شناسهٔ خبر: 75097292 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

یادداشت؛

مروری بر کتاب «یازده» اثر مهدی فاموری

فارس- کتاب «یازده» اثر مهدی فاموری، مجموعه‌ای از مقالات، یادداشت‌ها و گفت‌وگوهای فکری و فلسفی است که در سال‌های اخیر نگاشته شده است، در اواخر ۱۴۰۲ توسط نشر «کَهور» شیراز در قالب کتاب چاپ شده است.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- گردآفرین محمدی، پژوهشگر: از نویسندۀ کتاب پیش از این آثاری در زمینۀ پژوهش ادبی مانندِ تصحیح «تاجالمآثر» نظامی نیشابوری (مشترک)، تصحیح «کشف الاسرار» روزبهان بقلی شیرازی و «کتیبۀ شکسته» شناختنامۀ بزرگان شیراز و فارس در سده‌های هفتم و هشتم هجری، شعر مانندِ «طوفان شن»، «هفت» و «سپیده» و رمان «پری و دیوانه» منتشر و بعضا به قدر خویش دیده شده؛ اما اینک کتابی فلسفی از او در دست داریم: «یازده».

این کتاب را می‌توان در جای خود صدایی متشخص در سپهر فکر ایران امروز دانست. او خود اثرش را در مسیر نوعی از «حکمت تحلیلی صوفیانه» تلقی کرده‌است؛ ادعایی که به گمانم می‌توان آن را پذیرفت. کتاب «یازده» نه تنها از نظر محتوایی چندبعدی است، بلکه از نظر روشی نیز رویکردی تحلیلی، انتقادی و گاه میان‌رشته‌ای (فلسفه، کلام، عرفان، جامعه‌شناسی و هرمنوتیک) دارد اما در همه جا گرایش اصلی به نوعی حکمت صوفیانه است. زبان کتاب فنی، دقیق و گاه پیچیده است و عمدتا برای مخاطبانی مفید است که با مباحث فلسفی و کلامی آشنا هستند. با این حال، نثر کتاب از شفافیت و روانی لازم برخوردار است.

کتاب دربرگیرندۀ یازده مقاله و گفت‌وگو است که هر یک به موضوعی مستقل اما مرتبط با دغدغه‌های کلی نویسنده می‌پردازد. عناوین عبارت‌اند از:

۱. الهیات ناامیدان (نقد نظریۀ «رؤیاهای رسولانه» عبدالکریم سروش). فاموری کوشیده نشان دهد نظریهپردازی سروش در مقالۀ مذکور، دارای «نقصِ روشی» است. او تلاش دارد نشان دهد که رویکرد سروش، به نوعی «نیست‌انگاری مدرن» منجر می‌شود که در آن، خداوند به فاعلیتی حاشیه‌ای تنزل می‌یابد.

۲. اخلاق در عصر نیست‌انگاری (نقد مقالۀ «درباره اقلیت‌های جنسی» آرش نراقی). او تقریبا تمام پایه‌های فکری و استدلالی مقالۀ نراقی را با روشی فلسفی نقد کرده و کوشیده بی‌دقتی‌های نراقی را نشان دهد. او از «طبیعت» به مثابۀ مبنایی برای اخلاق دفاع می‌کند، اما برخلاف نراقی، طبیعت را نه صرفاً با شأنی واقع‌گرا و رویکردی توصیفی، بلکه به مثابۀ امری ذووجوه و غایت‌مدار تفسیر می‌کند.

۳. نیست‌انگاری، تنزیه و دیگر پرسش‌ها. مقالۀ نسبتا پیچیده‌ای است که فاموری آن را مهمترین مقالۀ کتاب خود شمرده. سعی او این است که نشان دهد چگونه سنن خود کشورهای اسلامی نیز در دامن زدن به نیست‌انگاریِ ژرفِ فکری نقش داشته‌اند و خود چگونه نمایان‌کنندۀ بحران نیهیلیسم مستتر در این ملل‌اند. او در این مقاله از گرایش‌های تنزیهی مطلق انتقاد می‌کند و آن را سبب بحران می‌شمارد.

۴. گسسته‌فکری شبه روشنفکرانه در غرب‌زدگی جلال آل‌احمد. فاموری در این مقاله به نقد کتاب «غربزدگی» آل احمد پرداخته و معتقد است این کتاب واجد هیچ اندیشۀ اصیلی نیست و نوعی تفکر کاذب را نمایندگی می‌کند.

۵. جزم‌اندیشی‌های نافیلسوف خشمگین (دربارۀ آرامش دوستدار). فاموری در این گفتار به نقد اندیشه‌های آرامش دوستدار پرداخته و نشان داده که اندیشۀ دوستدار آمیخته به بغض و کژفهمی‌های متعدد از سنت اسلامی است.

۶. خودبنیادی و نیست‌انگاری شبه‌ایدئولوژیک (نقد شهریار زرشناس). فاموری اندیشۀ زرشناس را برخلاف ظاهرش عمیقا نیهیلیستی می‌داند و معتقد است این نیستانگاری با لایه‌ای ضخیم از ایدئولوژی پوشانده و مخفی می‌شود.

۷. دربارۀ نیاز سنت‌های دینی به یکدیگر. مقالۀ کوتاهی است دربارۀ این که سنن دینی ذاتا سخت به یکدیگر وابسته و نیازمندند و اگر از هم چشم‌پوشی کنند، ناقص و کم‌توان خواهند ماند.

۸. نکته‌ای درباره شریعت و معنای آن. مقالۀ کوتاهی است که سعی می‌کند تفسیری دیگر از شریعت، متفاوت از نگاه ظاهرگرایان دینی و معنویت‌گرایان شبه‌نیست‌انگار مدرن ارائه دهد. نگاه او در اینجا به نگاه صوفیان نزدیک است.

۹. در نقد مصائب تکنولوژی. گفتگویی است که در آن به نقد تکنولوژی و غفلت بشر از مصائب آن و نقد خوشبینی زیاد انسان امروز به این تکنولوژی می‌پردازد.

۱۰. ده چهرۀ فکری تأثیرگذار. در پاسخ به پرسش دانشجویان نوشته شده و در آن در ضمن، در ذیل نام «سید جواد طباطبایی» به نقد سخن «سید جواد میری» دربارۀ ملیت ایرانی و جایگاه زبان فارسی در تاریخ ایران پرداخته است. نگاه او در اینجا به گونه‌ای از اندیشۀ متعادل (و نه افراطی) ایرانشهری نزدیک است.

۱۱. ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد (تحلیل شعر فروغ فرخزاد). تحلیلی پدیدارشناسانه و هرمنوتیکی از شعر معروف فرخزاد است. نویسنده در این مقاله فرخزاد را مانند شاعری متفکر (به تفکر اجمالی) شناخته و شناسانده است. این مقاله نشان‌دهندۀ توجه نویسنده به ظرفیت‌های ادبیات برای بیان مسائل فلسفی و عرفانی است. فاموری با تفسیر شعر فروغ، می‌کوشد نشان دهد که چگونه هنر می‌تواند حامل مفاهیم عمیق انسانی و معنوی باشد.

در جمع‌بندی نهایی می‌توان گفت «یازده» کتابی است چندبعدی که می‌کوشد به نوبۀ خود به برخی پرسش‌های اساسی زمانۀ ما پاسخ گوید. مهدی فاموری با نگاهی نقادانه به جریان‌های فکری معاصر، نشان می‌دهد که بسیاری از این جریان‌ها، چه در قالب مدرنیته‌گرایی افراطی و چه در شکل سنت‌گرایی متحجر، ناتوان از ارائۀ راهکاری برای بحران‌های معنوی و اخلاقی انسان امروز هستند.

او از «حکمت تحلیلی صوفیانه» به عنوان راهی برای خروج از این بن‌بست یاد می‌کند؛ حکمتی که هم به عقلانیت انتقادی متعهد است و هم به ساحت قدسی وجود. تفاوت عمدۀ این اثر با اغلب آثار فلسفی معاصر نیز در همین است که نگاه انتقادی را با بینش عرفانی-حکمی تلفیق می‌کند و به نقد همزمان جریان‌های سنتی و مدرن می‌پردازد.

برچسب‌ها: