شناسهٔ خبر: 74977123 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

گزارشی از نمایشگاه عکس «۱۲ روز ایران» که به همت مجمع جهانی صلح اسلامی برگزار شد

۱۲ روز ایران در ۳۰۰ قاب

دکتر داود عامری، دبیرکل مجمع جهانی صلح اسلامی: امروز ما نمایشگاه عکس ۱۲ روز ایران را افتتاح می‌کنیم که بگوییم در جهان این ما هستیم که می‌توانیم با توجه به ابعاد و وجوه جنگ روایت‌ها حقانیت جمهوری اسلامی را در دنیا فریاد بزنیم و اجازه ندهیم قدرت‌های غربی با تکیه بر دروغ‌پردازی‌های معمول خود و بهره‌برداری از فناوری‌هایی که در اختیار دارند، روایت تحریف شده خود را از این جنگ و مواجهه به جهان عرضه کنند

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: فضـای عکـس‌های «نمایشگاه عکس ۱۲ روز ایران» همچنان که انتظار می‌رود بوی حماسه، خون، غم، اشک و غرور را دارد. عکاسان در عکس‌های خود کوشیده‌اند از دریچه لنز محدود خود زوایایی از آنچه را که در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بر مردم ایران رفت به تصویر بکشند؛ عکس‌هایی که تخریب منازل را نشان می‌دهد، آوار سنگینی که بر وسایل خانه‌ها ریخته شده است.

در برخی عکس‌ها عکاسان از المان عروسک برای القای معصومیت و مظلومیت این دفاع استفاده کرده‌اند. تصویر عروسک‌های بچه‌ها در کنار آوار‌ها دیده می‌شود.

در تصویر‌های زیادی عکاسان خود را به تشییع پیکر‌های شهدای غیرنظامی رسانده‌اند و رنج جانکاه آدم‌هایی که به خاطر فضای جنگ، عزیزان خود را از دست داده‌اند، منعکس کرده‌اند. این تصویر‌ها به شدت تلخ است.

در تصاویر دیگر جمعیت انبوهی را می‌بینیم که برای تشییع پیکر‌های سرداران شهید در میدان انقلاب تهران و خیابان‌های اطراف گرد آمده‌اند.

کافی است به حافظه خود رجوع کنیم و متوجه شویم که این جمعیت در چه روز‌های ملتهبی جان خود را کف دست گذاشته بودند و با آنکه می‌دانستند با چه رژیم نحسی که به هیچ قاعده اخلاقی پایبند نیست، طرف هستند، کنار هم جمع شده بودند تا حس قدردانی خود را از سربازان وطن ابراز کنند.

در برخی عکس‌ها که عکاسان در این نمایشگاه به تصویر کشیده‌اند، برج میلاد به عنوان نماد شهری و ایستادگی در کنار انفجارها، تخریب‌ها و آوار‌ها دیده می‌شود. مثلاً در یکی از عکس‌ها همزمان با انفجاری که در کوه‌های شمال تهران روی داده، برج میلاد را می‌بینیم که با صلابت قد برافراشته و همچنان بر سر جای خود پابرجاست.

یکی از زیباترین عکس‌های این نمایشگاه به سوگواری و تشییع پیکر شهدا از سوی زنان ترکمن اختصاص دارد که نشان می‌دهد ایران چه گنجینه‌ای از فرهنگ و تنوع اقوام و آیین‌ها را دارد. لباس‌های رنگی محلی که این زنان وسط سوگواری و اشک و آه خود پوشیده‌اند تجانس زیبایی را ایجاد کرده است.

ما رنگ سوگ و مصیبت را سیاه می‌بینیم و به یک معنا همین است. کسی مدافع جنگ و ویرانی نیست، اما وقتی قرار است همین جنگ را از زاویه دفاع و حماسه ببینیم آن لباس‌های رنگی و شاد و زیبا وسط سوگ، اندوه، اشک و آه معنای خود را بازمی‌یابد.

در یکی از عکس‌ها با اسپری روی دیوار تخریب شده نوشته شده است: تا آخرش باهم هستیم. در بسیاری از عکس‌ها از فرهنگ عاشورایی به عنوان نمادی از ایستادگی مردم ایران استفاده شده است.  ‌

می‌دانیم که آخرین روز‌های دفاع ۱۲ روزه ملت ایران در برابر تجاوز وحشیانه رژیم‌صهیونیستی مصادف با آغاز ماه محرم بود و به این مناسبت شهر با نصب پرچم‌ها، علم‌ها و نماد‌های عاشورایی به استقبال ماه حماسه و خون رفته بود و به این مناسبت عکاسان از نماد‌ها و پرچم‌های عاشورایی برای به تصویر کشیدن مظلومیت و مقاومت مشروع مردم ایران در برابر این تجاوز بهره برده‌اند. مثلاً در یکی از عکس‌ها سقف خودروی حامل پیکر شهدا به این جمله که «ایران حسین تا ابد پیروز است» مزین شده است؛ تصویری که بازتاب‌دهنده دو بعد به هم پیوسته دفاع مشروع یعنی حماسه و اندوه است.

عکاسان در این نمایشگاه کوشیده‌اند به وسع خود از دریچه اتحاد و همدلی، زیباترین خصائل اخلاقی را که در این ۱۲ روزه تجلی پیدا کرد به تصویر بکشند.

همچنان که در آن ۱۲ روز می‌شنیدیم که مثلاً مردی با هزینه و ابتکار شخصی خود به خودرو‌هایی که در صف بنزین ایستاده بودند، آب خنک می‌داده است، در یکی از تصویر‌های این نمایشگاه هم خانمی را می‌بینیم که سبد خرید فروشگاهی را پر از بطری‌های آب معدنی کرده و بین افراد تقسیم می‌کند.

در واقع در روایت عکاسان از جنگ بر این نظرگاه درست تأکید می‌شود که اگرچه جنگ، چهره‌ای سیاه و کریه دارد، اما همه آنچه در جنگ روی می‌دهد در این چهره خلاصه نمی‌شود، به خاطر اینکه همین جنگ باعث می‌شود خوی انسانی و عاطفی بسیاری از آدم‌ها در قالب رفتار‌های نوع‌دوستانه به ظهور برسد، در صورتی که چنین رفتار‌هایی در روز‌های عادی سال و وسط روزمرگی‌های معمول که همه به دنبال منافع خود می‌دوند، کمتر قابل مشاهده است.

تصاویر کودکان شهید از غمبارترین تصاویر این نمایشگاه است که به قلب مخاطب چنگ می‌اندازد، یادآور آن آیه شریفه که بای ذنب قتلت/ به کدامین گناه کشته شدند؟

تصویری از شهید سیدعلی ساداتی، کودک بسیار زیبارویی که در بمباران جنگنده‌های رژیم‌صهیونیستی به شهادت رسید از یک منظر بازتاب‌دهنده عمق زیبایی و معصومیت دفاع ایران در جنگی به شدت نابرابر و ظالمانه است.

در تصویر دیگری اعضای یک خانواده بعد از آنکه معلوم می‌شود عزیزی را از میان خود از دست داده‌اند، در مصیبت فقدان او همدیگر را به آغوش کشیده‌اند. دست‌های آنها روی شانه‌های همدیگر قرار گرفته است، طوری که انگار بخواهند غم را در میان خود تقسیم کنند.

هفته گذشته با تلاش مجمع جهانی صلح اسلامی و با حضور حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب اسلامی، دکتر مجید شاه حسینی رئیس فرهنگستان هنر و دکتر داود عامری دبیرکل مجمع جهانی صلح اسلامی و جمع دیگری از شخصیت‌های فرهنگی و هنری از نمایشگاه عکس ۱۲ روز ایران رونمایی شد. آنچه در ادامه می‌آید بخشی از بیانات سخنران‌های آیین افتتاح این نمایشگاه است.

نیازمند خلق روایت‌های جدید در جهان هستیم

دکتر داود عامری، دبیرکل مجمع جهانی صلح اسلامی: امروز به بهانه برگزاری نمایشگاه عکس ۱۲ روز ایران در کنار هم جمع شده‌ایم که بگوییم جنگ روایت‌ها می‌تواند تعیین‌کننده سرنوشت ما باشد و به اندازه‌ای که اهمیت دارد، باید جدی گرفته شود. امروز ما نمایشگاه عکس ۱۲ روز ایران را افتتاح می‌کنیم که بگوییم در جهان امروز به واسطه تسلط بر فناوری‌ها، نرم‌افزار‌ها و روایت‌ها جای حق و باطل را جابه‌جا می‌کنند و این ما هستیم که می‌توانیم با توجه به ابعاد و وجوه جنگ روایت‌ها حقانیت جمهوری اسلامی را در دنیا فریاد بزنیم و اجازه ندهیم قدرت‌های غربی با تکیه بر دروغ‌پردازی‌های معمول خود و بهره‌برداری از فناوری‌هایی که در اختیار دارند، روایت تحریف شده خود را از این جنگ و مواجهه به جهان عرضه کنند. از این زاویه ما نیازمند ایجاد فناوری‌هایی برای خلق روایت‌های جدید در جهان هستیم و باید از تجربیات ارزشمند خود در این دفاع مقدس در نبرد‌های نرم‌افزاری حال و آینده بهره ببریم. حوادث مختلف جهان به ما نشان داد عکس می‌تواند صادق، هنرمندانه و اثرگذار باشد، می‌تواند نوعی رسانه برای انتقال پیام ارزشمند به جهان باشد، بنابراین ما چند روز بعد از این حادثه و جنگ تحمیلی در کشور تلاش کردیم با هنرمندان و دستگاه‌های فعال کشور ارتباط برقرار کنیم و بخشی از آنچه در این مدت روی داد، در قالب این نمایشگاه به تصویر بکشیم. در استقبال از این نمایشگاه همین قدر بگویم که تا همین الان حدود ۱۸سازمان مردم‌نهاد در جا‌های مختلف دنیا اعلام آمادگی کرده‌اند که این نمایشگاه را در کشور‌های خود برگزار کنند، با اینکه می‌دانند این کار چه هزینه‌هایی می‌تواند برای آنها داشته باشد. در داخل کشور هم نمایشگاه به استان‌های مختلف کشور خواهد رفت تا بتواند بخشی از قدرت همبستگی و ملی ما را به تصویر بکشد. امیدواریم با برگزاری این نمایشگاه و تداوم آن بتوانیم به روایت‌های صحیح و عالمانه از این جنگ ۱۲ روزه مجال و میدان دهیم.

در جنگ روایت، همه اقشار را هدف قرار داده‌اند

حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: ۳ هزار عکس به نمایشگاه ۱۲ روز ایران ارسال و از بین آنها ۳۰۰عکس از سوی مجمع جهانی صلح اسلامی، فرهنگستان هنر و مؤسسه صبا به نمایش گذاشته شده است. این فعالیت وسط جنگ شناختی که یکی از مصادیق آن جنگ روایت‌هاست بسیار معنادار است. در فهم خود از جنگ شناختی دقت کنیم که اینجا شناخت، ترجمه knowledge نیست بلکه به معنای بینش، منش و نگرش است. در واقع دشمن در تهاجم فرهنگی و جنگ شناختی از طریق همین نگرش و بینش می‌خواهد فضای ذهنی و معرفتی افراد اعم از نوجوان، جوان، زن، کودک، میانسال و پیر را تغییر دهد. جنگ شناختی، جوان و پیر نمی‌شناسد. مگر در جنگ نظامی وقتی دشمن موشک می‌زند، وقتی بمب می‌ریزد، برای او فرقی دارد که این بمب بر سر کودک می‌افتد یا زن، مرد، کهنسال یا میانسال؟ کما اینکه در این جنگ تحمیلی دیدیم به کودکان دو، سه ماهه هم رحم نکردند، به پیران و جوانان هم رحم نکردند. گاهی اوقات به بهانه ترور یک شخصیت، ۵۰-۴۰ نفر از مردم را به شهادت رساندند. بعضی جا‌ها اصلاً شخصیتی از شخصیت‌های دانشمند یا فرماندهان نظامی نبود، در میدان تجریش که خبری نبود ولی آنجا بازاریان و عابران را به شهادت رساندند. در جنگ شناختی هم فقط این نیست که بگوییم ذهن نوجوان و جوان را هدف قرار داده‌اند و با بقیه اقشار کاری ندارند. حالا عده‌ای وسط این جنگ ترکیبی و پیچیده در بیانیه‌های‌شان مدعی شده‌اند ما نیازمند تغییر پارادایم هستیم. منظور آنها از تغییر پارادایم این است که بیاییم بگوییم امریکا و اسرائیل! اصلاً این مملکت مال شماست، هر بلایی خواستید سر این کشور بیاورید. مگر قطر نرفت پارادایم خود را تغییر بدهد. آنها این تغییر را دادند. مگر قطر زمین خود را در اختیار پایگاه‌های امریکایی قرار نداد؟ خب شما که دیدید همین اسرائیل چه بلایی سر قطر آورد و با اینکه قطر زمین خود را در اختیار پایگاه‌های امریکا قرار داده ولی رسماً به این کشور حمله شد. حالا چطور عده‌ای که بعضی از آنها سابقه انقلابی‌گری هم دارند و بعضی از آنها لانه جاسوسی را تسخیر کردند، اکنون بیانیه می‌دهند و عملاً در همان خطوطی حرکت می‌کنند که دشمن می‌خواهد. این همان جنگ شناختی است که تو باورت را نسبت به میهن از دست می‌دهی. در این میان کارکرد نمایشگاه‌هایی مثل همین نمایشگاه امروز در این است که ما به واسطه همین تصاویر، بربریت و وحشی‌گری موجود در پوشش مدرنیته را نشان دهیم که به دروغ دم از حقوق بشر می‌زنند، دم از نهاد‌های بین‌المللی می‌زنند، از کشور‌ها پول می‌گیرند، حق اشتراک می‌گیرند که از حقوق‌شان دفاع کنند ولی وسط چنین جنایت‌هایی در برابر این همه ظلم، ساکت، کور، کر و لال هستند، آن هم وقتی که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم عامل اول همین جنگ اخیر آژانس بین‌المللی هسته‌ای بود. آن وقت این آژانس رژیم‌صهیونیستی را که تعداد زیادی بمب اتم دارد و به هیچ تعهد بین‌المللی وفادار نیست، رها کرده و ایرانی را محکوم می‌کند که عضو این سازمان است و اجازه بازرسی از تأسیسات خود را به آن داده است. این حقایق و واقعیت‌ها باید در جنگ روایت‌ها، در کتاب‌های درسی ذکر شود. ما باید نشان دهیم این الگوی استکبار و استعمار جهانی تکرارپذیر است و هر زمان خود را بازسازی می‌کند، اما ماهیت آن یکی است. مگر همین‌ها در جنگ جهانی اول جنایت نکردند؟ مگر انگلیس در جنگ جهانی اول در خوزستان با شیخ خزعل وحدت و پیمان نبست و در آنجا ۷۰۰نفر از عشایر عرب را تیرباران نکرد؟ مگر در جریان جنگ جهانی اول و دوم نیامدند و قحطی در ایران درست نکردند؟ ما ایرانی‌ها نباید گرفتار غفلت تاریخی شویم و این حقایق را از حافظه جمعی خود بزداییم. این چهره واقعی تمدن غرب باید در این جنگ روایت‌ها نشان داده شود، البته در کنار این چهره، مردم قهرمان و مبارز ایران دست به دست هم ایستادند و در مقابل رژیم‌صهیونیستی چنان مشتی به این رژیم منحوس و پلید زدند که ناچار شد عقب‌نشینی کند. روی دیگر این جنگ، دانشمندان و رزمندگان گمنام ما هستند که در همین فضای جنگ ۱۲ روزه حماسه آفریدند. وقتی در همان شب حمله پدافند‌های ما را هک کردند، رزمندگان دانشمند ما توانستند به سرعت توان پدافند ما را بازسازی کنند. امروز دیگر جنگ‌ها مثل گذشته نیست و رزمنده‌های امروز، دانشمندان ما در عرصه‌های مختلف مثل هوش مصنوعی، میکروالکترونیک، تراشه و امثال آن هستند و چه بسا در آینده ما با ابعاد دیگری از جنگ‌ها، از جمله جنگ کوانتومی روبه‌رو باشیم. یادتان است وقتی صبح روز حمله رژیم اسرائیل از خواب بلند شدیم، دیدیم دانشمندان ما شهید شدند؟ یادتان است باخبر شدیم فرماندهان ارشد ما شهید شدند؟ چقدر مردم ما در آن لحظه حالت خاصی پیدا کردند، اما بعد از آن حوادث، با پیام امیدبخش رهبری رزمندگان ما آمدند و شجاعانه و عالمانه در مقابل این جنگ ایستادند. این تلاش‌ها، فداکاری‌ها و در رأس همه آنها وجود رهبری حکیم شجاع و مقتدر که بدون ذره‌ای لغزش و لرزه با اقتدار و شجاعت آمدند و فرمودند: پایان جنگ دیگر دست شما نخواهد بود، به مردم امید و همدلی و وفاق و به رزمندگان نشاط دادند.

در پایان سخنان خود این را هم بگویم که نقش کم‌نظیر دولت را هم در این ۱۲ روز فراموش نکنیم. انصافاً مجموعه‌های حاکمیت، وزارت بهداشت، هلال احمر و آتش‌نشانی واقعاً شبانه‌روزی تلاش کردند خللی در معیشت، بهداشت و خدمات‌رسانی به مردم پیش نیاید. میلیون‌ها نفر به سه استان شمالی کشور رفته بودند. خب این حجم از جمعیت امکانات نیاز داشتند و تلاش فراوان دولت اجازه نداد رشته امور بگسلد. همه این رویداد‌ها باید به شکل درست و هنرمندانه روایتگری شود. اگر ما این دو چهره رویداد یعنی چهره شوم دشمن را در کنار چهره اقتدار ملت درست نشان دهیم، قطعاً در حافظه تاریخی ما ثبت خواهد شد. بدانیم که این ادراک و شناخت در جان این ملت تثبیت می‌شود، البته شعار ما همیشه صلح مقتدرانه است. ما به هیچ وجه دنبال جنگ نیستیم و نخواهیم بود ولی هر کشوری بخواهد به ایران عزیز تجاوز کند، حتماً دست و پای او را قطع خواهیم کرد، یعنی ملت این کار را خواهد کرد، بنابراین این کار ارزنده عزیزان، این روایتگری، این تصاویر و عکاسان عزیزی که دست تک‌تک‌شان را می‌بوسم، این زحمات عزیزان کمتر از رشادت‌های رزمندگان در دوران جنگ نیست، چون این جنگ هم جنگی سنگین و نابرابر است، چون رسانه دست دشمن است و این کار عظیم عزیزان می‌تواند در ابعاد جهانی اثرگذار باشد، به شرطی که دیپلماسی فرهنگی را دنبال کنید. سازمان فرهنگ و ارتباطات کار‌های بزرگی در این باره انجام داده و خواهد داد. با این روایتگری می‌توان ذهن و جان جهانیان را نسبت به ایران قهرمان و تمدن‌ساز تقویت کرد و ان‌شاءالله این روایتگری بخشی از تمدن نوین اسلامی ما خواهد بود.

حجم عکس‌های این ۱۲روز شگفت‌انگیز است

دکتر مجید شاه‌حسینی، رئیس فرهنگستان هنر: این اولین دفاع مقدسی است که همه مردم ایران بالقوه می‌توانستند عکاس باشند. یکی از حسرت‌های ما در دوره هشت ساله دفاع مقدس این بود که چرا در جا‌هایی که فضای بکری شکل می‌گرفت، دوربین همراه‌مان نبود، چون آن موقع گرفتن عکس مستلزم این بود که ابزار یا ادوات دوربین و لنز همراهت باشد تا گوشه‌ای از یک حماسه ثبت شود. از این زاویه دوره جنگ ۱۲ روزه نخستین دفاع مقدسی است ولو کوتاه که آحاد ایرانی‌ها بالقوه می‌توانستند عکاس باشند و این اتفاق خیلی مهم است. این خصیصه اول این نمایشگاه است. می‌دانیم که عکاسی در ایران کاملاً سلطنتی متولد شد. دوربین اول به کاخ ناصرالدین شاه قاجار وارد شد و اگر مثلاً بخواهیم ۱۰ عکاس اول ایرانی را نام ببریم، قطعاً یکی از آنها این پادشاه قاجار است. از طرفی اولین فیلمبردار یا یکی از اولین‌ها فرزند او مظفرالدین است. می‌دانید این تولد درباری دوربین، اعم از دوربین عکاسی و فیلمبرداری موجب شد سال‌ها میان عکس، فیلم و زندگی مردم فاصله زیادی ایجاد شود، به عبارت دیگر دوربین از واقعیت زندگی مردم خبر نداشت. قاب‌های نخستین موجود عکس در ایران، خواتین حرمسرا هستند که در آن سوی خلوت حرمسرا گرفته شده، این وسط اگر عکسی از مردم هست، عمدتاً مربوط به مستشرقین فرنگی است که گذری به ایران داشتند و عکس‌هایی گرفته‌اند. همین فیلم‌های اول هم فیلم‌های مظفرالدین شاه است که شخص شاه رجیستر بوده و باز از حرمسرا و قاعدتاً غلام بچه‌ها گرفته شده است. لاجرم وقتی ما در متن دو جنگ جهانی اول و دوم قرار می‌گیریم، دوربینی که سمت مردم ایران بایستد، غایب بزرگ است. میلیون‌ها ایرانی طبق ادعای دکتر محمد‌قلی مجد در کتاب «قحطی بزرگ» در جنگ جهانی اول فوت می‌کنند، به قولی نیمی از جمعیت کشور ولی عکس‌ها و شواهد تاریخی یا فیلم‌های آن فاجعه کجاست؟ آن موقع در ایران دوربین فیلمبرداری بوده، ولی شما عکس و فیلمی از این فاجعه که بر سر مردم ایران نازل شده است، ندارید. تقریباً ۲۰سال بعد از این تاریخ وقتی در جنگ جهانی دولت‌های ایران رسماً اعلام بی‌طرفی کردند و کشور جبراً و قهراً از سوی بیگانگان اشغال شد، باز دوربین غایب بزرگ است. آن موقع سینما داریم، عکاسی داریم ولی چند فریم عکس و چند متر فیلم- واحد فیلم آن موقع‌ها متر بوده- از ایرانی و فیلمبردار ایرانی مانده که چه بر سر این سرزمین گذشت، اما اولین باری که ایرانی‌ها توانستند با دوربین و از منظر خود حریت ایرانی را در قاب دوربین نشان دهند، دوران هشت ساله دفاع مقدس بود. ترکیبی از عکاس، فیلمبردار و شهدای راویتگر، امثال آوینی‌ها و شاگردان شهید آوینی حماسه دفاع را تصویر کردند، اما بعد از آن دوران، در این دفاع مقدس ۱۲روزه اتفاق عجیبی در تاریخ ایرانی‌ها رقم خورد. حجم عکس‌هایی که از این ۱۲روز مانده شگفت‌انگیز است و می‌طلبد این نوع نمایشگاه‌ها در قالب فراخوان‌های مردمی بار‌ها تکرار شود و قاب‌های مردمی حماسه ۱۲روزه را روایت کند. اگر در گذشته ما این امکانات و این حجم دوربین و عکاس مردمی وجود داشت، اکنون گنجینه‌ای از تاریخ انقلاب اسلامی ایران داشتیم، در حالی که امروز فقط عکس عکاسان حرفه‌ای یا بعضی از خبرنگاران غربی در آرشیو‌ها موجود است. خواهش من این است که بر مؤلفه مردمی‌بودن عکس‌ها و تصویر‌هایی که گرفته می‌شود، دقت شود و مردم راویان حماسه باشند.