وی افزود: رفته بودند کیش، معمولا خلبانها وقتی با ستاری میرفتیم در کیش چون خرید هست و زیاد گمرک سخت نمیگرفت خلبانها به جای اینکه استراحت کنند میروند دنبال خرید. با همان خستگی ظهر برمیگردند اصفهان، شهید میگوید اصفهان هم یک بازدید انجام بدهیم و برویم، آنجا شهید میگوید من زود میآیم، خلبانها دیگر نمیروند استراحت کنند در همان کابین میمانند. بازدید شهید ستاری تا شب طول میکشد.
او در ادامه بیان کرد: خلبانها چون هوا گرم بوده شیشهی بغل را باز کرده بودند یادشان میرود ببندند، تیکآف که میکنند باد خیلی شدیدی میزند و صدای وحشتناکی هم دارد، اذیت میکند خلبان را و نمیشود هم بست، باد نمیگذارد. خلبان به برج میگوید که برمیگردم مینشینم و شیشه را ببندم و بروم ارتفاع را کم میکنند به ۵ هزار پا، برج هم حواسش نبوده میگوید ارتفاع را کم کنید. این تجزیه تحلیل من است، خلبان چون خسته بوده حواسش نبوده که دارد اصفهان مینشیند، اصفهان ارتفاعش ۵ هزار و ۷۰ پا است، این با مهرآباد اشتباه میگیرد، مهرآباد ارتفاعش ۴ هزار پا ست، این باید بیاید هزار پا بالای زمین یک دور بزند بعد بنشیند، این با مهرآباد اشتباه میگیرد، ارتفاعش را کم میکند ۵ هزار پا و گردشی که میکند و ارتفاعش را کم میکند که بنشیند، از طرف شرق داشته مینشسته که آنجا کویر است و هیچ چراغی نبوده که ببیند، به ۵ هزار پا که میرسد بالش به زمین میگیرد و شهید میشوند.
ویدیوی کامل گفتگو را در لینک زیر ببینید