار علمی و دانشگاهی، اهمیت بسیار دارد.
همراهی مادرانه، پشتوانه اخلاقی پدر
مهدیه مهدویکنی نیز در این نشست با اشاره به موفقیت کتاب «از کیمیای مهر او» در روایت زندگی مرحوم آیتالله مهدوی کنی گفت: باید اذعان کرد که کتاب در بیان زندگی آیتالله مهدوی کنی و همسرشان موفق بوده است. کل کتاب را میتوان در یک واژه خلاصه کرد: عشق؛ عشقی که نه بهعنوان یک عنصر جانبی، بلکه بهعنوان بنیان زندگی مشترک مطرح شده است. همان عهدی که در آغاز زندگیشان با خواندن عقد توسط حضرت آیتالله سید صادق لواسانی شکل گرفت، بعدها معنویت و استحکام خاصی به این رابطه داد.
وی افزود: روایتهای کتاب نشان میدهد که چگونه مادری جوان، با ایثار و همراهی، همسرش را در سختترین شرایط یاری کرد و رشد ایمانی و معنویاش را در کنار او پیمود. حتی در جزئیترین امور زندگی از آشپزی و کارهای خانه تا همراهی در مسیرهای سخت علمی و سیاسی، این همدلی آشکار بوده است. شاید همین همراهی مادرانه بود که سبب شد شخصیت آیتالله مهدوی کنی در مسیر پرچالش مبارزه، سیاست و علم، لطمه نبیند و همواره بر مدار اخلاق بماند.
او در بخش دیگری از سخنان خود بخشهایی از زندگی والدین خود را روایت کرد و ادامه داد: کتاب بهدرستی همان تصویری را نشان میدهد که بر سنگ مزار ایشان آمده: فقیهِ سیاستمدار و استاد اخلاق. روحانی اگر برای مسجد وقت نگذارد، «مسجدی» نیست. پدر، روحانیِ مردمی بود در سفرها، گاه نیمی از روز را به دیدار دانشجویان میرفت. ما هرگز از این همراهیها دلخور نبودیم؛ اگر حسادتی هم بود، از سرِ افتخار بود. سادگی و مردمگراییِ کلام او برایمان آشنا بود. محبتِ ویژهاش به دانشجویان گاهی ما را به شوخی «حسود» میکرد؛ اما حقیقت این بود که پدرِ معنویِ آنان نیز بود و مادرم هرگز این را بهعنوان گلایه طرح نمیکرد. همراهیِ مادر با پدر در تمام سختیها بیبدیل بود؛ نقش بزرگ مادرم در استواریِ شخصیت پدر کمنظیر است و هرگز لطمه نخورد.
مهدیه مهدویکنی در پایان سخنان خود گفت: از انتخاب داستانهای کوتاه در کتاب بسیار خرسندم؛ هم برای مخاطبی که زود نتیجه میخواهد، هم برای ضرباهنگ روایت. بسیاری از آنچه باید گفته میشد آمده است. درعینحال، حاجخانم خود تصریح کردهاند که بعضی مطالب به مصالح انقلاب یا حریم خصوصی بیان نشده است؛ و با اینهمه، آنچه نوشته شده نزدیک به واقعیت، لطیف و خواندنی است.
ع لم، اخلاق و محبت؛ پایان مسیر مبارزه
در بخش پایانی این نشست، پیوند سفری درباره کار روی خاطرات همسر مرحوم آیتالله مهدوی کنی گفت: بهصورت اتفاقی در سالهای پایانی به کار پیوستم و قدردان اعتماد خانم دکتر برادران هستم. نقطه شروع همکاریام به عصرهای دلتنگ کرونایی برمیگردد؛ در حالیکه با نوزاد ۶ماهه و فرزند دبستانی تنها بودم، با پیشنهاد «تصویرنویسی» از خاطرات کودکی، آرامآرام وارد پروژه شدم: از کیفِ شکلاتِ مهدیه خانم در مسیر ملاقات اوین تا خواندن و منسجمکردن خاطرات خانم دکتر شهیدی. به راهنماییهای دقیق و مرحلهبهمرحله عادت کردیم تا روایت، هم مستند بماند و هم برای عموم خواندنی. از ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ سه فصل مجزا شکل گرفت و بهتدریج، با مصاحبههای تکمیلی و ویرایشها، به یک روایت چندصدایی رسیدیم.
نویسنده کتاب «از کیمیای مهر او» در پایان گفت: در این مسیر فهمیدم که زندگی آیتالله مهدوی کنی با همه مبارزه و سیاست نهایتاً به علم، اخلاق و محبت ختم میشود؛ مهربانیِ پدرانهای که ما دانشجویان در سخنرانیهای ایشان حس میکردیم. اتکای روایت به خانواده، اعتماد چندسویه، و مهارت دکتر نیازی در تاریخ شفاهی، لایههای تازهای از زندگی حاجآقا و حاجخانم را آشکار کرد؛ چیزهایی که حتی برای ما قدیمیهای دانشگاه هم نو بود. بهگمانم «کیمیای مهر» توانسته این پیوند خانواده–علم–اخلاق–محبت را، با زبانی مستند و در عین حال صمیمی، برای نسلهای مختلف قابل لمس کند.
∎