شناسهٔ خبر: 75100371 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

زنان وکیل در قاب تصویر؛ بازنمایی واقعیت یا خلق تصویری نمادین؟

به بهانه حضور شبنم مقدمی در سریال تازه «شغال» به کارگردانی بهرنگ توفیقی، فرصتی دست داده تا مروری داشته باشیم بر نقش‌های شاخص زنان وکیل در سینما و تلویزیون ایران طی یک دهه گذشته.

صاحب‌خبر -

به گزارش قدس آنلاین، شخصیت وکیل، در جهان داستانی همواره نماد عدالت، منطق و دفاع از حقیقت بوده است. وقتی این جایگاه به زنان سپرده می‌شود، علاوه بر بار حرفه‌ای، وجهی اجتماعی و حتی نمادین نیز پیدا می‌کند. پرسش اصلی این است: آیا سینمای ایران توانسته تصویری واقعی و نزدیک به واقعیت از زنان وکیل ارائه دهد یا بیشتر شاهد روایت‌هایی دراماتیک و گاه ایدئالیستی بوده‌ایم؟

زنان وکیل در قاب تصویر؛ بازنمایی واقعیت یا خلق تصویری نمادین؟

شبنم مقدمی در «شغال»

«شغال» ساخته بهرنگ توفیقی در سال ۱۴۰۴ تازه‌ترین تجربه تلویزیونی است که شخصیت یک وکیل زن را در کانون توجه قرار داده. شبنم مقدمی، با سابقه‌ای درخشان در ایفای نقش‌های پرقدرت، این‌بار به سراغ نقشی رفته که هم بُعد عقلانی دارد و هم درگیر چالش‌های عاطفی و خانوادگی است. مقدمی با صدایی محکم و بازی کنترل‌شده، توانسته اقتدار وکیل را نمایش دهد. در عین حال، لحظات شکنندگی انسانی او در مواجه با درگیری‌های شخصی‌اش تصویر کلیشه‌ای «زن آهنین» را می‌شکند. انتخاب مقدمی برای چنین نقشی نشان‌دهنده تمایل فیلمسازان به خلق وکیل‌هایی چندبعدی است؛ شخصیت‌هایی که فراتر از دادگاه، در زندگی روزمره نیز با تضادها روبه‌رو هستند.

زنان وکیل در قاب تصویر؛ بازنمایی واقعیت یا خلق تصویری نمادین؟

نگار جواهریان در «وحشی»

«وحشی» به کارگردانی هومن سیدی در سال ۱۴۰۳ اثری جنایی و پرتعلیق بود. نگار جواهریان در نقش رها جهانشاهی، وکیلی است که با پرونده‌هایی سنگین و پرخطر مواجه می‌شود. او در این سریال از بازی‌های اغراق‌آمیز فاصله گرفت و با بیانی مینی‌مال و حرکات محدود، تصویری جدی و واقعی از یک وکیل خلق کرد. جواهریان توانست نشان دهد که وکیل بودن بیش از هر چیز به توانایی کنترل، تمرکز و تسلط نیاز دارد. همین انتخاب، جایگاه زنان وکیل در آثار نمایشی را به سطحی حرفه‌ای‌تر نزدیک کرد. نقش او به‌ویژه در مقایسه با نمونه‌های پیشین، نمایشی از وکیلی بود که از کلیشه‌های احساساتی فاصله می‌گیرد و در میدان جدی قانون باقی می‌ماند.

زنان وکیل در قاب تصویر؛ بازنمایی واقعیت یا خلق تصویری نمادین؟

سارا بهرامی در «شریک جرم»

در سال ۱۴۰۲ سریال «شریک جرم» به کارگردانی مازیار میری پخش شد؛ اثری جنایی با روایتی غیرمتعارف. شخصیت میترا، با بازی سارا بهرامی، وکیلی است که خود به‌عنوان متهم درگیر پرونده‌ای می‌شود. این موقعیت دوگانه بار دراماتیک نقش را بسیار سنگین کرد. بهرامی با مهارت توانست این تضاد را به نمایش بگذارد؛ او در صحنه‌های دفاع از خود لحنی منطقی و مستدل داشت، درحالی‌که در لحظات بحران، اضطراب و تردید را نیز نمایان می‌کرد. این نقش نشان داد که می‌توان وکیل زن را نه تنها مدافع حقیقت، بلکه انسانی خاکستری و چندوجهی تصویر کرد. چنین انتخابی می‌تواند مسیر تازه‌ای برای فیلمسازان باز کند تا شخصیت‌های حقوقی را از مرز تیپ‌سازی عبور دهند.

زنان وکیل در قاب تصویر؛ بازنمایی واقعیت یا خلق تصویری نمادین؟

لادن مستوفی در «گناه فرشته»

«گناه فرشته» نوشته و کارگردانی حامد عنقا، در همان سال ۱۴۰۲ پخش شد و لادن مستوفی در نقش مهتاب محتشم، وکیلی بود که علاوه بر پرونده‌های حقوقی، با تعارض‌های خانوادگی و اخلاقی نیز روبه‌رو شد. مستوفی نقش را با لحنی آرام و بازی‌ای درونی اجرا کرد. او کمتر بر نمایش بیرونی قدرت تأکید داشت و بیشتر به بُعد انسانی و عاطفی شخصیت پرداخت. این نوع بازی، شاید از نظر واقع‌گرایی کامل نباشد، اما توانست تصویری تازه از وکالت زنانه ارائه دهد؛ تصویری که بر مسئولیت‌های دوگانه حرفه‌ای و خانوادگی تأکید دارد. چنین رویکردی می‌تواند به فیلمسازان یادآوری کند که شخصیت وکیل زن لزوماً محدود به دادگاه نیست و زندگی شخصی‌اش نیز بخش مهمی از روایت است.

زنان وکیل در قاب تصویر؛ بازنمایی واقعیت یا خلق تصویری نمادین؟

لیلی رشیدی در «عرق سرد»

فیلم اجتماعی «عرق سرد» به کارگردانی سهیل بیرقی در سال ۱۳۹۶، یکی از مهم‌ترین آثار درباره محدودیت‌های قانونی زنان بود. لیلی رشیدی در نقش وکیل شخصیت اصلی حضور کوتاهی داشت، اما همان میزان کوتاه نیز به شدت اثرگذار بود. او نماینده تلاش زنانی بود که حتی در چارچوب‌های محدود حقوقی، همچنان برای دفاع از حقوق موکل خود می‌جنگند. رشیدی با بازی دقیق و جدی‌اش، پیام فیلم را تقویت کرد و نشان داد گاه حضور کوتاه یک وکیل زن می‌تواند کل ساختار داستان را تحت تأثیر قرار دهد. انتخاب او بیانگر آن است که سینمای ایران می‌تواند حتی با کمترین حضور، تصویری واقعی از چالش‌های وکالت زنان ارائه دهد.

زنان وکیل در قاب تصویر؛ بازنمایی واقعیت یا خلق تصویری نمادین؟

لیلا حاتمی در «دوران عاشقی»

فیلم «دوران عاشقی» ساخته علیرضا رئیسیان در سال ۱۳۹۴، به روابط پیچیده خانوادگی و اجتماعی پرداخت. لیلا حاتمی در نقش یک وکیل، بیش از هر چیز بر جنبه‌های اخلاقی و انسانی شخصیت تمرکز کرد. این نقش، هرچند از نظر نمایش اقتدار حقوقی چندان برجسته نبود، اما توانست تصویری تازه از وکالت ارائه دهد: وکیلی که همسر، مادر یا زنی عاشق است و ناچار میان زندگی شخصی و حرفه‌ای تعادل برقرار می‌کند.

زنان وکیل در قاب تصویر؛ بازنمایی واقعیت یا خلق تصویری نمادین؟

مریلا زارعی در «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند»

«هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» ساخته پوران درخشنده در سال ۱۳۹۲، از مهم‌ترین آثار اجتماعی سینمای ایران است. مریلا زارعی در این فیلم نقش وکیلی را ایفا کرد که مدافع قربانیان خشونت جنسی علیه کودکان بود. بازی او پرقدرت و احساسی بود؛ صدای بلند، نگاه‌های تند و لحظاتی پر از خشم فروخورده. زارعی توانست وکیل را به نمادی از مقاومت و عدالت‌خواهی تبدیل کند. هرچند نقش او تا حدی ایدئالیستی بود و کمتر به محدودیت‌های واقعی وکلا اشاره داشت، اما در سطح عمومی جامعه تأثیر زیادی گذاشت و صدای خاموش‌شده بسیاری از قربانیان را به تصویر کشید.

بازنمایی واقعیت یا خلق اسطوره؟

مرور این آثار نشان می‌دهد که سینمای ایران در بازنمایی وکیل زن دو مسیر متفاوت را طی کرده است. از یک سو، بازیگرانی چون نگار جواهریان و لیلی رشیدی تصویری واقع‌گرایانه و نزدیک به حقیقت از وکالت ارائه کرده‌اند؛ وکیلانی جدی، محدود به چارچوب‌های قانونی، و درگیر با موانع واقعی. از سوی دیگر، بازیگرانی چون مریلا زارعی یا حتی شبنم مقدمی در «شغال» چهره‌ای اسطوره‌ای و قهرمانانه از وکیل ارائه داده‌اند؛ شخصیت‌هایی که بیش از آنکه درگیر محدودیت‌های قانون باشند، نماد عدالت و مقاومت‌اند.

این دوگانه، اگرچه گاه باعث فاصله گرفتن از واقعیت می‌شود، اما در عین حال نشان‌دهنده تلاش فیلمسازان برای متنوع‌سازی شخصیت‌های زن در آثار نمایشی است. تأثیر چنین انتخاب‌هایی بر روند فیلمسازی آینده می‌تواند دو وجه داشته باشد: نخست، تشویق به پرداختن دقیق‌تر و پژوهش‌محورتر به حرفه وکالت و دوم، بهره‌گیری از ظرفیت نمادین این شخصیت برای بیان دغدغه‌های اجتماعی.

از «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» در سال ۱۳۹۲ تا «شغال» در ۱۴۰۴، حضور زنان در نقش وکیل مسیری پرتحول را طی کرده است. این شخصیت‌ها گاه صدای قربانیان بوده‌اند، گاه میان زندگی شخصی و حرفه‌ای در نوسان مانده‌اند و گاه خود به‌عنوان متهم قرار گرفته‌اند. هر یک از بازیگران – از مریلا زارعی و لیلا حاتمی گرفته تا سارا بهرامی و شبنم مقدمی – توانسته‌اند بخشی از حقیقت وکالت زنانه را بر قاب تصویر بیاورند.

پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا این تصویرها به واقعیت نزدیک‌اند؟ پاسخ، ترکیبی است از بله و خیر. برخی از نقش‌ها به‌ویژه در آثار اجتماعی‌تر، بازتابی از محدودیت‌ها و تلاش‌های واقعی زنان وکیل‌اند؛ در حالی‌که برخی دیگر، تصویری نمادین و آرمانی ساخته‌اند. با این حال، تأثیر کلی این آثار انکارناپذیر است: آن‌ها وکیل زن را به یکی از چهره‌های کلیدی روایت‌های معاصر بدل کرده‌اند و راه را برای فیلمسازانی باز کرده‌اند که می‌خواهند از زاویه‌ای تازه به عدالت، قانون و زن ایرانی نگاه کنند.