مهدی اشتری، تحلیلگر مسائل سیاسی، در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری آنا نوشت: سخنرانی راهبردی رهبر معظم انقلاب را باید یک اقدام حسابشده برای تنظیم دقیق قطبنمای سیاسی و امنیتی کشور در هنگامه مهمی دانست که همه نگاهها به نیویورک و جلاسیه عمومی سازمان ملل بود، اما در تهران و با سخنان آیت الله خامنهای معادلات آینده ترسیم شد؛ اقدامی که همزمان دو هدف کلیدی را دنبال میکرد: در سطح داخلی، تثبیت مواضع اصولی نظام و اصلاح تحلیلهای غلطی که متأسفانه در فضای سیاسی و رسانهای کشور توسط جریاناتی مشخص رسوب کرده است؛ و در سطح خارجی، ارسال پیام بازدارندگی فعال به طرف مقابل مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی در مسیر اقتدار و مقاومت ایستاده و هیچ نشانهای از تسلیم و ضعف بروز نخواهد داد.
مقاومت، سپر بازدارندگی در برابر جنگ
محور کلیدی این بیانات، تأکید بر یک اصل شناختهشده در دانش ژئوپلیتیک بود. «ارسال پیام ترس و ضعف به دشمن، جنگ را نزدیک و مقاومت و ایستادگی، جنگ را دور میکند.» این گزاره، یک قاعده طلایی است که بارها در تاریخ به اثبات رسیده است. کشورهایی که در برابر فشار خارجی عقبنشینی کردهاند، عملاً دشمن را مطمئن کردهاند که با تهدید بیشتر میتوان به امتیازات بیشتری رسید. در مقابل، کشورهایی که با حفظ توان بازدارندگی و انسجام داخلی ایستادهاند، خطر جنگ را از خود دور کردهاند.
این اصل مهم در دکترین امنیتی کشورهاست که بازدارندگی صرفاً به توان نظامی نیست، بلکه به اراده ملی و باور عمومی به ایستادگی نیز وابسته است. ترس و خودکمبینی، دشمن را به رفتار تهاجمی تشویق میکند، اما مقاومت و قویتر شدن، هزینه جنگ را برای طرف مقابل آنقدر بالا میبرد که محاسباتش تغییر کند.
درسهای برجام و هزینه عبور از خطوط قرمز
بخش مهمی از سخنان رهبری به تجربه توافق هستهای با ۵+۱ (برجام) اختصاص داشت. ایشان صراحتاً بیان کردند که در آن توافق، برخی خطوط قرمز رعایت نشد و نتیجه آن، از دست رفتن ده سال فرصتهای کشور بود؛ فرصتی که میتوانست صرف توسعه اقتصاد، پیشرفت فناوری و تثبیت جایگاه منطقهای ایران شود. خطوط قرمز در عرف روابط بینالملل، مرزهایی هستند که عبور از آنها، هزینههای جبرانناپذیری به کشور تحمیل میکند. یکی از این داراییهای راهبردی، فناوری غنیسازی است که ایران را در زمره معدود کشورهای جهان با توان بومی چرخه سوخت هستهای قرار داده است. شواهد تاریخی و گزارشهای آژانس انرژی اتمی نشان میدهد که حتی در دورههایی که ایران محدودیتهای گسترده پذیرفت، غربیها هیچگاه نیازهای واقعی کشور را تأمین نکردند. این تجربه، یک نتیجه مشترک در تمام دورههای مذاکراتی داشته است: عدم پایبندی و بدعهدی طرف مقابل که توسط مذاکرات کنندگان در دولتهای یازدهم و دوازدهم نادیده گرفته شد.
مذاکره با آمریکا و گزیده شدن چندباره
رهبر انقلاب در بخش دیگری به تاریخچه مذاکرات با آمریکا اشاره کردند؛ تاریخی مملو از خلف وعده، تحریمهای یکجانبه و اقدامات خصمانه که با بررسی و جستوجویی مختصر در منابع مستند حتی به پیش از انقلاب نیز بازمیگردد. از تعلیق قراردادهای ساخت مراکز راهبردی و اقتصادی در دوران پهلوی گرفته تا تاریخچه سیاه عهدشکنی آمریکا و غرب پس از انقلاب و در نهایت خروج یکجانبه از برجام و حملات خرابکارانه علیه زیرساختهای کشور و ترور فرماندهان و دانشمندان سرشناس ایرانی، همگی نشان میدهد که اعتماد به واشنگتن یک خطای بزرگ و گزیده شدن چندباره از سوراخی است که بارها و بارها در دورههای مختلف آزمون شده است. با وجود این سابقه کاملاً قابلبررسی، برخی جریانهای سیاسی داخلی همچنان مذاکره را «تنها راه حل مشکلات» میدانند. به عبارتی این رویکرد فانتزی تک بعدی بدون راهکار حقیقی، برآمده از عدم توجه به واقعیات و تجربیات تاریخی است، آنهم توسط کسانی که در تمام این سالها مناصب کلیدی و مهمی داشتهاند و با تحلیلها و برآوردهای خطا، دشمن را در مورد اراده و توان ایرانیان به خطا انداختند و از اقتصاد تا امنیت کشور را به مذاکرات موهوم گره زدند.
پیام سهگانه برای داخل و خارج
سخنان رهبر انقلاب برای ملت ایران این پیام را داشت که «اتحاد مقدس» و انسجام اجتماعی و اتحاد ملی، ستون اصلی بازدارندگی است و تضعیف آن، مهمترین خواسته دشمن است. خواستهای که در جنگ ۱۲ روزه، ناکام ماند.
به کارگزارن نظام و نخبگان سیاسی این پیام روشن را داشت که هیچ عقبنشینی از خطوط قرمز و داراییهای راهبردی پذیرفتنی نیست و تجربه برجام و خلف وعدهها و فرصتسوزی را پیش چشم داشته باشند. سیاستها، طرحها و برنامهها باید بر اساس واقعیات داخلی و ظرفیتهای عظیم ملت ایران و امتیازات و فرصتهای ملی و منطقهای طراحی شود که منجر به قویتر شدن ایران شود، نه دلبستن به وعدههای غیرقابل اعتماد و توخالی خارجی که دشمنی خود را بارها اثبات کردهاند.
به دشمن این پیام قاطع را داد، که جمهوری اسلامی ایران برخلاف ادعاهای آنها تضعیف نشده و در مسیر خود برای قوی شدن مصمم است و تسلیم نخواهد شد.
سخنرانی رهبر انقلاب یک سند جامع امنیت ملی است که مسیر راهبردی کشور را تثبیت، برداشتهای انفعالی را اصلاح و بر ضرورت بازدارندگی فعال از طریق قوی شدن تأکید میکند.
انتهای پیام/