شناسهٔ خبر: 75105231 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

یک روانشناس در گفت‌و‌گو با آناتک بررسی کرد

فشار فناوری بعد از ساعت کاری و زندگی فراموش شده

با گسترش فناوری‌های ارتباطی و رواج دورکاری، مرز میان کار و زندگی شخصی بیش از هر زمان دیگری کمرنگ شده است. بسیاری از کارکنان خود را موظف می‌دانند که حتی خارج از ساعت اداری نیز به تماس‌ها و پیام‌های کاری پاسخ دهند که این کار عوارضی دارد.

صاحب‌خبر -

این وضعیت که به «همیشه در دسترس بودن» مشهور است، به گفته کارشناسان سلامت روان، پیامد‌های روانی و اجتماعی متعددی دارد. حسین روزبهانی، مشاور و روانشناس، در گفت‌و‌گو با خبرنگار آناتک به ابعاد مختلف این پدیده پرداخت.

همیشه در دسترس بودن برای کار، چه فشار روانی بر افراد وارد می‌کند؟

وقتی فرد به‌طور مداوم در دسترس محیط کار باشد، اولین اثر آن ایجاد حس فقدان کنترل بر زمان است. زندگی شخصی مختل می‌شود و فرد احساس می‌کند هیچ مرزی میان کار و زندگی وجود ندارد. حتی لحظات استراحت و آرامش نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد و ذهن فرد دائماً در حالت آماده‌باش باقی می‌ماند.

این فشار روانی چگونه می‌تواند به مشکلاتی مثل اضطراب یا افسردگی منجر شود؟

آماده‌باش همیشگی، سطح کورتیزول مغز را افزایش می‌دهد و استرس فرد بالا می‌رود. به‌تدریج اضطراب مداوم شکل می‌گیرد، زیرا فرد همواره نگران دریافت پیام یا تماس کاری است. در ادامه این اضطراب می‌تواند به افسردگی منجر شود، چون فرد احساس می‌کند زندگی‌اش از کنترل شخصی خارج شده و ارزشش فقط بر اساس پاسخگویی به نیاز‌های کاری سنجیده می‌شود.

آیا پدیده «خستگی دیجیتال» (Digital Fatigue) را می‌توان یکی از پیامد‌های محو شدن مرز کار و زندگی دانست؟

بله، خستگی دیجیتال دقیقاً یکی از پیامد‌های این شرایط است. استفاده بیش از حد از ابزار‌های دیجیتال، تماس‌های ویدیویی مکرر و پیام‌رسان‌های پی‌درپی، باعث فرسودگی روانی و جسمی می‌شوند. حتی گاهی به سندروم خستگی مزمن منجر می‌شود که علائمی مثل حساسیت شدید به نور و صدا دارد و تنها راه درمانش کاهش ساعات کاری و افزایش زمان تفریح است.

در خانواده‌ها چه تأثیری دیده می‌شود وقتی افراد بیشتر وقت خود را صرف پاسخ به پیام‌های کاری می‌کنند؟

این وضعیت به‌شدت کیفیت روابط خانوادگی را تضعیف می‌کند. وقتی والدین زمان و توجه کافی برای خانواده نگذارند، فرزندان دچار محرومیت هیجانی می‌شوند و اعتمادبه‌نفسشان آسیب می‌بیند. همچنین بی‌توجهی به همسر می‌تواند به سردی روابط، طلاق عاطفی و حتی خیانت منجر شود.

 آیا این وضعیت باعث کاهش کیفیت روابط خانوادگی و اجتماعی شده است؟

قطعاً. روابط خانوادگی سطحی می‌شود و صمیمیت جای خود را به وظیفه‌محوری می‌دهد. در نهایت کیفیت ارتباطات اجتماعی و عاطفی کاهش می‌یابد و تعارض‌های زناشویی افزایش پیدا می‌کند.

از نظر شما نسل جوان و کارمندان تازه‌وارد بیشتر آسیب می‌بینند یا نسل‌های قدیمی‌تر؟

نسل جوان و کارکنان تازه‌وارد بیشترین آسیب را می‌بینند، چون سعی می‌کنند خودشان را ثابت کنند و در نتیجه بیشتر در دسترس می‌مانند. افراد باتجربه‌تر معمولاً مرزبندی بهتری دارند و فشار کمتری تحمل می‌کنند.

چه نشانه‌هایی هشدار می‌دهند که فرد دچار فرسودگی شغلی دیجیتال شده است؟

مهم‌ترین نشانه‌ها شامل کاهش تمرکز و حافظه، تحریک‌پذیری، زودرنجی، مشکلات خواب، بی‌علاقگی به کار، احساس خستگی دائمی، درد‌های جسمی مانند سردرد‌های بدون علت فیزیولوژیک و حساسیت بیش از حد است.

چه راهکار‌های روان‌شناختی برای بازگرداندن تعادل میان کار و زندگی وجود دارد؟

باید قوانین ساده‌ای در خانه اجرا شود؛ مثلاً زمان‌هایی برای ممنوعیت استفاده از گوشی تعیین کنیم، نوتیفیکیشن‌ها را غیرفعال کنیم و گوشی‌ها را در فضایی مشخص قرار دهیم. همچنین ورزش، پیاده‌روی، مدیتیشن و برنامه‌های منظم استراحت، به بازیابی روانی کمک می‌کند. علاوه بر این، گفت‌و‌گو با مدیران برای تعیین ساعات مشخص پاسخگویی به کار بسیار مؤثر است.

استفاده از گوشی در زمان خواب، غذا خوردن یا جمع‌های خانوادگی باید ممنوع شود. همچنین تقویت روابط خانوادگی و دوستی‌ها به بازسازی هویت فردی و اجتماعی کمک می‌کند و مرز میان زندگی شخصی و کاری را دوباره معنا می‌بخشد.

انتهای پیام/