هشتم ربیعالثانی؛ روزی که آسمان امامت، یازدهمین اختر تابناکش را به زمینیان هدیه داد. روز میلاد امام حسن عسکری(ع)، آن رفیق بی پناهان، آن صامت گویای حق، آن زکی پاکنهاد، که در سامرای عسکر، چراغ هدایت شیعیان بود. ابن الرضای دیگری از تبار امامت، که همچون جد و پدر بزرگوارش، جوادالائمه و امام هادی(علیهم السلام)، در اوج غربت، نور افشانی کرد و با لقب عسکری یادآور اقامت اجباری در شهر سامرا، معروف به عسکر شد. به مناسبت این میلاد فرخنده، به بررسی ابعاد شخصیتی و فضائل آن حضرت پرداختهایم و در این راه، با فقیه عالیقدر آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی، استاد دروس خارج حوزه علمیه به گفتگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
امام عسکری(ع): اسوه صفات نیکو
آیت الله فاضل لنکرانی با گرامیداشت این مناسبت فرخنده، به تبیین جایگاه والای امام حسن عسکری (ع) پرداخته و تصریح میکند: امام حسن عسکری(ع) در تمام صفات و ویژگیهای مثبت شخصیتی، زبانزد عام و خاص بود. شجاعت، صلابت روحی، قوت قلب، جرأت و شهامت، تنها بخشی از ویژگیهای بینظیر ایشان به شمار میرفت. آن بزرگوار با عشق و محبت به همه انسانها مینگریست و همواره با آنان به نیکی و احسان رفتار میکرد. نگاه نافذش تا اعماق جانها نفوذ میکرد و پناهگاهی مطمئن برای بیپناهان و امید ناامیدان بود. ایشان در سختیها یاور شیعیان بود و در عبور از گذرگاههای سخت و پرپیچ و خم، همچون چراغی روشنگر، راه را نشان میداد.
ایشان تصریح میکند: مخالفان حضرت نسبت به مقام امامت امام حسن عسکری(ع) اعتراف داشتند، حتی خود حاکم آن زمان؛ معتمد عباسی هم اعتراف به امامت امام عسکری(ع) داشت و اساساً یکی از مسائل مسلم تاریخی این است که هم حکام اموی و هم حکام عباسی نسبت به اینکه امامت، حق مسلم ائمه طاهرین(ع) است، تردیدی نداشتند. برای آنها روشن بود که امامت، حق و شأن این خانواده است. علاوه بر آن روایات و ادله فراوان نقلی که خود این حکام بیشتر از مردم معمولی اطلاع داشتند، زندگی و آثار و اوصاف اینها به خوبی شهادت به این معنا میدهد.
اعتراف مخالفان به حقانیت امامت
در ادامه، استاد برجسته دروس خارج حوزههای علمیه، به نکتهای برجسته در زندگی امام حسن عسکری (ع) اشاره میکند: یکی از وقایع جالب و حائز اهمیت در دوران امامت ایشان، اعتراف پیروان سایر ادیان به حقانیت مذهب تشیع و امامت آن حضرت بود. این در حالی است که اقرار به امامت ائمه معصومین(ع)، از جمله امام عسکری(ع)، تنها محدود به شیعیان نبود؛ بلکه رهبران مذهبی دیگر، از جمله کشیشان، راهبان، قسیسین، یهودیان و مسیحیانِ معاصر با ایشان نیز به امامت آن حضرت و اهلبیت عصمت و طهارت (ع) اذعان داشتند.
ایشان سپس به داستان انوش نصرانی اشاره کرده و یادآور میشود: قضیه انوش نصرانی هم خیلی معروف است که از معتمد عباسی خواست که امام عسکری(ع) برای سلامتی و شفای دو پسرش دعا کند. جملهای که انوش مسیحی گفته این است که «نحن نتبرک بدعاء بقایا النبوة و الرسالة»؛ یعنی ما به دعای اولاد پیامبر(ص) متبرک میشویم و مشکلاتمان را به برکت دعای اینها حل میکنیم. وقتی این جمله را به امام عسکری(ع) عرض کردند که انوش نصرانی چنین جملهای را گفته که «نحن نتبرک...»، حضرت فرمود «الحمدلله الذی جعل النصرانی أعرف بحقنا من المسلمین»؛ خدا را شکر که نصارا را آگاهتر به حق ما از مسلمانها قرار داد. مراد مسلمانهای زمان خود حضرت هستند، آن هم نه همه آنها، بلکه گروهی از آنها؛ آنهایی که ادعای اسلام میکردند، خلافت را غصب کرده بودند و خودشان را به عنوان حاکم مسلمین قرار داده بودند.
ایشان به استقبال پرشور انوش نصرانی از امام(ع) اشاره کرده و میگوید: سپس حضرت به منزل انوش نصرانی آمدند. در تاریخ و روایات دارد که انوش با چه وضعی به استقبال حضرت آمد؛ «فخرج إلیه مکشوف الرأس حافی القدمین»؛ با سر و پای برهنه به استقبال حضرت آمد «و حوله القسیسون و الشمامسة و الرهبان» در اطراف او قسیس بود، شمامسه بود (شمامسه گروهی هستند که یک درجه پایینتر از قسیس هستند) که همراه انوش به استقبال آمدند «و علی صدره الإنجیل» روی سینهاش هم یک انجیل بود. «فتلقاه علی باب داره، و قال له: یا سیدنا أتوسل إلیک بهذا الکتاب الذی أنت أعرف به منا» ما متوسل شدیم به تو، به این کتابی که تو به این کتاب داناتر از ما هستی. بعد به حضرت عرض کرد که به حق این کتاب این زحمتی که من برای شما ایجاد کردم و مزاحم شما شدم، شما مرا عفو کنید «الا غفرت لی ذنبی فی عنائک» و تعبیر مهمش این است که میگوید: «و فی حق المسیح بن مریم و ما جاء به من الإنجیل من عند الله»؛ به حق مسیحی که خود آنها معتقد بودند و به حق انجیل من مزاحم شما نشدم و این خواسته را نداشتم «ما سألت من أمیرالمؤمنین مسألتک هذا إلا لأنا وجدناکم فی هذا الإنجیل مثل المسیح بن مریم عندالله»؛ خیلی تعبیر مهمی است که میگوید اینکه من به شما متوسل شدم و از شما تقاضا کردم برای شفای بچههای من دعا کنید به این دلیل است که ما مقام شما را نزد خدا در این انجیل (انجیلی که در همان زمان امام عسکری(ع) بوده) همانند حضرت مسیح یافتیم. معلوم میشود خصوصیات اوصیاء پیامبر(ص) هم در آن بوده است.
پیروان ادیان دیگر، گواه حقانیت تشیع
آیت الله فاضل لنکرانی با تأکید بر اهمیت این نکات، چنین تصریح میکند: اینها نکاتی است که شایسته تأمل فراوان است. امروزه شاید انجیلهای متعددی وجود داشته باشد و پس از گذشت بیش از هزار و دویست سال از دوران امام عسکری(ع)، شاید اشاره مستقیمی به اوصیای پیامبر اکرم(ص) در آنها یافت نشود، اگرچه در برخی موارد اشاراتی وجود دارد. اما آنچه حائز اهمیت است، انجیلی است که در آن زمان وجود داشته و همان کشیش اعتراف میکند که ما شما را در این کتاب، در نزد خداوند، در مرتبه مسیح میدانیم. البته معتقدیم که ائمه(ع) بسیار والاتر از حضرت مسیح(ع) هستند و بر تمامی انبیاء برتری دارند اما همین اقرار، با توجه به سطح معرفتی آن افراد، برای ما بسیار ارزشمند است. آنها اذعان داشتند که ما در کتاب خود، منزلت، مقام و اعتبار شما را در نزد خدای تبارک و تعالی، کمتر از مسیح نیافتیم؛ از این رو از شما درخواست کردیم که تشریف بیاورید. سپس حضرت(ع) فرزندان او را دیدند و فرمودند: این یکی زنده میماند و مسلمان و شیعه شده و از محبین اهلبیت عصمت و طهارت(ع) خواهد شد. و چنان شد که حضرت فرموده بودند، اما دیگری سه روز بعد از دنیا رفت.
زهد و عبادت، حتی در زندان
ایشان در ادامه به زهد و عبادت بینظیر امام حسن عسکری(ع) اشاره کرده و میگوید: در بحث زهد و عبادت امام عسکری(ع) همین قضیه مشهور کافیست که دو نفر از بدترین و شرورترین انسانهای زمان را به عنوان زندانبان حضرت قرار دادند، بعد از مدتی دیدند این دو نفر خودشان اهل عبادت شدند. اینها را خواستند و توبیخ کردند که ما شما را گماشتیم برای اینکه مراقبت کنید، ولی خود شما الآن در یک وضع دیگری قرار گرفتید؟ اینها گفتند «مَا تَقُولُ فِی رَجُلٍ یَصُومُ النهَارَ وَ یَقُومُ اللیْلَ کُلهُ لَا یَتَکَلمُ وَ لَا یَتَشَاغَلُ وَ إِذَا نَظَرْنَا إِلَیْهِ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُنَا وَ یُدَاخِلُنَا مَا لَا نَمْلِکُهُ مِنْ أَنْفُسِنَا»؛ گفتند ما با کسی سر و کار داریم که شبها را عبادت میکند، روزها را روزه میگیرد، حرف نمیزند، اصلاً صحبتی نمیکند و دائماً مشغول عبادت است.
آیت الله فاضل لنکرانی با تأکید بر ضرورت الگوگیری از سیره تابناک امام حسن عسکری(ع)، اینگونه سخنان خود را به پایان میرساند: این فراز از زندگی امام عسکری(ع) برای ما درسآموز است. اینکه ائمه اطهار(ع) در شرایطی که به ظاهر محدود و از انجام بسیاری از امور باز داشته میشدند، فرصت را غنیمت شمرده و به عبادت و بندگی خداوند متعال روی میآوردند. آنان همواره در پی یافتن فرصتی برای خلوت با معبود خویش بودند. ما نیز باید تا حد امکان، اینگونه باشیم. باید اسلام، تقوا و بندگی خدا را در عمل خود نشان دهیم، نه صرفاً با گفتار و به قصد ریاکاری. باید به گونهای رفتار کنیم که دیگران به درستی دریابند که ما حقیقتاً در پی این معانی هستیم. به ویژه در زمانه کنونی، نیازمند آنیم که دین خود را با عمل نشان دهیم و نه با شعار و ادعا. باید با عمل نشان دهیم که اهل عبادتیم، نه دنیاطلب و بیاعتنا به ارزشهای معنوی. این سیره همواره در زندگی تمامی ائمه(ع) وجود داشته است، به ویژه در سیره امام عسکری(ع). آنچه در این فرصت محدود بیان شد، تنها گوشهای از نکات برجسته زندگی آن حضرت بود. امید است در سالروز ولادت این امام همام، با تأسی به سیره و منش ایشان، بتوانیم گامی در جهت ترویج معارف اهل بیت(ع) برداریم و از رهروان راستین آن بزرگواران باشیم.