شناسهٔ خبر: 74965142 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

به مناسبت هفته دفاع مقدس؛ طلبه شهیدی که در برابر پدر و مادر، شاگرد ادب بود

راوی دفاع مقدس با نقل خاطره‌ای از ادب و احترام مثال‌زدنی شهید «غلامرضا صالحی» در برابر پدر و مادر، گفت: او می‌گفت نمی‌توانم حق پدرم را ادا کنم.

صاحب‌خبر -
آقای حاج حسن باخرد، رزمنده و راوی دفاع مقدس در گفت‌وگو با حوزه‌نیوز به بیان خاطره‌ای از طلبه شهید غلامرضا صالحی که چند سالی در حوزه علمیه شهرستان نجف‌آباد تحصیل کرده بود، پرداخت که به مناسبت هفته دفاع مقدس تقدیم شما فرهیختگان می شود.

غلامرضا صالحی، جانشین لشکر ۲۷ حضرت رسول بود.

نقل می‌کردند که:

«نشد که غلامرضا در اتاق باشد و مادرش هم آنجا باشد و او پاهایش را جلو مادرش دراز کند. همیشه دو زانو یا چهار زانو می‌نشست.

می‌گفتند: نشد که بابا (پدر) وارد شود و او تمام‌قد جلوی پدرش بلند نشود.

یک بار پدرش برای کاری به اتاق ما می‌آمد و مدام می‌رفت و می‌آمد.

من دیدم که غلامرضا هر بار بلند می‌شود و دوباره می‌نشیند، بلند می‌شود و می‌نشیند.

به او گفتم: غلامرضا، یک بار برای پدرت بلند شو، دیگر کافی است.

گفت: نه بابا....، نمی‌توانم حقش را ادا کنم.»

غلامرضا صالحی، جانشین لشکر ۲۷ حضرت رسول بود.

نقل می‌کردند که:

«نشد که غلامرضا در اتاق باشد و مادرش هم آنجا باشد و او پاهایش را جلو مادرش دراز کند. همیشه دو زانو یا چهار زانو می‌نشست.

می‌گفتند: نشد که بابا (پدر) وارد شود و او تمام‌قد جلوی پدرش بلند نشود.

یک بار پدرش برای کاری به اتاق ما می‌آمد و مدام می‌رفت و می‌آمد.

من دیدم که غلامرضا هر بار بلند می‌شود و دوباره می‌نشیند، بلند می‌شود و می‌نشیند.

به او گفتم: غلامرضا، یک بار برای پدرت بلند شو، دیگر کافی است.

گفت: نه بابا....، نمی‌توانم حقش را ادا کنم.»

برچسب‌ها: